مبحث اول - فرجام‌خواهی و آرای قابل فرجام ‌قانون آیین دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب (‌در امور مدنی)

ماده ۳۶۶

رسیدگی فرجامی عبارت است از تشخیص انطباق یا عدم انطباق رای مورد درخواست فرجامی با موازین شرعی و مقررات قانونی.


تفسیر ماده 366 قانون آیین دادرسی مدنی:

1- اعتراض به رای در دیوان عالی کشور را فرجام‌خواهی گویند.

2- فرجام‌خواهی یکی از شیوه‌های فوق‌العاده اعتراض به رای است که در دیوان عالی کشور صورت می‌پذیرد. در یک تقسیم‌بندی کلی اعتراض به آراء به طرق عادی و طرق فوق‌العاده تفکیک می‌شوند. طرق عادی شکایت از رای به معنی آن است که اعتراض علی‌الاصول محدود به موضوعات و جهات خاصی نیست مانند واخواهی و تجدیدنظر اما طرق فوق‌العاده شکایت از رای، محدود به جهات یا موضوعات خاص است مانند فرجام، اعاده دادرسی و اعتراض ثالث.

3- رسیدگی در دیوان عالی کشور شکلی (منظور از رسیدگی شکلی، تطبیق رای صادره با قانون است.) خواهد بود نه ماهوی؛ بدین معنی که شعب دیوان عالی کشور پس از نقض رای، اقدام به صدور رای صحیح نمی‌نمایند. (دیوان عالی کشور یا رای را ابرام می‌کند یا نقض!)

4- طرق فوق‌العاده شکایت از رای (فرجام‌خواهی، اعاده دادرسی و اعتراض ثالث.) اصولاً اثر تعلیقی ندارند (اجرای حکم را به تاخیر نمی‌اندازند.) مگر در موارد مذکور در ماده 386 قانون آیین دادرسی مدنی (در خصوص فرجام‌خواهی).

مطلب مرتبط: فرجام‌خواهی چیست و چه احکامی قابلیت فرجام‌خواهی را دارند؟

5- دیوان عالی کشور در تشخیص انطباق یا عدم انطباق رای فرجام‌خواسته با قوانین، باید قوانین حاکم در زمان صدور رای فرجام‌خواسته را ملاک قرار دهد مگر اینکه قانون موخر بر قانون در زمان صدور رای فرجام‌خواسته صراحتاً به امور مطروحه در دیوان هم تسری یابد چراکه دیوان عالی کشور اساساً رسیدگی ماهوی نمی‌کند.


ماده ۳۶۷

آرای دادگاه‌های بدوی که به علت عدم درخواست تجدیدنظر قطعیت یافته قابل فرجام‌خواهی نیست مگر در موارد زیر:

الف- احکام:

1- احکامی که خواسته آن بیش از مبلغ بیست میلیون (20/000/000) ریال باشد.

2- احکام راجع به اصل نکاح و فسخ آن، طلاق، نسب، حجر، وقف، ثلث، حبس و تولیت.

ب- قرارهای زیر مشروط به این‌که اصل حکم راجع به آنها قابل رسیدگی فرجامی باشد.

1- قرار ابطال یا رد دادخواست که از دادگاه صادر شده باشد.

2- قرار سقوط دعوا یا عدم اهلیت یکی از طرفین دعوا.


تفسیر ماده 367 قانون آیین دادرسی مدنی:

1- جهت بررسی قابل فرجام بودن یک رای باید بررسی گردد که رای از دادگاه بدوی صادر شده است یا دادگاه تجدیدنظر، مستند به ماده 367 قانون آیین دادرسی مدنی، هر رایی که از دادگاه بدوی صادر شود و جزء ده مورد مندرج در بند الف ماده 367 قانون آیین دادرسی مدنی (خواسته بیش از 20/000/000 ریال، احکام راجع به اصل نکاح (اثبات، بطلان یا انفساخ زوجیت) و فسخ آن، طلاق، نسب (اثبات نسب یا نفی ولد)، حجر، وقف، ثلث (وصیت نسبت به یک‌سوم اموال)، حبس (عقد موجد حق انتفاع) و تولیت) نباشد و یا جزء قرارهای درج گردیده در بند ب همان ماده (سقوط دعوا، عدم اهلیت، ابطال دادخواست و رد دادخواست که از دادگاه صادر شده باشد) نباشد، قابل فرجام‌خواهی در دیوان عالی کشور نیستند.

