نشست قضایی: قابلیت رسیدگی واخواست تجدیدنظر خارج از مهلت قانونی بدون عذر موجه

برگزار کننده
استان خراسان رضوی/ شهر مشهد
تاریخ برگزاری
1380/11/16

پرسش:

منظور قانونگذار از تبصره 3 ماده 306 قانون آیـین دادرسـی مـدنی چیسـت و منظـور چـه دادخواستی است؟

متن نظریه هیئت عالی:

مهلت واخواهی درخصوص احکام غیابی بـه موجـب مـاده 306 قانون آیین دادرسی مدنی برای کسانی که در داخـل کشـور سـاکن هسـتند بیست روز است و رسیدگی به این واخواهی، حسب ماده 305 قانون مذکور با همان دادگاه است. حال در صورتی که معترض بدون عـذر موجـه در خـارج از بیسـت روز بـه دادگـاه اعتراض نمود، این اعتراض در صورتی که بیست روز پس از انقضای مهلت واخـواهی داده شده باشد در مرحله تجدیدنظر قابل رسیدگی اسـت. ایـن اسـتنباط از بنـد (ب) مـاده 398 قانون آیین دادرسی مدنی مستفاد میشود.

نظر اکثریت:

1 .در این مورد چهار حالت را در نظر میگیریم: الف) دادنامه به خوانده ابلاغ واقعی شده و اساس رأی قابل تجدیدنظر است و دادخواست واخواهی پس از بیست روز قانونی تقدیم شده است در این مورد چـون اسـاس رأی قابـل تجدیـدنظر اسـت، دادگـاه بایـد قــرار رد دادخواسـت واخـواهی را صــادر و دادخواست یاد شـده را، دادخواسـت تجدیـدنظر تلقـی و بـرای کوتـاه کـردن طـول دادرسی، پرونده را پس از تبادل لوایح به دادگاه تجدیدنظر ارسال کند. ب) دادنامه به خوانده ابلاغ واقعی شده و اساس رأی قابل تجدیدنظر نیست و واخواه پـس از بیست روز تقاضای واخواهی میکند. در این فرض چنانچـه واخـواه عـذری ارایـه داد، دادگاه به عذر او رسیدگی و چنانچه عذر را موجه دانست رسیدگی واخـواهی را ادامه میدهد. در غیر این صورت چون عذر واخواه را موجـه ندانسـته اسـت قـرار رد دادخواست واخواهی واخـواه را صـادر و ایـن قـرار قابـل تجدیـدنظر طبـق مقـرّرات تجدیدنظر است. ج) دادنامه به خوانده ابلاغ قانونی شده و در این حالت با توجـه بـه صـدر مـاده 306 رأی پس از ابلاغ، واقعی ظرف بیست روز قابـل واخـواهی اسـت، چنـانچـه پـس از ابـلاغ دادنامه به بستگان خوانده ابلاغ شده باشـد و واخـواه در خـارج از مهلـت بیسـت روز دادخواست واخواهی تقدیم کند، چه اساس حکم قابـل تجدیـدنظر باشـد و چـه قابـل تجدیدنظر نباشد و دادگاه قرار رد دادخواست واخواهی را صادر کنـد، ایـن قـرار وفـق تبصره 3 ماده 306 قابل تجدیدنظر است. د) دادنامـه بـه خوانـده ابـلاغ واقعـی شـده و مـدت بیسـت روز واخـواهی و بیسـت روز تجدیدنظر گذشته است. در این فرض چون چهل روز از تاریخ ابـلاغ دادنامـه گذشـته، پس مدت واخواهی و تجدیدنظر خواهی منقضی شده و دادگاه، باید به استناد تبصـره 2 ماده 339 قانون یاد شده، قرار رد دادخواسـت تجدیـدنظر را صـادر و ایـن قـرار ظـرف بیست روز قابل تجدیدنظر است و با ذکر این مقدمه به دیگر دلایل میپردازد. 2 .تبصره 3 ماده 306 ناظر به تبصره یک است و اگـر دادگـاه قـرار رد دادخواسـت واخـواهی خارج از مهلت را صادر کند این قرار برابر تبصره 3 ،قابل تجدیدنظر است و در نتیجه ایـن تبصره ناظر به موردی است که دادگاه قرار رد دادخواست واخواهی را صـادر کـرده و ایـن قرار قابل اعتراض است. 3 .با استدلال بند (2 )، اختلاف زمانی حاصل میشود که خواسته زیر مبلـغ سـه میلیـون ریـال باشد که در این مورد باید گفت نصاب و مبلغ خواسته مـلاک نیسـت زیـرا خـود قـرار رد دادخواست واخواهی قابل تجدیدنظر است. 4 .تبصره 3 ماده 306 قانون آیین دادرسی مدنی میگوید:«دادخواست خـارج از مهلـت» ولـی نگفته دادخواست خارج از مهلت مربوط به کدام دادنامه؟ آیا دادنامهای که ابلاغ واقعی شده یا ابلاغ قانونی گردیده؟ اگر منظور همکارانی که میگویند این تبصره مربوط به دادخواست واخواهی است که دادنامه آن ابلاغ واقعی شده که این مورد را مـاده 336 قـانون یـاد شـده، تعیین تکلیف کرده و نیازی به ذکر این تبصره نبود. پس باید پذیرفت که منظور دادخواست واخواهی است که دادنامه آن ابلاغ قانونی گردیده و قرار رد آن صادر شده است. 5 .فلسفه تصویب و وجود تبصره 3 در ذیل ماده 306 همـان قـرار رد دادخواسـتی اسـت کـه دادگاه در خصوص دادخواست واخواهی صادر میکند و دادنامه آن به محکـومٌ علیـه ابـلاغ قانونی شده زیرا بر طبق ماده 306 که مقرر میدارد:«مهلت درخواست تجدیـدنظر اصـحاب دعوا بیست روز از تاریخ ابلاغ یا انقضای مهلت واخواهی اسـت»، در ایـن مـاده قانونگـذار انقضای مهلت واخواهی را در مورد دادنامه ابلاغ شـده بـه اصـحاب دعـوا بـه طـور مطلـق پذیرفته است. چه آنکه اگر قانونگذار میخواست در این ماده قید میکـرد کـه بیسـت روز پس از انقضای مهلت واخواهی که دادنامه آن ابلاغ واقعی شده است. در نتیجه زمانی که بر طبق ماده دراین مورد نص صریح قانونی وجود دارد چرا در مقابل نص اجتهاد کنیم. 6 .در قانون آیین دادرسی مدنی سابق ما چنین تأسیسی نداشتیم و قانونگذار با تصویب تبصره 3 ماده 306 حقوقی را برای محکومٌعلیه غایب، قایل شده که چنانچه دادخواستی خارج از مهلت تقدیم نماید به ادعـای وی رسـیدگی و چنـانچـه آن ادعـا وارد نباشـد، در مرحلـه تجدیدنظر به قرار صادره رسیدگی شود.

