نظریه مشورتی شماره 7/1402/1061 مورخ 1403/04/12

شماره نظریه
7/1402/1061
شماره پرونده
1402-3/1-1061ح
تاریخ نظریه
1403/04/12

استعلام:

به موجب ماده 21 قانون نحوه اجرای محکومیت‌های مالی مصوب 1394 «انتقال مال به دیگری به هر نحو به وسیله مدیون با انگیزه فرار از دین به نحوی که باقیمانده اموال برای پرداخت دیون کافی نباشد موجب حبس تعزیری یا جزای نقدی معادل نصف محکوم‌به یا هر دو مجازات می‌شود و در صورتی که منتقل‌الیه نیز با علم به موضوع اقدام کرده باشد در حکم شریک جرم است. در این صورت عین آن مال و در صورت تلف یا انتقال، مثل یا قیمت آن از اموال انتقال‌گیرنده به عنوان جریمه اخذ و محکوم‌به از محل آن استیفا خواهد شد». با توجه به تکلیف قسمت اخیر این ماده در خصوص اخذ عین، مثل و یا قیمت مال به عنوان جریمه از منتقل‌الیه (شریک جرم) و استیفای محکوم‌به از محل آن و نیز با توجه به سابقه نظریه مشورتی آن اداره کل به شماره 7/94/3565 مورخ 1394/12/26، خواهشمند است به پرسش‌های زیر پاسخ دهید: 1- اخذ عین، مثل و یا قیمت مال از منتقل‌الیه در صلاحیت کدام واحد اجرایی است؟ واحد اجرای احکام کیفری که حکم کیفری موضوع ماده 21 قانون را اجرا می‌کند یا واحد اجرای احکام مدنی که حکم محکومیت‌ مالی بین محکوم‌علیه و محکوم‌له را اجرا می‌کند؟ 2- چنانچه موضوع در صلاحیت واحد اجرای احکام مدنی باشد، آیا در اجرای قسمت اخیر ماده 21 یاد شده، می‌توان ماده 3 قانون نحوه اجرای محکومیت‌های مالی مصوب 1394 و ضمانت اجرای حبس را نسبت به منتقل‌الیه شریک جرم اعمال کرد؟

نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضاییه:

1- در خصوص بزه موضوع ماده 21 قانون نحوه اجرای محکومیت‌های مالی مصوب 1394، قانونگذار انتقال مال به دیگری به انگیزه فرار از ادای دین را مشروط به شرایط مذکور در این ماده، جرم و مستوجب حبس تعزیری یا جزای نقدی دانسته ‌است؛ بنابراین، با توجه به عمومات قانون آیین ‌دادرسی کیفری مصوب 1392، رسیدگی به این بزه و صدور حکم به مجازات کیفری برای مرتکب؛ اعم از انتقال‌دهنده یا انتقال‌گیرنده، در صلاحیت دادگاه کیفری صالح است؛ اما ذیل این ماده که مقرر می‌دارد «در این‌صورت عین آن مال و در صورت تلف یا انتقال، مثل یا قیمت آن از اموال انتقال‌‌گیرنده به عنوان جریمه اخذ و محکوم‌ٌبه از محل آن استیفاء خواهد شد»، ناظر بر مسئولیت انتقال‌گیرنده است و به صرف محکومیت قطعی کیفری وی، اجرای احکام مدنی مربوط مجاز خواهد بود برابر ذیل ماده 21 فوق‌الاشعار اقدام کند و نیاز به تصریح این امر ضمن حکم کیفری نیست؛ زیرا این مسئولیت، به حکم قانون است و در متن ماده یاد شده نیز صدور حکم راجع به آن تصریح نشده است؛ ضمن اینکه، عبارت «به عنوان جریمه» صرفاً در مقام بیان مبنای حکم قانون درباره مسئولیت انتقال‌گیرنده است. 2- در فرض سؤال در خصوص اخذ عین یا بدل آن از منتقل‌الیه به عنوان جریمه و استیفای محکوم‌به از محل آن، اعمال مقررات ماده 3 قانون نحوه اجرای محکومیت‌های مالی مصوب 1394 مبنی بر بازداشت و حبس منتقل‌الیه منتفی است؛ زیرا اولاً، مقررات مواد 1، 2 و 3 قانون یاد شده ناظر بر مواردی است که محکوم‌علیه به رد عین مال یا مثل یا قیمت آن محکوم می‌شود و در فرض سؤال، وصول محکوم‌به از منتقل‌الیه به حکم قانون است و نه حکم دادگاه. ثانیاً، منتقل‌الیه محکوم‌علیه نیست؛ بلکه مطابق قانون (ماده یک قانون نحوه اجرای محکومیت‌های مالی مصوب 1394)، محکوم‌به از اموال وی وصول می‌شود؛ بنابراین، موجبی برای اعمال ماده 3 یاد شده نیست.


05 خرداد 1404 59
مقالات دعاوی کیفری
3 روز قبل 83
مفهوم جرم معامله به قصد فرار از دین یکی از دعاوی مهمی که به کرات در محاکم اعم از حقوقی و کیفری مطرح می‌گردد، دعوای معامله به قصد فرار از دین می‌باشد. ضمانت اجرای حقوقی و کیفری جرم معامله به قصد فرار از دین در مواد 218 و 218 مکرر قانون مدنی و هم‌چنین ماده 21 قانون نحوه اجرای محکومیت‌های مالی مصوب ۰۳-۰۳-۱۳۹۴ پیش‌بینی شده است. طلبکار حسب مورد می‌تواند جهت احقاق حقوق خویش در دادگاه حقوقی یا دادگاه کیفری به طرفیت مدیون اقامه دعوا نماید. معامله به انگیزه فرار از دین، معامله‌ای است که در...

افزودن دیدگاه

امتیاز شما :

دیدگاه کاربران

دیدگاهی ثبت نشده است.