مبحث اول - در کلیات قانون مدنی

ماده ۱۱۳۳

(اصلاحی 19-08-1381)- مرد می‌تواند با رعایت شرایط مقرر در این قانون با مراجعه به دادگاه تقاضای طلاق همسرش را بنماید.

تبصره (الحاقی 19-08-1381)- زن نیز می‌تواند با وجود شرایط مقرر در مواد (۱۱۱۹)، (۱۱۲۹) و (۱۱۳۰) این قانون، از دادگاه تقاضای طلاق نماید.


تفسیر ماده 1133 قانون مدنی:

1- طلاق یک عمل حقوقی یک جانبه از جانب شوهر (ایقاع) است و ناشی از اراده زوجین نمی باشد.

2- مستند به ماده 27 قانون حمایت خانواده، در غیر از طلاق توافقی، دادگاه می بایست به منظور برقراری صلح و سازش، موضوع را به داوری ارجاع دهد. اما در خصوص طلاق توافقی، که تشریفات طلاق در آن کمتر است، دادگاه می بایست موضوع را به مرکز مشاوره خانواده ارجاع دهد. ماده 25 قانون حمایت خانواده در خصوص نحوه اتخاذ تصمیم در این مورد مواردی را بیان نموده است.

3- در ارتباط با نحوه تصمیم دادگاه، مستفاد از ماده 26 قانون حمایت خانواده، چنانچه طلاق، توافقی یا به درخواست زوج باشد، دادگاه به صدور «گواهی عدم امکان سازش» اقدام و اگر به درخواست زوجه باشد، حسب مورد، مطابق قانون به صدور حکم الزام زوج به طلاق یا احراز شرایط اعمال وکالت در طلاق مبادرت می کند.

4- اگر شوهر بخواهد زن خود را طلاق دهد باید به دادگاه مراجعه نماید و دادگاه با ارجاع اختلاف به داوری اقدام به اصلاح زوجین خواهد کرد و در صورتی که بین زن و شوهر سازش حاصل نشود گواهی عدم امکان سازش به شوهر خواهد داد. لزوم اجازه دادگاه یا گواهی عدم امکان سازش برای طلاق به اراده شوهر، در جهت مصلحت خانواده و جلوگیری از خود سری و سوء استفاده مرد در زمینه طلاق است.


ماده ۱۱۳۴

طلاق باید به صیغه طلاق و در حضور لااقل دو نفر مرد عادل که طلاق را بشنوند واقع گردد.


ماده ۱۱۳۵

طلاق باید منجز باشد و طلاق معلق به شرط باطل است.


تفسیر ماده 1135 قانون مدنی:

قصد طلاق باید به صورت منجر بیان شود. لذا طلاق دهنده باید جازم و قاطع باشد. لذا مردی نمی تواند طلاق را معلق به وقوع امری نماید. یطور مثال مرد نمی تواند بگوید طلاقت دادم اگر تا یک سال در خانه مادر من زندگی نکنی!! لذا طلاق معلق باطل است.


ماده ۱۱۳۶

طلاق‌ دهنده باید بالغ و عادل و قاصد و مختار باشد.


تفسیر ماده 1136 قانون مدنی:

1- طلاق یک عمل حقوقی یک جانبه (ایقاع) است و مانند سایر اعمال حقوقی، قصد و رضا یا اراده در آن از سرایط صحت محسوب می گردد. لذا چنانچه شخصی در حالت مستی یا از باب شوخی صیغه طلاق جاری کند، یا اشتباهاً به جای یکی از زنهایش زن دیگری را طلاق دهد، این طلاق باطل و از درجه اعتبار ساقط است. قصد طلاق باید به طور منجز باشد. (برگرفته از کتاب مختصر حقوق خانواده نوشته دکتر سیدحسین صفایی)

2- همچنین مطابق با ماده 1136 قانون مدنی، مقنن اختیار را از شرایط طلاق دهنده دانسته است. (طلاق دهنده شوهر است.)

3- مستند به ماده 1136 قانون مدنی یکی دیگر از شرایط طلاق دهنده بالغ و عاقل بودن وی است. مراد از بالغ شخصی است که به سن پانزده سال تمام قمری رسیده است. لازم به توضیح است که صغیر حتی با اجازه ولی یا قیم خود نمی تواند زن خود را طلاق دهد و نیز از آنجا که طلاق تمری شخصی است که خود شخص می بایست درباره آن تصمیم بگیرد ولی یا قیم مجاز به طلاق دادن زوجه مولی علیه به نمایندگی از وی نمی باشند.

4- همچنین مجنون دائم به جهت فقدان قوه درک و اراده حقوقی نمی تواند زوجه خود را طلاق دهد.

5- در ارتباط با امکان اینکه سفیه می تواند زن خود را طلاق دهد یا خیر لازم به بیان است که با توجه به آنکه حجر سفیه در ارتباط با امور مالی وی است و طلاق از امور مالی محسوب نمی شود، لذا طلاق سفیه بدون اشکال است و او می تواند با رعایت قوانین و تشریفات قانونی زنش را طلاق دهد.


