نشست قضایی: تقاضای ابطال هبه قدرالسهم موروثی فرد به دیگری پس از ده سال
برگزار کننده
استان لرستان/ شهر خرم آباد
استان لرستان/ شهر خرم آباد
تاریخ برگزاری
1388/02/16
1388/02/16
پرسش:
در سال 1375شخص (الف) قدرالسهم موروثی خود از ماترک متوفیٰ اعم از اموال منقول و غیرمنقول را به شخص (ب) (نوههای پسری) هبه کرده است و بعد از ده سال پشیمان شده و تقاضای ابطال آن را نموده است. حال با توجه به اینکه هبه¬نامه موصوف بر اساس مواد 47 و 48 قانون ثبت اسناد و املاک به ثبت نرسیده و رسمی نیست، آیا قابل ابطال است؟ هبه¬نامه، صورت جلسه¬ای است که در زمان درخواست گواهی انحصار وراثت مورث توسط دادگاه صادرکننده گواهی انحصار وراثت تنظیم شده است و شخص (الف) سهم¬الارث خود را از مورث خود (پسرش) به شخص (ب) (نوه¬های خود) هبه کرده، آیا هبهنامه عادی است یا بر اساس ماده 1287 قانون مدنی، رسمی است یا چون هبه¬نامه در دفترخانه اسناد رسمی حسب مواد 47 و 48 قانون ثبت اسناد و املاک تنظیم نشده قابل ابطال است؟ آیا اولاد اولاد (نوه) نیز مشمول بند (1) ماده 803 قانون مدنی است؟ آیا بر اساس بند (1) ماده 1291 قانون مدنی، میتوان آن را هبه¬نامه رسمی دانست و قابل ابطال نباشد؟
متن نظریه هیئت عالی:
در ماده 862 قانون مدنی در فصل اول (در موجبات ارث و طبقات مختلفه وراث) از اولاد اولاد سخن به میان آمده؛ یعنی هم کلمه «اولاد» ذکر شده و هم «اولاد اولاد». در این¬جا منظور قانونگذار این بوده که اولاد اولاد هم در طبقه اول قرار داشته و در این طبقه جای دارد. ولی با عنایت به مواد 1181 و 1188 قانون مدنی صرفاً کلمه «اولاد» ذکر شده است. با توجه به مقررات فصل ولایت قهری پدر و جد پدری و نحوه تدوین قانون، مراد از کلمه «اولاد» در این¬جا یعنی اولاد اولاد؛ بنابراین، نوه نیز مشمول بند (1) ماده 1083 قانون مدنی میباشد. و باید علاوه بر منطوق قانون، مفهوم آن نیز مورد دقت و امعان نظر قرار گیرد.
اما در خصوص اینکه موضوع هبه که در صورت مجلس دادگاه ذکر شده، سند رسمی محسوب می شود یا خیر، ظاهراً از سؤال مطروحه چنین مستفاد می¬شود که جد پدری صرفاً نیت خود را در هنگام تنظیم صورت مجلس اعلام کرده است و غرضی نداشته که موضوع هبه رسماً تنظیم شود.
بنا به مراتب، صرفنظر از بحث رسمی یا عادی بودن سند، اصولاً هبه بر اولاد اولاد مشمول بند (1) ماده 803 قانون مدنی است و قابل رجوع نمیباشد. همچنین اگر قابل رجوع باشد موجب کدورت و اختلافات خانوادگی می¬شود. ضمناً با این نظر که هبه به نوه قابل رجوع نمیباشد سرمایه از دارایی خانواده هم خارج نمی¬گردد.
نظر اکثریت:
1ـ هر چند رسمی بودن و رسمی نبودن هبهنامه تأثیری در اصل آن ندارد ولی هبه¬نامه¬ای که به صورت رسمی تنظیم نشده باشد و در خصوص آن دعوایی طرح شود، از طرف دادگاه قابل پذیرش است، زیرا مواد 47 و 48 قانون ثبت این قدر وسیع نیستند که بتوان آنها را به هبه¬نامه هم تسری داد. 2ـ با عنایت به اینکه قانونگذار در قانون امور حسبی اجازه تنظیم چنین صورت جلسه ای را به قاضی داده است؛ لذا هبهنامه یاد شده دارای اعتبار رسمی است و قابل ابطال نیست. 3ـ ماده 803 قانون مدنی، اشاره¬ای حصری به طبقات ارث است و قابل تسری به سایر درجات و طبقات ارث نیست.
نظر اقلیت:
در خصوص اینکه واهب به استناد بند (1) ماده 803 می¬تواند از هبه رجوع کند یا خیر، در فرض سؤال به نظر می رسد که مفاد این ماده اجداد را در خط صعودی دربرنمیگیرد، زیرا آنان در طبقه جداگانه ای از وراث قرار دارند. عکس آن، کلمه «اولاد» به همان قرینه شامل نوه ها تا هر درجه که باشد خواهد شد؛ چنانچه در بحث ارث، اولاد اولاد در طبقه اول آمده است.
مستندات قانونی:
* قانون مدنی
واژگان کلیدی:
هبه نامه
سهم الارث
هبه
31 اردیبهشت 1404
4
افزودن دیدگاه
دیدگاه کاربران