اگر در بیع، بایع حواله داده باشد که مشتری ثمن را به شخصی بدهد یا مشتری حواله داده باشد که بایع ثمن را از کسی بگیرد و بعد بطلان بیع معلوم گردد حواله باطل میشود و اگر محتال ثمن را اخذ کرده باشد باید مسترد دارد ولی اگر بیع به واسطه فسخ یا اقاله منفسخ شود حواله باطل نبوده لیکن محالعلیه بری و بایع یا مشتری میتوانند به یکدیگر رجوع کنند. مفاد این ماده در مورد سایر تعهدات نیز جاری خواهد بود.
تفسیر ماده 733 قانون مدنی:
1- مطابق با نظر دکتر کاتوزیان باطل گردیدن حواله وفق ماده 733 قانون مدنی به جهت باطل بودن بیع، به علت اشتباه در مبنای تراضی است چراکه حواله بر مبنای درستی بیع صادر گردیده شده است.
2- پس از منحل شدن حواله وفق ماده 733 قانون مدنی، محتال (طلبکار) میبایست مال را به محال علیه (ثالث) مسترد نماید.
3- در ارتباط با تاثیر منحل گردیدن عقد بیع که قرارداد پایه بوده است بر عقد حواله، میبایست میان زمانی که مشتری حواله را صادر نموده یا بایع صادر نموده است، تفاوت قائل شد چراکه قبول منحل شدن حواله و بری الذمه شدن محال علیه در مقابل محتال، در شرایطی که بایع (محیل) شخص ثالثی را به مشتری (محال علیه) حواله داده باشد، در مخالفت با حقوق مکتسبه شخص ثالث بوده که طرف قرارداد پایه نبوده است. در ارتباط با تاثیر نداشتن انحلال قرارداد پایه بر حواله ای که بایع صادر نموده است در فقه ادعای اجماع شده است اما از ظاهر ماده 733 قانون مدنی چنین برداشت میشود که قانونگذار حکم هر دو را یکسان دانسته است.
افزودن دیدگاه
دیدگاه کاربران