وصیت بر دو قسم است: تملیکی و عهدی.
تفسیر ماده 825 قانون مدنی:
1- وصیت در لغت به معنای توصیه و سفارش کردن است و در اصطلاح حقوقی، عمل حقوقی است که تاثیر آن معلق بر فوت انشاء کننده (موصی) است.
2- اعمال حقوقی وقتی معلق بر فوت انشاء کننده می گردند، وصیت نامیده می شوند. لذا جوهر و ذات وصیت، تصرف پس از مرگ است.
3- وصیت اعم از تملیکی و عهدی، عمل رایگان محسوب می گردند، البته اولاً درج شرط عوض در وصیت تملیکی منعی ندارد زیرا شرط جنبه فرعی داشته و ماهیت رایگان وصیت را تغییر نمی دهد، ثانیاً وصیت معوض باطل است و اگر موصی می خواهد ملک خود را پس از فوت به شخصی در مقابل عوض تملیک نماید می تواند در قالب وصیت عهدی این کار را انجام دهد. بدین معنی که به وصی دستور دهد که این عمل را بعد از فوت وی انجام دهد این عمل منافاتی با رایگان بودن ماهیت وصیت عهدی ندارد.
4- وصیت عهدی عقدی است جائز، عهدی، مجانی، رضایی و معلق به فوت و وصیت تملیکی، عقدی است جائز، تملیکی، مجانی، رضایی و معلق به فوت.
5- وصیت می بایست لزوماً کتبی باشد و وصیت شفاهی مورد پذیرش نمی باشد و با شهادت شهود نمی توان آن را اثبات نمود مگر در موارد اضطراری (ماده 284 قانون امور حسبی) یا مگر اینکه اشخاص ذینفع در ترکه به صحت وصیت اقرار نمایند. (بخش اخیر ماده 291 قانون امور حسبی)
6- وصیت نامه بر سه نوع است: الف- خودنوشت. ب- رسمی ح- سری (ماده 276 قانون امور حسبی)
وصیت تملیکی عبارت است از اینکه کسی عین یا منفعتی را از مال خود برای زمان بعد از فوتش به دیگری مجاناً تملیک کند.
وصیت عهدی عبارت است از اینکه شخصی یک یا چند نفر را برای انجام امر یا اموری یا تصرفات دیگری مأمور مینماید.
وصیتکننده موصیٖ،کسی که وصیت تملیکی به نفع او شده است موصیٰله، مورد وصیت موصیٰبه و کسی که به موجب وصیت عهدی ولی بر مورد ثلث یا بر صغیر قرار داده میشود وصی نامیده میشود.
تملیک به موجب وصیت محقق نمی شود مگر با قبول موصیٰله پس از فوت موصیٖ.
تفسیر ماده 827 قانون مدنی:
1- وصیت تملیکی یک عقد رضایی بوده و قبض موصی به، شرط تملیک نمی باشد.
2- وفق ماده 827 قانون مدنی آثار وصیت از تاریخ قبولی تحقق می یابد مگر آنکه احراز شود که موصی قصد داشته است که مالکیت موصی به و تمامی آثار آن در مدت زمان فوت و قبولی هم متعلق به موصی له باشد.
هرگاه موصی له غیرمحصور باشد مثل اینکه وصیت برای فقرا یا امور عامالمنفعه شود قبول شرط نیست.
قبول موصیٰله قبل از فوت موصیٖ مؤثر نیست و موصیٖ میتواند از وصیت خود رجوع کند حتی در صورتی که موصیٰله موصیٰبه را قبض کرده باشد.
نسبت به موصیٰله رد یا قبول وصیت بعد از فوت موصیٖ معتبر است بنابراین اگر موصیٰله قبل از فوت موصیٖ وصیت را رد کرده باشد بعد از فوت میتواند آن را قبول کند و اگر بعد از فوت آن را قبول و موصیٰبه را قبض کرد دیگر نمیتواند آن را رد کند لیکن اگر قبل از فوت قبول کرده باشد بعد از فوت قبول ثانوی لازم نیست.
اگر موصیٰله صغیر یا مجنون باشد رد یا قبول وصیت با ولی خواهد بود.
موصیٰله میتواند وصیت را نسبت به قسمتی از موصیٰبه قبول کند در این صورت وصیت نسبت به قسمتی که قبول شده صحیح و نسبت به قسمت دیگر باطل میشود.
ورثه موصیٖ نمیتواند در موصیٰبه تصرف کند مادام که موصیٰله رد یا قبول خود را به آنها اعلام نکرده است.
ورثه موصیٖ نمیتواند در موصیٰبه تصرف کند مادام که موصیٰله رد یا قبول خود را به آنها اعلام نکرده است.
در وصیت عهدی قبول شرط نیست لیکن وصی میتواند مادام که موصیٖ زنده است وصایت را رد کند و اگر قبل از فوت موصیٖ رد نکرد بعد از آن حق رد ندارد گرچه جاهل بر وصایت بوده باشد.
تفسیر ماده 834 قانون مدنی:
1- وصیت عهدی یا برای سرپرستی محجورین تنظیم می شود و یا برای اداره ثلث یا اداره و تصفیه ترکه و یا برای انجام امور مذهبی.
2- مطابق با قوانین و مقررات موجود، تا زمانی که موصی در قید حیات است وصی این حق را دارد که از وصیت رجوع نماید حتی اگر قبلا آن را قبول کرده باشد.
3- اگر وصی به علت اکراه نتواند در زمان حیات موصی، رد وصیت را به اطلاع او برساند، بعد از فوت او حق رد وصیت را نخواهد داشت.
4- مطابق با نظر دکتر کاتوزیان اگر وصی به وصیت عمل ننماید، منعزل می گردد.
افزودن دیدگاه
دیدگاه کاربران