در مواردی که صدور حکم دادگاه منوط به سوگند شرعی میباشد، دادگاه به درخواست متقاضی، قرار اتیان سوگند صادر کرده و در آن، موضوع سوگند و شخصی را که باید سوگند یاد کند تعیین می نماید.
تفسیر ماده 270 قانون آیین دادرسی مدنی:
1- سوگند، اخباری تشریفاتی است که به موجب آن، شخص، خداوند متعال یا سایر مقدسات را بر صدق اظهار یا عهد خود گواه می گیرد.
2- مقررات مربوط به مواد 270 تا 289 قانون آیین دادرسی مدنی به سوگند قضایی یا اثباتی اختصاص داده شده است که مقررات شکلی آن را مشخص می نماید. همچنین سوگند قضایی یا اثباتی با توجه به نصوص قانونی به سه دسته سوگند قاطع دعوا یا بتّی، سوگند تکمیلی و سوگند استظهاری تقسیم می شوند.
در کلیه دعاوی مالی و سایر حقوقالناس از قبیل نکاح، طلاق، رجوع در طلاق، نسب، وکالت و وصیت که فاقد دلائل و مدارک معتبر دیگر باشد سوگند شرعی به شرح مواد آتی میتواند ملاک و مستند صدور حکم دادگاه قرار گیرد.
هرگاه خواهان (مدعی) فاقد بینه و گواه واجد شرایط باشد و خوانده (مدعی علیه) منکر ادعای خواهان بوده به تقاضای خواهان، منکر ادای سوگند می نماید و به موجب آن ادعا ساقط خواهد شد.
تفسیر ماده 272 قانون آیین دادرسی مدنی:
تکلیف ادای سوگند بر عهده مدعی علیه و در صورتی است که ادعای مدعی بی دلیل باشد. تفاوتی نمی نماید که در دعوا خواهان یا خوانده باشد.
چنانچه خوانده از ادای سوگند امتناع ورزد و سوگند را به خواهان واگذار نماید، با سوگند وی ادعایش ثابت می شود و در صورت نکول ادعای او ساقط و به موجب آن حکم صادر می گردد.
تفسیر ماده 273 قانون آیین دادرسی مدنی:
1- مراد از اصطلاح خواهان و خوانده در ماده 273 قانون آیین دادرسی مدنی، همان مدعی و مدعی علیه است.
2- اگر ادعا بی دلیل باشد و مدعی علیه چه خوانده دعوی باشد و چه خواهان، منکر ادعا شود و طرف مقابل درخواست سوگند نماید، مدعی علیه می تواند از ادای سوگند خودداری نماید و سوگند را به مدعی واگذار کند؛ در این صورت اگر مدعی سوگند یاد نماید ادعای او ثابت می شود و اگر نکول (خودداری) نماید، ادعای او ساقط می شود.
چنانچه منکر از ادای سوگند و رد آن به خواهان نکول نماید دادگاه سه بار جهت اتیان سوگند یا رد آن به خواهان، به منکر اخطار میکند، در غیر این صورت ناکل شناخته خواهد شد.
با اصرار خوانده بر موضع خود، دادگاه ادای سوگند را به خواهان واگذار نموده و با سوگند وی ادعا ثابت و به موجب آن حکم صادر میشود و در صورت نکول خواهان از ادای سوگند، ادعای او ساقط خواهد شد.
هرگاه خوانده در پاسخ خواهان ادعایی مبنی بر برائت ذمه از سوی خواهان یا دریافت مال مورد ادعا یا صلح و هبه نسبت به آن و یا تملیک مال به موجب یکی از عقود ناقله نماید، دعوا منقلب شده، خواهان، خوانده و خوانده، خواهان تلقی می شود و حسب مورد با آنان رفتار خواهد شد.
تفسیر ماده 275 قانون آیین دادرسی مدنی:
1- در صورتی می توان به سوگند روی آورد که اولاً ادعایی وجود داشته باشد. ثانیاً دلیل یا اماره ای بر صحت ادعا ارائه نشده و در پرونده وجود نداشته باشد.
2- تکلیف ادای سوگند به عهده ی طرفی است که ادعای بی دلیل طرف مقابل را انکار می کند، خواه خواهان یا خوانده ی دعوا باشد.
هرگاه خوانده در جلسه دادرسی در قبال ادعای خواهان به علت عارضهای از قبیل لکنت زبان یا لال بودن سکوت نماید قاضی دادگاه رأساً یا به وسیله مترجم یا متخصص امر مراد وی را کشف یا عارضه را برطرف مینماید و چنانچه سکوت خوانده و استنکاف وی از باب تعمد و ایذاء باشد دادگاه ضمن تذکر عواقب شرعی و قانونی کتمان حقیقت، سه بار به خوانده اخطار مینماید که درنتیجه استنکاف، ناکل شناخته میشود، در این صورت با سوگند خواهان دعوا ثابت و حکم بر محکومیت خوانده صادر خواهد شد.
در کلیه دعاوی مالی که به هر علت و سببی به ذمه تعلق میگیرد از قبیل قرض، ثمن معامله، مالالاجاره، دیه جنایات، مهریه، نفقه، ضمان به تلف یا اتلاف- همچنین دعاوی که مقصود از آن مال است از قبیل بیع، صلح، اجاره، هبه، وصیت به نفع مدعی، جنایت خطائی و شبه عمد موجب دیه- چنانچه برای خواهان امکان اقامه بینه شرعی نباشد میتواند با معرفی یک گواه مرد یا دو گواه زن به ضمیمه یک سوگند ادعای خود را اثبات کند.
تبصره- در موارد مذکور در این ماده ابتدا گواه واجد شرایط، شهادت میدهد سپس سوگند توسط خواهان اداء می شود.