نظر اقلیت:

1 .چنانچه نظر همکاران گروه اول را بپذیریم و دادگاه قرار رد دادخواست واخـواهی را قابـل تجدیدنظر بداند در دادگاه تجدیـدنظر فقـط بـه قـرار رد دادخواسـت واخـواهی رسـیدگی مــیشــود، نــه بــه اصـل و ماهیـت دعـوا، در صــورتی کــه تبصـره 3 مــاده 306 مقــرر میدارد:«...تقدیم دادخواست خارج از مهلت یاد شده بدون عذر موجـه قابـل رسـیدگی در مرحله تجدیدنظر برابر مقرّرات مربوط به آن مرحله میباشد» و از قید قابل رسیدگی چنـین استنباط میشود که دادگاه تجدیدنظر باید وارد ماهیت دعوا شود. 2 .در هیچ جای قانون ما نص خاصی برای رسیدگی بـه قـرار رد دادخواسـت واخـواهی نداریم و در ماده 332 قانون آیین دادرسی مدنی قرارهای قابـل اعتـراض احصـا شـده است. 3 .تبصره ها در ذیل مـاده 306 قـانون آیـین دادرسـی مـدنی آمـده کـه هـر کـدام از ایـن تبصره ها فارغ از اصل ماده است زیرا اصل ماده موردی را بیـان داشـته و تبصـره هـای موجود مورد دیگر را و هنگامی که تبصره 3 صراحت دارد: «تقدیم دادخواسـت خـارج از مهلت یاد شده»، به نظر میرسد که در چنین وضعیتی منظور دادخواسـت خـارج از مهلت بیست روزه، بدون عذر موجه است زیرا تبصره یاد شده جنبـه تأکیـدی بـه ایـن معنا دارد و ما در هیچ جای قانون عنوانی تحت عنوان اعتراض به قرار رد عذر موجـه نداریم. 4 .منطوق تبصره 3 ماده 306 قانون (آیین دادرسی مدنی) مقرر میدارد:«که دادخواست خـارج از مهلت قابل تجدیدنظر است» و نمیگوید قرار رد دادخواست قابل تجدیدنظر است زیـرا ضمیر در این تبصره برمیگردد به همان دادخواست تقدیمی خارج از مهلت که اصل حکـم نامبرده، قابل تجدیدنظر باشد. 5 .تبصره 3 ماده 306، به رسمیت شناختن حق محکومٌ علیه برای دادخواسـت اسـت و در قانون سابق چنین امری وجـود نداشـت و در قـانون جدیـد ایـن امـر را بـه رسـمیت شناخته که دادخواست واخواهی خارج از مهلت قابل تجدیدنظر باشد و هر چنـد رأی صادره غیابی باشد، دادگاه تجدیدنظر بر طبق این ماده بایـد در ماهیـت امـر رسـیدگی کند.

مستندات قانونی:

* قانون آیین دادرسی مدنی

واژگان کلیدی:

تجدیدنظر خارج از مهلت قانونی عذر موجه

25 اردیبهشت 1404 6

افزودن دیدگاه

امتیاز شما :

دیدگاه کاربران

دیدگاهی ثبت نشده است.