بعد از گذشتن دو سال تمام از آخرین خبر غائب ورثه او می توانند از دادگاه درخواست کنند که دارائی غائب بتصرف آنها داده شود.
درخواست باید کتبی و مشتمل بر امور زیر باشد:
۱- نام و مشخصات درخواست کننده.
۲- مشخصات غائب.
۳- تاریخ غیبت.
۴- ادله و جهاتی که بموجب آن درخواست کننده حق این درخواست را برای خود قائل است.
پس از وصول درخواست نامه دادگاه با حضور درخواست کننده و دادستان بدلائل درخواست رسیدگی مینماید و نیز راجع باقامتگاه غائب و تاریخ غیبت و معلوم نبودن محل او بازجوئی لازم نموده و در صورت احراز صلاحیت درخواست کننده آگهی مشتمل بر درخواست نامبرده و دعوت اشخاصی که از غائب اطلاعی دارند برای اظهار اطلاع به دادگاه ترتیب می دهد.
آگهی مذکور فوق در سه دفعه متوالی هر کدام بفاصله یکماه منتشر می شود و پس از یکسال از تاریخ نشر آخرین آگهی در صورت وجود شرایط مذکور در ماده ۱۰۲۵ و ۱۰۲۶ قانون مدنی اموال غائب بتصرف ورثه او داده میشود.
در صورتیکه غائب برای اداره اموال خود کسی را معین کرده باشد و آن کس فوت شود یا بجهت دیگری صلاحیتش برای اداره اموال از بین برود امین برای اداره اموال معین می گردد و اموال بتصرف ورثه داده نمی شود تا حکم موت فرضی غائب صادر شود.
هرگاه در بین اموال غائب مال ضایع شدنی باشد ورثه یا امین که اموال غائب به تصرف آنها داده شده آن مال را فروخته و از نتیجه فروش با رعایت مصلحت غائب مالی خریداری و یا اقدام دیگری که به صرفه غائب باشد می نماید.
تفسیر ماده 141 قانون امور حسبی:
هرگاه در بین اموال غایب، مال ضایع شدنی باشد، امین آن مال را می فروشد و از حاصل فروش آن مال، با رعایت غبطه و مصلحت غایب، مالی خریداری و یا به مصلحت غایب اقدام دیگری می کند.
هر یک از امین و ورثه که اموال غائب به تصرف آنها داده شده است می توانند با اجازه دادستان اموال منقوله غائب را که مورد احتیاج نیست فروخته و از پول آن مال دیگری که موافق مصلحت غائب باشد خریداری و یا اقدام دیگری که به صرفه غائب باشد بنمایند.
تفسیر ماده 142 قانون امور حسبی:
1- در این مورد اخذ اجازه دادستان ضروری است.
2- در هر صورت رعایت مصلحت غایب در اولویت است.
در موردی که اموال غائب بورثه تسلیم می شود هرگاه وصیتی شده باشد اموال مورد وصیت بوصی یا موصی له داده میشود مشروط باینکه مطابق ماده ۱۰۲۶ قانون مدنی تأمین بدهند.
ورثه و وصی و موصی له که اموال غائب موقتا به آنها تسلیم می شود باید اموال را با رعایت مصلحت غائب حفظ و اداره نمایند و آنها در اداره اموال غائب بمنزله وکیل او خواهند بود.
در مورد تسلیم اموال بامین یا ورثه دادگاه بدرخواست یکی از ورثه یا امین صورتی از اموال و اسناد غائب تنظیم مینماید و این صورت در دفتر دادگاه بایگانی میشود و اشخاص ذینفع میتوانند از آن رونوشت بگیرند.
در صورتیکه ورثه درخواست کنند صورت اموال با حضور دادستان تنظیم و بهای اموال بتوسط کارشناس معین و در صورت اموال بهای آنها قید شود دادگاه درخواست نامبرده را می پذیرد و هزینه ارزیابی از مال غائب برداشته خواهد شد.
نفقه اشخاص واجب النفقه غائب و دیون غائب از وجوه نقد یا منافع اموال او داده می شود و در صورت عدم کفایت از اموال منقوله فروخته خواهد شد و اگر اموال منقول هم کافی نباشد از اموال غیرمنقول فروخته می شود.
تفسیر ماده 147 قانون امور حسبی:
امین باید نفقه اشخاص واجب النفقه و دیون غایب را از وجوه نقد یا منافع اموال وی بدهد. اگر این اموال کافی نباشد، از اموال منقول او فروخته می شود و اگر آن اموال نیز کفایت نکرد، می بایست اموال غیرمنقول غایب فروخته شود.
در غیر مورد ماده قبل ورثه و امین حق ندارند اموال غیرمنقول غائب را بفروشند یا رهن بگذارند.
تفسیر ماده 148 قانون امور حسبی:
فروش یا رهن اموال غیرمنقول غایب جز جهت پرداخت نفقه اشخاص واجب النفقه یا دیون غایب مچاز نمی باشد.
در دعوی بر غائب ورثه یا امین که مال بتصرف آنها داده شده طرف دعوی خواهند بود و همچنین ورثه یا امین حق دارند برای وصول مطالبات غائب اقامه دعوی نمایند.
در موردی که اموال غائب به تصرف ورثه یا امین داده شده باشد دادگاه می تواند حق الزحمه متناسبی از درآمد اموال برای ورثه یا امین معین نماید هزینه حفظ و اداره اموال غائب از اموال او برداشته می شود.
تفسیر ماده 150 قانون امور حسبی:
منظور از حق الزحمه متناسب در ماده 150 قانون امور حسبی، اجرتی است که عرفاً به این قبیل کارها تعلق می گیرد.
هرگاه بین ورثه غائب غائبی بوده که محتاج بتعیین امین باشد برای او نیز امینی معین و سهم شخص غائب بامین سپرده میشود.
هرگاه بین ورثه غائب محجوری باشد سهم او به ولی یا قیم یا وصی سپرده خواهد شد.
افزودن دیدگاه
دیدگاه کاربران