موجب ارث دو امر است: نسب و سبب.
تفسیر ماده 861 قانون مدنی:
1- در معنای مصدری، ارث به معنای سهم بردن از اموال شخص مرده و میراث بردن است.
2- قرابت رضایی یا ناشی از فرزندخواندگی از موجبات ارث بری محسوب نمی شود. لذا سرپرستی موجب توارث در رابطه سرپرست و طفل تحت سرپرستی نمی گردد؛ البته مطابق با ماده 14 قانون حمایت از کودکان و نوجوانان بیسرپرست و بدسرپرست، قانونگذار در جهت حمایت از کودکان، تکالیف مالی را برای سرپرست وضع نموده است از جمله آنکه سرپرست متعهد است بخشی از اموال خود را به تشخیص دادگاه به کودک تملیک نموده یا تعهد به تملیک آن نماید.
اشخاصی که به موجب نسب ارث می برند سه طبقه اند:
1- پدر و مادر و اولاد و اولاد اولاد.
2- اجداد و برادر و خواهر و اولاد آنها.
3- اعمام و عمّات و اخوال و خالات و اولاد آنها.
تفسیر ماده 862 قانون مدنی:
1- منظور مقنن از اولاد آنها که در طبقه دوم بدان اشاره نموده است، فرزندان برادر و خواهر است نه اجداد.
2- منظور مقنن از عمّات (عمه ها)، عمه متوفی، عمه پدر و مادر و عمه هر یک از اجداد متوفی می باشد. همچنین در مورد اعمام (عموها)، اخوال (دایی ها) و خالات (خاله ها) همین امر حاکم می باشد.
وارثین طبقه بعد وقتی ارث میبرند که از وارثین طبقه قبل کسی نباشد.
از جمله اشخاصی که به موجب سبب، ارث میبرند هر یک از زوجین است که در حین فوت دیگری زنده باشد.
اگر در شخص واحد موجبات متعدّده ارث جمع شود به جهت تمام آن موجبات ارث میبرد مگر اینکه بعضی از آنها مانع دیگری باشد که در این صورت فقط از جهت عنوان مانع میبرد.
در صورت نبودن وارث امر ترکه متوفی راجع به حاکم است.
تفسیر ماده ۸۶۶ قانون مدنی:
۱- منظور از حاکم در ماده ۸۶۶ قانون مدنی، ولی فقیه می باشد.
۲- اگر فردی ورثه داشته باشد اما ورثه وی شناسایی نشوند نیز مشمول ماده ۸۶۶ قانون مدنی می شود.
۳- حاکم یا ولی فقیه، وارث فرد تلقی نمی شوند بلکه بعنوان نماینده مردم، ترکه متوفی را اداره می نمایند.
۴- اموال منقول بلاصاحب تا سه سال و اموال غیرمنقول بلاصاحب تا ده سال نزد دادستان یا ماذون وی در سرپرستی نگهداری می شود و بعد از این تاریخ ها به ستاد فرمان اجرایی امام منتقل می گردد.
افزودن دیدگاه
دیدگاه کاربران