هرگاه کسی مالی را ندیده و آن را فقط به وصف بخرد بعد از دیدن اگر دارای اوصافی که ذکر شده است نباشد مختار میشود که بیع را فسخ کند یا به همان نحو که هست قبول نماید.
تفسیر ماده 410 قانون مدنی:
1- این ماده در ارتباط با خیار تخلف وصف یا همان خیار رویت است.
2- تخلف از وصف اگر از اوصاف اساسی و جوهری باشد باعث بطلان عقد می گردد. لذا این ماده ناظر به اوصاف فرعی می باشد که موجب خیار فسخ می گردد.
مطلب مرتبط: نحوه طرح دعوای تایید فسخ قرارداد به جهت خیار رویت و تخلف وصف
اگر بایع مبیع را ندیده ولی مشتری آن را دیده باشد و مبیع غیر اوصافی که ذکر شده است دارا باشد فقط بایع خیار فسخ خواهد داشت.
تفسیر ماده 411 قانون مدنی:
1- اعمال خیار رویت و تخلف از وصف، فقط مختص خریدار نیست و در مورد فروشنده نیز می تواند صدق نماید بطور مثال زمانی که فروشنده چندین سال مورد معامله را ندیده باشد و به صرف همان اوصاف سابق، آن را فروخته باشد و بعد از انجام معامله متوجه شود که مورد معامله تغییر کرده است، می تواند از خیار رویت استفاده نماید.
2- مفاد ماده 411 قانون مدنی زمانی اجرا می شود که فقدان وصف به ضرر فروشنده باشد در غیر اینصورت اگر ضرری برای بایع نباشد، حق فسخ نیز ایجاد نخواهد شد.
هرگاه مشتری بعضی از مبیع را دیده و بعض دیگر را به وصف یا از روی نمونه خریده باشد و آن بعض مطابق وصف یا نمونه نباشد میتواند تمام مبیع را رد کند یا تمام آن را قبول نماید.
تفسیر ماده 412 قانون مدنی:
در خیار تخلف از وصف خریدار این حق را ندارد که فروشنده را مجبور و ملزم نماید که اوصاف مندرج در قرارداد را فراهم نماید. هم چنین او نمی تواند از میزان ثمن معامله بکاهد چراکه تمام مبیع در مقابل تمام ثمن بوده است اما می توان در قرارداد شرط نمود که در صورت تخلف از وصف، فروشنده تفاوت قیمت را بپردازد که در این شرایط مشتری می تواند یا قیمت را مطالبه نماید و یا آنکه قرارداد را فسخ نماید.
هرگاه یکی از متبایعین مالی را سابقاً دیده و به اعتماد رؤیت سابق معامله کند و بعد از رؤیت معلوم شود که مال مزبور اوصاف سابقه را ندارد اختیار فسخ خواهد داشت.
تفسیر ماده 413 قانون مدنی:
1- منظور مقنن از واژه «سابق» که در ماده 413 قانون مدنی بدان اشاره شده است، زمانی است که قصد انجام معامله و بیع میان طرفین وجود نداشته است.
2- دکتر کاتوزیان بیان داشته اند که خیار رویت بدان جهت به این نام، نامگذاری شده است چراکه به اعتبار رویت و مشاهده کالا بعد از انجام معامله می باشد نه به صرف رویت سابق.
در بیع کلی خیار رؤیت نیست و بایع باید جنسی بدهد که مطابق با اوصاف مقرره بین طرفین باشد.
تفسیر ماده 414 قانون مدنی:
1- خیار رویت فقط در مبیع معین و در حکم معین وجود دارد و در مبیع کلی مصداق ندارد.
2- در صورتی که الزام فروشنده به تسلیم مبیع (مبیع کلی) میسر نگردد خریدار می تواند به استناد خیار تعذر تسلیم معامله را فسخ نماید.
مطلب مرتبط: نحوه طرح دعوای تایید فسخ قرارداد به جهت خیار تعذر تسلیم (تعذر اجرای تعهد)
3- دکتر کاتوزیان معتقدند که اگر در انجام معامله ای مشخص شود که فرد مغبون، تحت هر شرایطی راضی به انجام معامله بوده است، حتی اگر غبن، غبنی فاحش هم باشد، حق فسخ ایجاد نمی گردد.
خیار رؤیت و تخلف وصف بعد از رؤیت فوری است.
تفسیر ماده 415 قانون مدنی:
1- اگر پیش از آنکه صاحب خیار، آن را اعمال نماید، وصف مورد نظر در مورد معامله ایجاد شود، خیار از بین خواهد رفت.
2- دکتر کاتوزیان معتقدند که تاخیر در اعمال خیار رویت و تخلف از وصف، باعث سقوط آن می شود اما مانع طرح دعوا در دادگاه نمی باشد و در این حالت دادگاه با بررسی موضوع به جهت تاخیر، مدعی را محکوم به بی حقی می نماید.
3- خیار تخلف از شرط صفت که با خیار رویت و تخلف از وصف نیز شباهت دارد، فوری نمی باشد مگر در خصوص عقد نکاح.
افزودن دیدگاه
دیدگاه کاربران