نشست قضایی: بررسی ممانعت از حق انتفاع از ورثه منتفع

برگزار کننده
استان کردستان/ شهر سنندج
تاریخ برگزاری
1401/10/15

پرسش:

آقای الف که مالک ملکی است، حق انتفاع در ملک خود را مادامی که زنده است برای آقای ب قرار داده است (حق سکنی از نوع عمری مقید به عمر مالک). آقای ب در زمان حیات مالک فوت می‌کند (منتفع فوت می‌کند) ورثه او در صدد تصرف ملک بر می‌آیند که با ممانعت مالک روبرو می‌شوند و در نهایت به محکمه مراجعه و تقاضای رفع ممانعت می‌نمایند. دادگاه، خوانده (مالک) را احضار و وی در پاسخ اظهار داشته: من حق انتفاع را برای مورث آنها قرار داده بودم و چون او فوت کرده از تصرف ورثه جلوگیری نموده‌ام. اگر شما قاضی پرونده باشید چگونه رسیدگی می‌کنید؟ و اینکه آیا بحث عدوان در دعاوی حقوقی با کیفری متفاوت است؟

متن نظریه هیئت عالی:

چنانچه اجازه تصرف حقوقی، اذن محض بوده، مالک می‌تواند قبل از مرگ خود رجوع نماید؛ اما با توجه به فرض سوال طرح شده، نظر به اینکه مالک تا زمانی که خود زنده است، آن را به تصرف و انتفاع خوانده داده است؛ لذا با مرگ منتفع حق مذکور زایل نمی‌شود و مشمول ماده 42 قانون مدنی بوده صرف فوت منتفع حسب ماده 51 قانون مذکور از اسباب زایل شدن حق انتفاع نیست، بلکه این حق به وراث منتقل و تصرف مورث به وارث انتقال قهری یافته و تداوم می‌یابد و مالک حق ممانعت ندارد؛ با این وصف نظریه اکثریت مطلوب و مورد تأیید هیأت عالی است.

نظر اکثریت:

اولاً اینکه؛ این سوال حقوقی می‌باشد چراکه رکن معنوی جرم (سوء نیت) در فرض سوال مفقود می‎باشد؛ با فوت منتفع حق انتفاع از بین نمی‌رود و به ورثه منتقل می‌شود زیرا اولاً؛ ذیل ماده 45 قانون مدنی ناظر به صدر این ماده است و ربطی به مانحن‌فیه ندارد. ثانیاً؛ ماده 51 در مقام حصر است و فوت منتفع ذکر نشده است و اگر اینطور بود همانند ماده 687 قانون مدنی ذکر می‌شد. ثالثاً؛ مقایسه با باب اجاره تبصره 2 ماده 10 آیین‌نامه اجرایی قانون روابط موجر و مستاجر 76 مقرر می‌دارد که در صورت فوت موجر یا مستاجر، وراث آنها وراث آنها قائم‌مقام قانونی آنها می‌باشند. رابعاً؛ عقد انجام شده یک عقد لازم است و آثار آن به ورثه منتقل می‌شود. خامساً؛ عمری به سه قسم تقسیم شده که یکی از آن اقسام، به مدت یک عمر مالک است و اگر منتفع بمیرد، حق مزبور به ورثه منتقل می‌شود والا این تقسیم‌بندی لغو می‌شود. سادساً؛ این باب هم مانند اجاره تملیک منافع است و همانند اجاره به ورثه منتقل می‌شود پس اگر کسی ممانعت از حق مالکیت کند مشمول ممانعت از حق نمی‌شود در حالی‌که در ماده 29 قم بیان شده و در رویه هم این مورد ممانعت از حق دانسته می‌شود. بنابراین مواردی وجود دارد که عرفاً مشمول دعاوی ثالث می‌شود ولی مشمول تعریف ذکر شده در ق.آ.د.م نمی‌شود. پس دعاوی ثالث در ق.آ.د.م با قانون مجازات اسلامی متفاوت است. از طرف دیگر عدوان در دعاوی حقوقی با دعاوی کیفری متفاوت و همین که سوء نیت وجود نداشته باشد دیگر کیفری نیست. درحالی‌که در دعاوی ثلاث حقوقی سوء نیت مدخلیتی ندارد.

نظر اقلیت:

به استناد ذیل ماده 45 قانون مدنی بستگی به این دارد که آیا با فوت منتفع حق انتفاع را قابل انتقال به ورثه بدانیم یا خیر؟ نظریه 7/3394 مورخ 80/04/21 واگذاری حق انتفاع طبق مقررات قانون مدنی مجانی است و تابع قانون روابط موجر و مستاجر نمی‌باشد. اگر مالک حق انتفاع را در قبال دریافت مبلغی به مدت معینی به غیر واگذار کند حق انتفال تبدیل به اجاره می‌شود و به استناد ذیل ماده 45 قانون مدنی در این مسأله هم منتفع فوت کرده و حق زائل می‌شود و در ماده 51 قانون مدنی باید فوت منتفع هم ذکر میشد که جواب می‌دهیم ذیل ماده 45 مربوط به صدر ماده 45 است و مربوط به جایی است که منتفع اولاد دار نشود چون حق انتفاع دیگر موضوعیت ندارد و سالبه به انتفاع موضوع است و ارتباطی به ما‌نحن‌فیه ندارد.

مستندات قانونی:

ماده 690 قانون مجازات اسلامی ماده 158 قانون آیین دادرسی مدنی ماده687قانون مدنی ماده 45 قانون مدنی

واژگان کلیدی:

مورث حق انتفاع منتفع


16 آذر 1404 5

افزودن دیدگاه

امتیاز شما :

دیدگاه کاربران

دیدگاهی ثبت نشده است.