تفسیر ماده 277 قانون آیین دادرسی مدنی:
در وقایع حقوقی مندرج در مواد 230 و 277 قانون آیین دادرسی مدنی، هرگاه گواهان دارای کلیه شرایط مقرر قانونی بوده و تعداد و جنسیت آنها به ترتیب مقرر قانونی باشد، گواهی به دادگاه تحمیل می شود؛ در غیر اینصورت تشخیص ارزش و تاثیر آن با دادگاه است.
در دعوای بر میت پس از اقامه بینه، سوگند خواهان نیز لازم است و در صورت امتناع از سوگند، حق وی ساقط میشود.
هرگاه خواهان، در دعوای بر میت، وارث صاحب حق باشد و بر اثبات ادعای خود اقامه بینه کند علاوه بر آن باید اداء سوگند نماید. در صورت عدم اتیان سوگند حق مورد ادعا ساقط خواهد شد.
تبصره ۱- در صورت تعدد وراث هر یک نسبت به سهم خود باید ادای سوگند نمایند چنانچه بعضی ادای سوگند نموده و بعضی نکول کنند ادعا نسبت به کسانی که ادای سوگند کرده ثابت و نسبت به نکول کنندگان ساقط خواهد شد.
تبصره ۲- چنانچه وراث خوانده متعدد باشند و خواهان شخص دیگری باشد پس از اقامه بینه توسط خواهان، ادای یک سوگند کفایت میکند.
در حدود شرعی حق سوگند نیست مگر در سرقت که فقط نسبت به جنبه حقالناسی آن سوگند ثابت است ولی حد سرقت با آن سوگند ثابت نخواهد شد.
سوگند باید مطابق قرار دادگاه و با لفظ جلاله (واللّه- باللّه- تاللّه) یا نام خداوند متعال به سایر زبان ها ادا گردد و در صورت نیاز به تغلیظ دادگاه کیفیت ادای آن را از حیث زمان، مکان و الفاظ تعیین می نماید. در هر حال فرقی بین مسلمان و غیرمسلمان در ادای سوگند به نام خداوند متعال نخواهد بود. مراتب اتیان سوگند صورت جلسه می گردد.
تفسیر ماده 281 قانون آیین دادرسی مدنی:
نظر به ماده 16 آیین نامه ترتیب اتیان سوگند مصوب 1321 که بیان داشته است: «سوگند باید بنام خدای تعالی و صفات مختصه ی او باشد و دادگاه می تواند به مناسبت ملیت کسی که سوگند یاد می کند کیفیت سوگند را از حیث زمان و مکان و غیره تعیین کند.»، از پیروان باورهای دیگر با توجه به ملیت آنها، سوگند به نیروی ماوراء الطبیعه ای که نزد آنها مقدس است پذیرفته می شود. اصل چهاردهم قانون اساسی نیز چنین ترتیبی را تجویز می نماید.
در صورتی که طرفین حاضر نباشند، دادگاه محل ادای سوگند، تعیین وقت نموده و طرفین را احضار مینماید. در احضارنامه علت حضور قید میگردد.
دادگاه نمیتواند بدون درخواست اصحاب دعوا سوگند دهد و اگر سوگند داد اثری بر آن مترتب نخواهد بود و چنانچه پس از آن، درخواست اجرای سوگند شود باید سوگند تجدید گردد.
درخواست سوگند از سوی متقاضی ممکن است شفاهی یا کتبی باشد. درخواست شفاهی در صورتمجلس نوشته شده و به امضای درخواستکننده میرسد و این درخواست را تا پایان دادرسی میتوان انجام داد.
در صورتی که سوگند از سوی منکر باشد، سوگند بر عدم وجود یا عدم وقوع ادعای مدعی، یاد خواهد شد و چنانچه سوگند از سوی مدعی باشد، سوگند بر وجود یا وقوع ادعا علیه منکر به عمل خواهد آمد. به هر حال باید مقصود درخواستکننده سوگند معلوم و صریح باشد که کدامیک از این امور است.
بعد از صدور قرار اتیان سوگند، در صورتی که شخصی که باید سوگند یاد کند حاضر باشد، دادگاه در همان جلسه سوگند میدهد و در صورت عدم حضور تعیین وقت نموده، طرفین را دعوت میکند. اگر کسی که باید سوگند یاد کند بدون عذر موجه حاضر نشود یا بعد از حضور از سوگند امتناع نماید نکول محسوب و دادگاه اتیان سوگند را به طرف دعوا رد میکند و با اتیان سوگند، حکم صادر خواهد شد وگرنه دعوا ساقط میگردد. در برگ احضاریه جهت حضور و نتیجه عدم حضور باید قید گردد.
اگر کسی که باید سوگند یاد کند برای قبول یا رد سوگند مهلت بخواهد، دادگاه میتواند به اندازهای که موجب ضرر طرف نشود به او یکبار مهلت بدهد.
اتیان سوگند باید در جلسه دادگاه رسیدگیکننده به دعوا انجام شود. در صورتی که اداکننده سوگند بواسطه عذر موجه نتواند در دادگاه حضور یابد، دادگاه، حسب اقتضای مورد، وقت دیگری برای سوگند معین مینماید یا دادرس دادگاه نزد او حاضر میشود یا به قاضی دیگر نیابت میدهد تا او را سوگند داده و صورتمجلس را برای دادگاه ارسال کند و بر اساس آن رأی صادر مینماید.
هرگاه کسی که درخواست سوگند کرده است از تقاضای خود صرفنظر نماید دادگاه با توجه به سایر مستندات به دعوا رسیدگی نموده و رأی مقتضی صادر مینماید.
افزودن دیدگاه
دیدگاه کاربران