عقد معلق چیست؟ شرایط انعقاد آن کدام است؟
عقد معلق

مفهوم عقد معلق
عقود از حیث کیفیت انشاء، به عقد معلق و عقد منجز تقسیمبندی میشوند. عقد معلق به عقدی گفته میشود که تاثیرش بر حسب انشاء موقوف به امر دیگری باشد بعبارتی دیگر وقوع و تحقق آن منوط به وقوع امر دیگری خواهد بود. عقد معلق در مقابل عقد منجز میباشد. عقد منجز، عقدی است که تاثیر آن بر حسب انشاء موقوف به امر دیگری نباشد مانند آنکه فردی در مقام فروشنده در مبایعهنامه مینویسد که خانه خود را به مبلغ دو میلیارد تومان میفروشم. در واقع عقد معلق، عقدی است که بعد از (ایجاب و قبول) دارای اثر حقوقی نمیشود به این معنا که توافق صورت میگیرد و عقد هم منعقد میشود اما اثر آن ایجاد نمیشود و منوط به امر دیگری میشود که اگر آن امر محقق گردد اثر عقد جاری میشود (تعلیق در مُنشأ- مُنشأ همان اثر عقد است.). نکته قابل توجه این است که در این عقد، خود عقد معلق نیست، بلکه اثر آن معلق است. به این معنا که توافقی صورت میگیرد اما اثر معلق میشود. در مقاله حاضر که توسط گروه وکلای عدالت سرا تحریر یافته است، سعی میگردد به تفصیل در خصوص عقد معلق و شرایط انعقاد آن پرداخته شود.
بیشتر بخوانید: عقد قرض چیست؟ احکام و شرایط آن کدام اند؟
انواع تعلیق کدام است؟
به طور کلی تعلیق دو قسم دارد:
الف- تعلیق در انشاء (ایجاب و قبول معلق گردد نه اثر عقد)
ب- تعلیق در مُنشأ (تعلیق در اثر- عقد معلق)
انشاء به معنای ایجاد کردن است و تعلیق در آن به معنای ایجاد نکردن است. تعلیق در انشاء آن است که انعقاد عقد منوط به امر خارجی شده است یعنی ایجاب و قبول عقد مورد نظر منعقد نشده و ایجاب آن به وقوع حادثهای معلق شده است. بطور مثال پدری به فرزند خود میگوید که اگر در آزمون پزشکی سال آینده قبول شوی، خانهام را به تو صلح خواهم کرد. در این حالت اگر فرزند در آزمون پزشکی سال آینده پذیرفته شود، پدر باید صلح منزل خود به فرزند را ایجاب کند. نکته مهم آن است که تعلیق در انشاء همواره باطل است.
اما تعلیق در مُنشأ (عقد معلق- تعلیق در اثر)، آن است که ایجاب و قبول عقد منعقد شده است اما اثر اصلی آن فعلاً جاری نمیشود و به حادثهای معلق شده است. به بیانی دیگر انعقاد عقد اکنون است اما اثر آن عقد در زمان وقوع معلقعلیه (امری که تحقق اثر عقد منوط به آن باشد را معلقعلیه گویند.) خواهد بود. عقد معلق اصولاً صحیح است به جز عقد ضَمان (موضوع ماده 699 قانون مدنی) و عقد نکاح که امکان تعلیق آن وجود ندارد. در ایقاعات نیز تنها طلاق است که امکان تعلیق آن وجود ندارد (موضوع ماده 1135 قانون مدنی). نکته مهم دیگر آن است که وقف معلق صحیح است.
شرایط انعقاد عقد معلق
در عقد معلق (تعلیق در اثر- تعلیق در مُنشأ)، طرفین عقد شرایط متفاوتی را دارند چراکه از یک جهت یک طرف اطمینان دارد که اثر عقد واقع نشده و وقوع آن منوط به تحقق معلقعلیه است و از جهتی دیگر طرف مقابل اطمینان دارد که عقد واقع شده و دغدغه وقوع عقد را ندارد. چراکه به محض آنکه معلقعلیه اتفاق افتد، اثر اصلی عقد نیز به خودی خود ایجاد میشود. فیالواقع انعقاد عقد بصورت معلق، به نوعی تضمین حقوق طرفین میباشد. مقنن در تعریف عقد معلق در ماده 189 قانون مدنی چنین بیان نموده است:
«عقد منجز آن است که تاثیر آن بر حسب انشاء موقوف به امر دیگری نباشد و الّا معلق خواهد بود.»
