جمهوری اسلامی، نظامی است بر پایه ایمان به:
۱- خدای یکتا (لا اله الا الله) و اختصاص حاکمیت و تشریع به او و لزوم تسلیم در برابر امر او.
۲- وحی الهی و نقش بنیادی آن در بیان قوانین.
۳- معاد و نقش سازنده آن در سیر تکاملی انسان به سوی خدا.
۴- عدل خدا در خلقت و تشریع.
۵- امامت و رهبری مستمر و نقش اساسی آن در تداوم انقلاب اسلام.
۶- کرامت و ارزش والای انسان و آزادی توام با مسئولیت او در برابر خدا، که از راه:
الف- اجتهاد مستمر فقهای جامع الشرایط بر اساس کتاب و سنت معصومین سلام الله علیهم اجمعین،
ب- استفاده از علوم و فنون و تجارب پیشرفته بشری و تلاش در پیشبرد آنها،
ج- نفی هرگونه ستمگری و ستمکشی و سلطهگری و سلطهپذیری، قسط و عدل و استقلال سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی و همبستگی ملی را تأمین میکند.
تفسیر اصل دوم قانون اساسی:
1- اصل دوم قانون اساسی شش پایه نظام جمهوری اسلامی را بیان میکند که پنج مورد اول آن همان پنج اصل دین در مذهب تشیع است: توحید، نبوت، معاد، عدل، امامت. بدین ترتیب محتوای این اصل به طور کامل ماهیت اعتقادی و ایدئولوژیک نظام را نشان میدهد، از اختصاص حاکمیت و تشریع به خداوند، جایگاه وحی، اشاره به معاد که اهمیت پرداختن به زندگی اخروی در نظام اسلامی را نشان میدهد، اشاره به اصل امامت که در جایگاه ولایت فقیه امتداد مییابد.
2- با وجود پنج پایه اول، ششمین پایه یعنی کرامت انسانی و آزادی توأم با مسئولیت او، اصلی حقوق بشری است که در کنار پنج اصل قبلی به عنوان پایههای حکومت در نظر گرفته شده است.
3- بند دوم از اصل دوم قانون اساسی به جایگاه اساسی وحی در بیان قوانین اشاره میکند که به زعم برخی صاحبنظران، وحی تنها منبع قانون بلکه خود قانون است. با این حال در مورد یگانه بودن نظام حقوقی و قانون و نظام شرعی و فقهی در ایران یا دوگانه بودن آن اختلافنظر وجود دارد.
4- با وجود تاکید بر وحی در بیان قوانین چهار اصلی دینی دیگر، در شق دوم بند ششم از اصل دوم قانون اساسی به استفاده از علوم و فنون و تجارب پیشرفته بشری اشاره شده است که نشانهای بر امکان استفاده از علوم و دانش بشری و غیردینی در جمهوری اسلامی است.
5- مطابق دیدگاهی انتقادی، کرامت انسانی اشاره شده در اصل دوم قانون اساسی، نه مشابه کرامت انسانی حقوق بشری، بلکه با ماهیتی ارزشی و دینی است. زیرا به آزادی توام با مسئولیت در برابر خداوند اشاره کرده است. همچنین در استفاده از علوم و فنون بشری نیز بیشتر نیز تنها وجه فناورانه علوم مدنظر است و نه وجه دانشی و آزادی خواهانه و رهایی بخش اندیشه مدرن.
افزودن دیدگاه
دیدگاه کاربران