تفتیش عقاید ممنوع است و هیچکس را نمیتوان به صرف داشتن عقیدهای مورد تعرض و مواخذه قرار دارد.
تفسیر اصل بیست و سوم قانون اساسی:
1- انسان به عنوان موجودی عاقل و مختار، علاوه بر آزادی جسمی برای زندگی، نیازمند آزادی فکری و ذهنی و عقیدتی است که حتی میتوان گفت ذات و سرشت انسان را همین اندیشه و اعتقادات او تشکیل میدهد.
2- نکته در خور توجه عدم مقید و مشروط کردن اصل بیست و سوم قانون اساسی به رعایت موازین اسلامی و استثنائات قانونی است. بنابراین تفتیش عقاید به صورت مطلق ممنوع است و هیچ استثناء شرعی و قانونی وجود ندارد.
3- نکته اصلی در مورد اصل بیست و سوم قانون اساسی پاسخ به این پرسش است که آیا این اصل تنها آزادی «داشتن عقیده» را تضمین میکند یا «ابراز عقیده» را نیز شامل میشود؟ مطابق یک برداشت محدودکننده اصل بیست و سوم قانون اساسی، منع تفتیش و منع تعرض به دلیل عقیده تنها صرف داشتن یک عقیده را شامل میشود و چنانچه آن فرد عقیدهاش را ابراز و بیان کند، (برای مثال بیان خارج شدن از دین اسلام که موضوع حکم ارتداد است)، شامل مصونیت اشاره شده در این اصل نمیشود. در مقابل این دیدگاه، دیدگاه انتقادیای مطرح شده است که تفکیک میان داشتن عقیده و بیان عقیده بدین نحوه، مطلوبیت و فایده اصل بیست و سوم قانون اساسی را منتفی میکند. زیرا اولاً عقیده تا زمانی که بیان نشود اصولاً امکان ارزیابی آن وجود ندارد تا مصونیت از تعرض به صرف داشتن عقیده معنایی داشته باشد. ثانیاً داشتن یک عقیده در ذهن و مکنونات قلبی، اصولاً خارج از کنترل دیگران است که آزادی یا عدم آزادی آن موضوعیت داشته باشد و شرط ضروری مفهوم آزادی عقیده، بیان آن عقیده است و در نتیجه آزادی عقیده و آزادی بیان لازم و ملزوم یکدیگرند.
افزودن دیدگاه
دیدگاه کاربران