یکی از نکات مهم در خصوص شرایط انعقاد عقد معلق، آن است که این نوع از تقسیمبندی عقود به منجز و معلق، براساس چگونگی انشاء است که مقنن با عبارت «حسب انشاء» آن را بیان نموده است. این امر بدان معنا میباشد که در عقد معلق، در قصد انشاء (ایجاب و قبول) میان طرفین قطعیت دارد اما در اثر حاصل از عقد انشاء، تعلیق وجود دارد. بطور مثال اگر پدری به فرزند خود بگوید ماشین خود را به تو صلح کردم و پسر هم قبول نماید، اگر در سال آینده، گواهینامه خود را بگیری، عقد محقق شده است لذا اگر پسر گواهینامه خود را بگیرد، مالک ماشین خواهد شد. این عقد، معلق میباشد.
نکته مهم این است که عقد معلق را نمیبایست با عقد مشروط اشتباه گرفت. عقد مشروط عقدی است که در آن از سوی طرفین معامله شرط و شروطی گذارده شده باشد مانند اینکه فروشنده شرط کند در صورتی که خریدار ظرف 72 ساعت پس از امضای مبایعهنامه، تمامی ثمن معامله را پرداخت ننماید، معامله فسخ میگردد. در واقع در عقد مشروط، طرفین در ضمن تعهدات اصلی خود، تعهدات فرعی و شروطی را نیز قرار میدهند که این شروط میبایست صریح و روشن بوده و مشروطعلیه نیز به انجام آن شروط ملزم میگردد که در صورت عدم انجام، از طریق دادگاه ملزم میشود و همچنین در صورتی که الزام ممکن نباشد، عقد فسخ میگردد. اما در عقد معلق، شرط تعلیقی یک امری است که امکان ایجاد آن وجود دارد و تا وقتی که آن امر ایجاد نشود، عقدی بوجود نمیآید. نتیجتاً اینکه شرط، یک امر فرعی متصل به عقد است اما تشکیل عقد موصوف به آن امر فرعی نیست اما تعلیق، موکول نمودن عقد به امر دیگری است که پیش از تحقق آن، عقدی بوجود نمیآید.
بیشتر بخوانید: عقد جعاله چیست؟ شرایط انعقاد آن کدام است؟
شرایط معلقعلیه در عقد معلق
به امری که تحقق اثر عقد منوط به آن باشد، معلقعلیه گفته میشود. معلقعلیه میبایست دارای شرایطی باشد تا عقد معلق منعقد گردد. این شرایط عبارتند از:
1) معلقعلیه میبایست منوط به وقوع امری در آینده باشد چراکه اگر مربوط به گذشته یا زمان حاضر باشد، عقد معلقی به وقوع نخواهد پیوست و تکلیف مشخص میباشد و معلقعلیه در زمان تحقق عقد واقع شده است. نکته مهم این است که اگر طرفین عقد بر وقوع امری توافق نمایند که واقع شده است، این تعلیق صوری و باطل میباشد. در ارتباط با امری که قرار است در آینده اتفاق افتد ذکر این نکته الزامی میباشد که لازم است طرفین شک داشته باشند که آیا آن امر (معلقعلیه) در آینده اتفاق میافتد یا خیر؟ اگر طرفین یقین داشته باشند بر وقوع آن امر، دیگر شرط معلقی وجود ندارد بلکه یک تعهد موجل میباشد. بطور مثال اگر پدری ملک خود را به فرزندش صلح نماید و به ایشان بگوید که اگر در آزمون پزشکی سال آینده قبول شود، مالکیت ملک به ایشان منتقل میشود، معلقعلیه مربوط به آینده است و عقد معلق، صحیح است اما اگر انتقال مالکیت منوط به نتایج آزمون سال گذشته باشد که پدر از آن نتایج مطلع نیست، در این حالت، چنین عقدی، معلق نیست و منجز است چراکه بیاطلاعی از قبول شدن یا نشدن فرزند در آزمون سال گذشته، عقد را معلق نمیسازد.
لذا معلقعلیه تنها ناظر به آینده است، اگر معلقعلیه ناظر به گذشته باشد، دو حالت وجود دارد، یا معلقعلیه در گذشته طبق قصد طرفین رخ داده است که در این فرض عقد منجز است. یا معلقعلیه در گذشته طبق قصد طرفین رخ نداده است که در این فرض به جهت فقدان قصد، عقد باطل است.
2) معلقعلیه میبایست یک حادثه خارجی باشد. بدین معنا که معلقعلیه میبایست خارج از ارکان عقد باشد. چراکه منوط نمودن تحقق اثر عقد به وقوع یکی از ارکان عقد، به منزله تاکید است نه تعلیق.
