طفل صغیر تحت ولایت قهری پدر و جد پدری خود میباشد و همچنین است طفل غیر رشید یا مجنون در صورتی که عدم رشد یا جنون او متصل به صِغَر باشد.
تفسیر ماده 1180 قانون مدنی:
1- بنا بر نظر آقای دکتر کاتوزیان، طفل در ماده 1180 قانون مدنی به معنای فرزند میباشد، نه کودک.
2- طبق قانون، در هیچ صورتی نمیتوان برای مادر نسبت به فرزند، ولایت قهری قائل بود، هر چند ممکن است به عنوان وصی منصوب از سوی ولی قهری تعیین شود که در اینصورت ولی خاص فرزند خود خواهد بود.
3- در صورت وجود پدر یا جد پدری، وی برای اداره اموال مجنون متصل به صِغَر (مجنون قدرت تعقل ندارد.) نسبت به دیگران در اولویت است. چنانچه مجنون، پدر یا جد پدری نداشته باشند، وصی منصوب از سوی ولی به عنوان نماینده وی انتخاب خواهد شد اما اگر مجنون، نه ولی داشته باشد نه وصی منصوب، دادگاه برای مجنون متصل به صغر، قیم انتخاب میکند.
اما اگر جنون منفصل از صغر باشد (شخص از دوران کودکی مجنون نبوده است، اما به واسطهی بیماری یا حادثهای دیوانه شده است.)، دادگاه برای وی قیم نصب میکند که در صورت وجود پدر اولویت با وی است. نکته قابل توجه آن است که پدر همیشه ولی قهری نیست، در حالت مجنون منفصل از صغر، پدر میتواند قیم نیز باشد.
4- صغیر شخصی است که به سن بلوغ نرسیده است. در صورت وجود ولی قهری (پدر یا جد پدری)، وی جهت اداره اموال صغیر در اولویت است در صورتی که ولی قهری نداشته باشد، وصی منصوب از سوی ولی در اولویت است و چنانچه صغیر، نه ولی قهری دارد و نه وصی منصوب از سوی ولی، دادگاه برای وی قیم انتخاب میکند.
هر یک از پدر و جد پدری، نسبت به اولاد خود ولایت دارند.
هرگاه طفل هم پدر و هم جد پدری داشته باشد و یکی از آنها محجور یا به علتی ممنوع از تصرف در اموال مولیعلیه گردد ولایت قانونی او ساقط میشود.
در کلیه امور مربوطه به اموال و حقوقی مالی مولیعلیه، ولی نماینده قانونی او میباشد.
تفسیر ماده ۱۱۸۳ قانون مدنی:
ولی قهری (پدر یا جد پدری)، نماینده قانونی است که اختیار تام دارد و هر اقدامی که بخواهد میتواند انجام دهند. بطور مثال چنانچه پدر اموال فرزند صغیر خود را به شخص دیگری انتقال دهد، در حدود اختیار عمل کرده است و برای این عمل نیازی به هیچ مجوزی از مراجع ذیربط ندارد.
(اصلاحی 01-03-1379)- هرگاه ولی قهری طفل رعایت غبطه صغیر را ننماید و مرتکب اقداماتی شود که موجب ضرر مولیعلیه گردد به تقاضای یکی از اقارب وی و یا به درخواست رئیس حوزه قضایی پس از اثبات، دادگاه ولی مذکور را عزل و از تصرف در اموال صغیر منع و برای اداره امور مالی طفل فرد صالحی را به عنوان قیم تعیین مینماید.
همچنین اگر ولی قهری به واسطه کبر سن و یا بیماری و امثال آن قادر به اداره اموال مولیعلیه نباشد و شخصی را هم برای این امر تعیین ننماید طبق مقررات این ماده فردی به عنوان امین به ولی قهری منضم میگردد.
