نظریه مشورتی شماره 7/1402/714 مورخ 1403/01/26

شماره نظریه
7/1402/714
شماره پرونده
1402-26-714ح
تاریخ نظریه
1403/01/26

استعلام:

چنانچه محکوم‌له و محکوم‌علیه واحد بوده و چند فقره حکم محکومیت برای محکوم‌علیه صادر شده و وی به همان تعداد حکم اعسار با پیش‌قسط جداگانه برای هر یک دریافت کرده باشد، با توجه به ماده 18 آیین‌نامه قانون نحوه اجرای محکومیت‌های مالی مصوب 1399/06/18، خواهشمند است به پرسش‌های زیر پاسخ دهید: الف- چنانچه محکوم‌علیه صرفاً اقساط و پیش‌قسط حکم اعساری که زودتر به اجرای احکام واصل شده است را بپردازد، آیا باید بلافاصله آزاد شود و امکان جلب وی نیست؟ در غیر این‌صورت، ترتیب اجرای دیگر احکام اعسار و تقسیط صادره برای محکوم‌‌علیه چیست؟ ب- مقصود از قسمت اخیر ماده 18 آیین‌نامه یاد شده که مقرر داشته است حکم اعسار یا تقسیط محکوم‌به نسبت به احکام دیگر بین آن دو شخص نیز جاری خواهد بود، چیست؟ آیا با صدور نخستین حکم اعسار و تقسیط دیگر نیازی به طرح دادخواست اعسار و تقسیط نسبت به دیگر محکومیت‌ها نیست و اجرای احکام همان حکم را نسبت به دیگر محکومیت‌ها نیز اجرا و به همان کیفیت اخذ می‌کند و پیش‌قسط دیگری غیر از همان حکم اعسار و پیش‌قسط نخست نباید اخذ شود؟ ج- چنانچه به‌رغم صدور حکم اعسار برای یکی از پرونده‌ها، محکوم‌علیه نسبت به دیگر محکومیت‌‌های متعدد خود نسبت به محکوم‌له واحد، مجدد دادخواست دهد، با توجه به صدور احکام قبلی در خصوص اعسار و تقسیط، آیا این دعوا قابل استماع نیست؟

نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضاییه:

الف و ب- اولاً، چنانچه محکوم‌علیه دارای محکومیت‌های متعدد به نفع محکوم‌له واحد باشد، در صورت اثبات اعسار وی در خصوص یکی از محکومیت‌ها، چنین شخصی به طریق اولی نسبت به دیگر محکومیت‌ها نیز معسر است؛ زیرا هرگاه قادر به پرداخت دین (محکوم‌به) موضوع حکم اعسار نباشد، قادر به پرداخت دیون دیگر که مازاد بر آن است، نیز نمی‌باشد و از آن‌جا که محکوم‌له واحد است، طرح دعوای دیگر اعسار به دلیل استماع دفاعیات وی (محکوم‌له) در دعوای اعسار اول، امری عبث است؛ مگر آنکه محکوم‌علیه مدعی حدوث وضعیت جدید مالی برای خود باشد و به عبارت دیگر، تعدیل در حکم تقسیط قبلی را خواستار شود. ثانیاً، در فرض سؤال، صرف‌نظر از آنکه در خصوص محکوم‌له و محکوم‌علیه واحد، نمی‌بایست احکام اعسار و تقسیط متعدد صادر می‌شد، اگر دادگاه چندین حکم تقسیط مختلف را صادر کرده باشد، چه بسا مقصود آن باشد که نسبت به هر یک از احکام محکومیت، در همان حد تقسیط شده، محکوم‌علیه قدرت بر پرداخت دارد و اجرای تمامی احکام تقسیط مدنظر دادگاه ‌باشد که در این صورت مستلزم رفع ابهام از سوی دادگاه است؛ اما اگر بدون توجه به احکام تقسیط قبلی، آراء بعدی صادر شده است، به نظر می‌رسد آخرین حکمی که در خصوص اعسار محکوم‌علیه صادر شده است، مبین آخرین وضعیت مالی وی است و علی‌الاصول باید چنین حکمی اجرا شود. ج- همانگونه که آورده شد، چنانچه مقصود از طرح دعوای اعسار، تعدیل حکم اعسار نباشد، طرح مجدد دعوای یاد شده امری عبث بوده و وفق بند 7 ماده 84 ناظر بر ماده 89 قانون آیین دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب در امور مدنی مصوب 1379، قرار رد دعوا صادر خواهد شد.


13 خرداد 1404 43
مقالات وصول مطالبات
2 ماه قبل 22643
دعوای تعدیل تقسیط محکوم‌به زمانی که بدهکار به موجب حکم قطعی صادره از سوی دادگاه، محکوم به پرداخت مبلغی به طلبکار می‌شود، می‌تواند در صورتی که توانایی پرداخت بدهی خود را نداشته باشد، دادخواست اعسار از پرداخت محکوم‌به را تقدیم دادگاه نماید. حال اگر این دادخواست مورد پذیرش دادگاه قرار گرفته باشد و حکم اعسار مبنی بر پرداخت به نحو تقسیط صادر شده باشد هر یک از اصحاب دعوا (محکوم‌له و محکوم‌علیه) این حق را دارند که پس از گذشت مدتی بنا بر تغییر وضعیت اقتصادی جامعه و یا تغییر در وضعیت زندگی محکوم‌علیه (مدیون)،...

افزودن دیدگاه

امتیاز شما :

دیدگاه کاربران

دیدگاهی ثبت نشده است.