2- قرارهای رد دعوی و عدم استماع دعوی را قانون جزء قرارهای قابل فرجام ندانسته است.

مطلب مرتبط: فرجام‌خواهی چیست و چه احکامی قابلیت فرجام‌خواهی را دارند؟


ماده ۳۶۸

آرای دادگاه‌های تجدیدنظر استان قابل فرجام‌خواهی نیست مگر در موارد زیر:

الف- احکام:

احکام راجع به اصل نکاح و فسخ آن، طلاق، نسب، حجر و وقف.

ب- قرارهای زیر مشروط به این‌که اصل حکم راجع به آنها قابل رسیدگی فرجامی باشد.

۱- قرار ابطال یا رد دادخواست که از دادگاه تجدیدنظر صادر شده باشد.

۲- قرار سقوط دعوا یا عدم اهلیت یکی از طرفین دعوا.


تفسیر ماده 368 قانون آیین دادرسی مدنی:

1- هر رایی که از دادگاه تجدیدنظر صادر شود و جزء شش مورد مندرج در بند الف ماده 368 قانون آیین دادرسی مدنی (اصل نکاح، فسخ نکاح، طلاق، نسب، حجر و وقف) و یا جزء قرارهای درج گردیده در بند ب همان ماده (سقوط دعوا، عدم اهلیت، ابطال دادخواست و رد دادخواست که از دادگاه صادر شده باشد) نباشد، قابل فرجام‌خواهی نیستند.

2- قرارهای رد دعوی و عدم استماع دعوی را قانون جزء قرارهای قابل فرجام ندانسته است.

3- به دلالت رای وحدت رویه شماره 666 مورخ 19-03-1383 هیات‌ عمومی دیوان ‌عالی ‌کشور، مستفاد از ماده 368 قانون آیین دادرسی مدنی این است که رسیدگی فرجامی نسبت به حکم نکاح و فسخ نکاح صرفاً مربوط به اصل نکاح و فسخ آن می‌باشد و کلمه اصل به سایر موضوعاتی که در بند 2 ماده 368 قانون آیین دادرسی مدنی آمده است از جمله طلاق تسری ندارد بنابراین کلیه دعاوی مربوط به طلاق قابل رسیدگی فرجامی می‌باشد. اما راجع به اصل نکاح و فسخ نکاح فقط خود این دعاوی قابل فرجام‌اند.

لذا غیر از اصل نکاح و فسخ نکاح، متفرعات دعوی نیز قابل فرجام هستند اما در اصل نکاح و فسخ نکاح تنها خود رای قابل فرجام است. به طور مثال اگر دادگاه در ضمن حکم طلاق، در خصوص حضانت طفل نیز تصمیمی اتخاذ نماید، با توجه به قابل فرجام بودن حکم در خصوص طلاق، تصمیم دادگاه در خصوص حضانت طفل نیز قابل فرجام است.

مطلب مرتبط: فرجام‌خواهی چیست و چه احکامی قابلیت فرجام‌خواهی را دارند؟


ماده ۳۶۹

احکام زیر اگرچه از مصادیق بندهای (الف) در دو ماده قبل باشد حسب مورد قابل رسیدگی فرجامی نخواهد بود:

۱- احکام مستند به اقرار قاطع دعوا در دادگاه.

۲- احکام مستند به نظریه یک یا چند نفر کارشناس که طرفین به طور کتبی رای آنها را قاطع دعوا قرار داده باشند.

۳- احکام مستند به سوگند که قاطع دعوا باشد.

۴- احکامی که طرفین حق فرجام‌خواهی خود را نسبت به آن ساقط کرده باشند.

۵- احکامی که ضمن یا بعد از رسیدگی به دعاوی اصلی راجع به متفرعات آن صادر می‌شود، در صورتی که حکم راجع به اصل دعوا قابل رسیدگی فرجامی نباشد.

۶- احکامی که به موجب قوانین خاص غیرقابل فرجام‌خواهی است.


تفسیر ماده 369 قانون آیین دادرسی مدنی:

مستند به بند 3 ماده 369 قانون آیین دادرسی مدنی، آرای مستند به سوگند بتی (سوگند قاطع دعوی) قابل فرجام‌خواهی نیستند اما آرای مستند به سوگند تکمیلی موضوع ماده 277 قانون آیین دادرسی مدنی علاوه بر تجدیدنظر خواهی، قابلیت فرجام‌خواهی نیز دارند.


06 آبان 1402 79

افزودن دیدگاه

امتیاز شما :

دیدگاه کاربران

دیدگاهی ثبت نشده است.