کتاب پنجم - در قسم قانون مدنی

ماده ۱۳۲۵

در دعاوی که به شهادت شهود قابل اثبات است مدعی می‌تواند حکم به دعوی خود را که مورد انکار مدعی‌علیه است منوط به قسم ‌او نماید.


تفسیر ماده 1325 قانون مدنی:

1- تفسیر ماده 1325 قانون مدنی، همان است که در تفسیر ماده 270 قانون آیین دادرسی مدنی نوشته شده است.

2- در ارتباط با دعاوی که تنها با سند رسمی اثبات می‌شود و گواهی قابل قبول نیست، صدور قرار اتیان نیز منتفی است.


ماده 1326

در موارد ماده فوق مدعی‌علیه نیز می‌تواند در صورتی که مدعی سقوط دین یا تعهد یا نحو آن باشد حکم به دعوی را منوط به قسم مدعی کند.


ماده ۱۳۲۷

مدعی یا مدعی‌علیه در مورد دو ماده قبل در صورتی می‌تواند تقاضای قسم از طرف دیگر نماید که عمل یا موضوع دعوی منتسب ‌به شخص آن طرف باشد. بنابراین در دعاوی بر صغیر و مجنون نمی‌توان قسم را بر ولی یا وصی یا قیم متوجه کرد مگر نسبت به اعمال صادره از شخص‌ آنها آن ‌هم مادامی که به ولایت یا وصایت یا قیمومت باقی هستند و همچنین است در کلیه مواردی که امر منتسب به یک ‌طرف باشد.


تفسیر ماده 1327 قانون مدنی:

تکلیف ادای سوگند به عهده‌ی طرفی است که ادعای بی‌دلیل طرف مقابل را انکار می‌نماید، خواه خواهان یا خوانده‌ی دعوا باشد.


ماده ۱۳۲۸

(اصلاحی 14-08-1370)- کسی که قسم متوجه او شده است در صورتی که بطلان دعوی طرف را اثبات نکند یا باید قسم یاد نماید یا قسم را به طرف دیگر رد کند و اگر نه قسم یاد کند و نه آن را به طرف دیگر رد نماید با سوگند مدعی، به حکم حاکم مدعی‌علیه نسبت به ادعایی که تقاضای قسم برای آن داده شده است، محکوم می‌گردد.


ماده ۱۳۲۸ مکرر

(الحاقی 14-08-1370)- دادگاه می‌تواند نظر به اهمیت موضوع دعوی و شخصیت طرفین و اوضاع و احوال موثر مقرر دارد که قسم با تشریفات خاص مذهبی یاد شود یا آن را به نحو دیگری تغلیظ نماید.

تبصره- چنانچه کسی که قسم متوجه به او شده تشریفات تغلیظ را قبول نکند و قسم بخورد ناکِل محسوب نمی‌شود.


ماده ۱۳۲۹

قسم به کسی متوجه می‌گردد که اگر اقرار کند اقرارش نافذ باشد.


ماده ۱۳۳۰

تقاضای قسم قابل توکیل است و وکیل در دعوی می‌تواند طرف را قسم دهد لیکن قسم یاد کردن قابل توکیل نیست و وکیل نمی‌تواند ‌به جای موکل قسم یاد کند.


ماده ۱۳۳۱

قسم قاطع دعوی است و هیچ‌گونه اظهاری که منافی با قسم باشد از طرف پذیرفته نخواهد شد.


تفسیر ماده 1331 قانون مدنی:

پس از سوگند مدعی‌علیه، مدعی نمی‌تواند با ارائه دلیل ادعای خود را اثبات نماید چراکه سوگند نوعی عقد، مانند عقد صلح و سازش قضایی است و طرفین را به نتیجه آن پای‌بند می‌سازد.


ماده ۱۳۳۲

قسم فقط نسبت به اشخاصی که طرف دعوی بوده‌اند و قائم‌مقام آن‌ها مؤثر است.


ماده ۱۳۳۳

در دعوی بر متوفی در صورتی که اصل حق ثابت شده و بقای آن در نظر حاکم ثابت نباشد حاکم می‌تواند از مدعی بخواهد که بر بقای‌ حق خود قسم یاد کند. ‌در این مورد کسی که از او مطالبه قسم شده است نمی‌تواند قسم را به مدعی‌علیه رد کند. ‌حکم این ماده در موردی که مدرک دعوی سند رسمی است جاری نخواهد بود.


تفسیر ماده 1333 قانون مدنی:

1- گرچه مطابق با ماده 1333 قانون مدنی، در دعوا علیه میت قاضی می‌تواند مدعی را سوگند دهد. اما مطابق با ماده 278 قانون آیین دادرسی مدنی که مؤخرالتصویب است، ادای سوگند استظهاری منوط به درخواست مدعی نیست و قاضی مکلف است رأساً مدعی را سوگند دهد.

2- مطابق با نظر آقای دکتر شمس در خصوص آنکه اگر مستند دعوی علیه میت، سند رسمی باشد، آیا باز هم مدعی باید سوگند استظهاری یاد کند یا خیر، باید میان اسناد رسمی قائل به تفکیک شویم: اگر سند رسمی توانایی اثبات و بقای حق را داشته باشد دیگر نیازی به سوگند استظهاری نمی‌باشد مانند سند رسمی مالکیت اموال غیرمنقول، اما اگر سند رسمی توانایی اثبات حق را داشته اما توانایی اثبات بقای حق را نداشته باشد مدعی باید سوگند استظهاری ادا نماید مانند سند رسمی مبنی بر اقرار میت به مدیون بودن به مدعی.


ماده ۱۳۳۴

در مورد ماده 1283 کسی که اقرار کرده است می‌تواند نسبت به آنچه که مورد ادعای او است از طرف مقابل تقاضای قسم کند مگر ‌اینکه مدرک دعوی مدعی سند رسمی یا سندی باشد که اعتبار آن در محکمه محرز شده است.


ماده ۱۳۳۵

(اصلاحی 14-08-1370)- توسل به قسم وقتی ممکن است که دعوای مدنی نزد حاکم به موجب اقرار یا شهادت یا علم قاضی بر مبنای اسناد یا امارات ثابت نشده باشد، در این‌صورت مدعی می‌تواند حکم به دعوی خود را که مورد انکار مدعی‌علیه است، منوط به قسم او نماید.

افزودن دیدگاه

امتیاز شما :

دیدگاه کاربران

دیدگاهی ثبت نشده است.