تفسیر ماده 1184 قانون مدنی:
هر چند ولی قهری قانوناً بر صغار خود ولایت دارد لیکن چنانچه به استناد قسمت دوم ماده 1184 قانون مدنی، ولی قهری طفل به واسطه کهولت یا بیماری و امثال آن توانایی اداره اموال مولیعلیه را نداشته باشد و شخص مطمئنی را جهت اداره امور مولیعلیه تعیین ننماید، هر یک از اقربای طفل صغیر میتواند از دادگاه خانواده تقاضای ضّم امین نماید و یا مراتب را به دادستان اعلام و از آن طریق ضّم امین را تقاضا کند.
هرگاه ولی قهری طفل محجور شود مدعیالعموم مکلف است مطابق مقررات راجعه به تعیین قیم قیمی برای طفل معین کند.
در مواردی که برای عدم امانت ولی قهری نسبت به دارایی طفل امارات قویه موجود باشد مدعیالعموم مکلف است از محکمه ابتدایی رسیدگی به عملیات او را بخواهد محکمه در این مورد رسیدگی کرده در صورتی که عدم امانت او معلوم شد مطابق ماده ۱۱۸۴ رفتار مینماید.
هرگاه ولی قهری منحصر، به واسطه غیبت یا حبس یا به هر علتی که نتواند به امور مولیعلیه رسیدگی کند و کسی را هم از طرف خود معین نکرده باشد حاکم یک نفر امین به پیشنهاد مدعیالعموم برای تصدی و اداره اموال مولیعلیه و سایر امور راجعه به او موقتاً معین خواهد کرد.
تفسیر ماده 1187 قانون مدنی:
1- مستند به ماده 119 قانون امور حسبی، مقررات راجع به قیم، درباره وظایف و اختیارات امین موقت نیز جاری خواهد بود.
2- امین موقت در مواردی که مانع موقتی مانند حبس وجود دارد، جهت اداره امور محجور انتخاب می شود و با رفع مانع سمت امین زایل شده و ولی قهری مجدداً اداره امور محجور را بر عهده می گیرد.
هر یک از پدر و جد پدری بعد از وفات دیگری میتواند برای اولاد خود که تحت ولایت او میباشند وصی معین کند تا بعد از فوت خود در نگاهداری و تربیت آنها مواظبت کرده و اموال آنها را اداره نماید.
هیچ یک از پدر و جد پدری نمیتواند با حیات دیگری برای مولیعلیه خود وصی معین کند.
ممکن است پدر یا جد پدری به کسی که به سمت وصایت معین کرده اختیار تعیین وصی بعد فوت خود را برای مولیعلیه بدهد.
اگر وصی منصوب از طرف ولی قهری به نگهداری یا تربیت مولیعلیه یا اداره امور او اقدام نکند یا امتناع از انجام وظائف خود بنماید منعزل میشود.
ولی مسلم نمیتواند برای امور مولیعلیه خود وصی غیر مسلم معین کند.
همینکه طفل کبیر و رشید شد از تحت ولایت خارج میشود و اگر بعداً سفیه یا مجنون شود قیمی برای او معین میشود.
تفسیر ماده 1193 قانون مدنی:
گرچه مطابق با ماده 1180 قانون مدنی، در صورت وجود پدر یا جد پدری، وی برای اداره اموال مجنون متصل به صِغَر (مجنون قدرت تعقل ندارد.) نسبت به دیگران در اولویت است. چنانچه مجنون، پدر یا جد پدری نداشته باشند، وصی منصوب از سوی ولی به عنوان نماینده وی انتخاب خواهد شد اما اگر مجنون، نه ولی داشته باشد نه وصی منصوب، دادگاه برای مجنون متصل به صغر، قیم انتخاب میکند.
اما مطابق با ماده 1193 قانون مدنی، برای مجنون منفصل از صغر (شخص از دوران کودکی مجنون نبوده است، اما به واسطهی بیماری یا حادثهای دیوانه شده است.)، دادگاه برای وی قیم نصب میکند که در صورت وجود پدر اولویت با وی است. نکته قابل توجه آن است که پدر همیشه ولی قهری نیست، در حالت مجنون منفصل از صغر، پدر میتواند قیم نیز باشد.
پدر و جد پدری و وصی منصوب از طرف یکی از آنان ولی خاص طفل نامیده شود.
افزودن دیدگاه
دیدگاه کاربران