ماده ۱۱۳۷

ولی مجنون دائمی می تواند در صورت مصلحت مولی علیه زن او را طلاق دهد.


تفسیر ماده 1137 قانون مدنی:

1- با توجه به آنکه مجنون دائمی فاقد قوه درک و اراده حقوقی است، وی نمی تواند زن خود را طلاق دهد. اما به جهت آنکه ممکن است ادامه زندگی مشترک برایش غیرممکن شود، قانونگذار به ولی یا قیم وی اختیار داده است که ضمن رعایت مقررات و مصلحت مولی علیه زن وی را طلاق دهد. ناگفته نماند که امکان طلاق مجنون دائمی با نمایندگی ولی یا قیم وی استثنا می باشد چراکه طلاق یک امر شخصی بوده و خود شخص باید درباره آن تصمیم بگیرد و ولی یا قیم مجاز نمی باشد که زوجه مولی علیه را به نمایندگی از او طلاق دهد.

2- مجنون ادواری، خود می تواند در حال افاقه زن خود را طلاق دهد.


ماده ۱۱۳۸

ممکن است صیغه طلاق را توسط وکیل اجراء نمود.


تفسیر ماده 1138 قانون مدنی:

علاوه بر طلاق، در بذل مدت نیز، شوهر می تواند به زن یا شخص دیگری وکالت دهد.


ماده ۱۱۳۹

طلاق مخصوص عقد دائم است و زن منقطعه به انقضای مدت یا بذل آن از طرف شوهر از زوجیت خارج می‌شود.


تفسیر ماده 1139 قانون مدنی:

1- طلاق عبارت است از انحلال نکاح دائم با شرایط و تشریفات خاص از جانب مرد یا نماینده وی.

2- انحلال نکاح منقطع (متعه) از طریق بذل مدت یا انقضای مدت صورت می گیرد. لذا طلاق ویژه نکاح دائم است.

3- بذل مدت در مدت عادت زنانگی بدون اشکال است چراکه مانند طلاق نیست که تشریفات خاصی را نیاز داشته باشد.


ماده ۱۱۴۰

طلاق زن در مدت عادت زنانگی یا در حال نفاس صحیح نیست مگر این که زن حامل باشد یا طلاق قبل از نزدیکی با زن واقع شود یا شوهر غایب باشد به طوری که اطلاع از عادت زنانگی بودن زن نتواند حاصل کند.


تفسیر ماده 1140 قانون مدنی:

علت اینکه طلاق زن در مدت عادت قاعدگی یا در حال نفاس (نفاس حالتی است مانند عادت زنانگی که هنگام زایمان و مدتی بعد از آن در زنان پیدا می شود و مدت آن حداکثر ده روز بعد از زایمان است.) باطل است آن است که طلاق در زمانی واقع شود که رغبت به معاشرت با زن بیشتر و نزدیکی بلامانع است، تا طلاق در صورت وقوع حاکی از اختلاف عمیق بین زوجین باشد.


ماده ۱۱۴۱

طلاق در طهر مواقعه صحیح نیست مگر اینکه زن یائسه یا حامل باشد.


تفسیر ماده 1141 قانون مدنی:

1- مطابق با ماده 1141 قانون مدنی، علاوه بر اینکه زن در زمان وقوع طلاق باید پاک باشد (مستند به ماده 1140 قانون مدنی- طلاق زن نباید در مدت عادت زنانگی یا در حال نفاس باشد)، طلاق هنگامی صحیح است که از زمان پاک شدن تا زمان وقوع طلاق نزدیکی میان زوجین روی نداده باشد (به بیانی دیگر زن باید در طهر غیرمواقعه باشد.).

2- اگر پس از پاک شدن زن، مرد با او نزدیکی کرده باشد، نمی تواند او را طلاق دهد مگر اینکه صبر کند تا زن از نو عادت زنانگی ببیند و پاک شود تا بتواند او را طلاق دهد.

3- زن یائسه یا باردار را در همه حال می توان طلاق داد.

4- یکی از دلایل تقنین ماده 1141 قانون مدنی جلوگیری از اختلاط نسل است. لکن به نظر می رسد نهاد حقوقی عده برای جلوگیری از اختلاط نسل کافی باشد. لذا علت اعمال ماده 1141 قانون مدنی می تواند به تاخیر انداختن طلاق و اعطای فرصت به زوجین جهت تفکر و انصراف از طلاق باشد.


ماده ۱۱۴۲

طلاق زنی که با وجود اقتضای سن عادت زنانه‌گی نمی‌شود وقتی صحیح است که از تاریخ آخرین نزدیکی با زن سه ماه گذشته باشد.

افزودن دیدگاه

امتیاز شما :

دیدگاه کاربران

دیدگاهی ثبت نشده است.