اگر حادثه خارجی نباشد یعنی اینکه داخل در شرایط صحت عقد است دیگر عقد معلق نخواهد بود چراکه در اینصورت تکلیف روشن است (عقد منجز است.). پس اگر معلقعلیه از شرایط صحت عقد مندرج در قانون باشد، آن عقد دیگر معلق نخواهد بود. مانند آنکه در عقد بیعی، تحقق بیع را منوط به مالکیت فروشنده نمایند، در اینصورت این عقد، منجز است نه معلق؛ چراکه بر امری شرط شده است که از ارکان عقد بیع است (مالکیت بایع). بطور مثال اگر فروشنده به خریدار بگوید ماشینم را به شما میفروشم اگر شما بالغ باشید، این شرط جزء شرایط صحت عقد میباشد، پس عقد معلق نخواهد بود (منوط کردن تحقق اثر عقد به وقوع یکی از ارکان عقد به معنای تاکید است نه تعلیق). قانونگذار این شرط را (معلقعلیه خارج از ارکان عقد باشد) در مبحث تعلیق عقد ضَمان در ماده 700 قانون مدنی بیان نموده است. ماده 700 قانون مدنی چنین بیان داشته است:
«تعلیق ضامن به شرایط صحت آن مثل اینکه ضامن قید کند که اگر مضمونعنه مدیون باشد من ضامنم موجب بطلان آن نمیشود.»
مطابق با ماده فوق، همانگونه که میدانیم ضمان عقدی تبعی است و اگر دینی در زمان انعقاد عقد ضمان وجود نداشته باشد، عقد ضمان باطل است حال این عقد را به وجود دین معلق کنیم از آنجایی که وجود دین، جزء ارکان عقد ضمان است، عقد ضمان منجز خواهد بود نه معلق.
دلیل دیگری که معلقعلیه میبایست یک امر خارجی باشد (جزء شرایط صحت عقد نباشد)، آن است که در صورتی که معلقعلیه یک امر خارجی نباشد، تمامی عقود معلق میشدند چراکه هر عقدی معلق است به ارکان خودش.
3) معلقعلیه میبایست احتمالی باشد (بشود یا نشود)؛ چراکه اگر احتمالی باشد، تکلیف عقد روشن نیست اما اگر، حتمی یا محال باشد، تکلیف عقد روشن است و در اینصورت، عقد معلق نمیباشد. نکته مهم در خصوص احتمالی بودن معلقعلیه، آن است که محتملالوقوع بودن معلقعلیه باعث میشود که هیچ یک از طرفین نتوانند طرف دیگر را به واقع ساختن آن ملزم نمایند. مانند آنکه شخص «الف» مغازه خود را با خانه شخص «ب» معاوضه مینماید اما انتقال مالکیت، منوط به آن میشود که شخص «الف» وکالت در فروش زمین خود را به شخص «ب» بدهد در اینصورت اگر شخص «الف» این کار را انجام ندهد، شخص «ب» نمیتواند او را مجبور به انجام این کار کند.
لذا معلقعلیه باید احتمالی باشد، اگر معلقعلیه حتمی باشد، شرط تاخیر اثر عقد است (عقد میان طرفین منعقد میشود اما اثر آن فعلاً نمیآید.) مانند آنکه شخصی در فروردین ماه به فرزند خود که متولد اردیبهشت ماه است بگوید اتومبیل خود را به تو هدیه دادم اگر تا دو ماه دیگر تولد تو فرا برسد (عقد حتمی است! نه معلق است و نه منجز). اگر معلقعلیه ممتنع باشد (غیرمحتمل- غیرمقدور) باشد، عقد باطل است مانند آنکه شخصی به نوه خود بگوید خانهام را به تو فروختم به شرط آنکه جوان شوم. (شرط غیرمقدور است، عقد باطل است.)
حال اگر معلقعلیه نامشروع باشد، عقد باطل است. مانند آنکه شخصی به دوست خود بگوید اتومبیل خود را به هدیه دادم اگر شرب خمر کنی.
4) معلقعلیه میبایست خارج از اراده متعهد باشد. در عقد معلق، اگر معلقعلیه وابسته به اراده متعهد باشد عقد باطل است اما معلقعلیه میتواند به اراده متعهدله (کسی که شرط به نفع وی شده است) و شخص ثالث باشد. بطور مثال «اگر شخصی به فرزند خود بگوید تلفن همراهم را به تو هدیه دادم، اگر تا آخر هفته آینده به خارج از کشور سفر کنم.» در اینجا عقد باطل است چراکه معلقعلیه وابسته به اراده شخص متعهد است. حال در مثال مذکور اگر قید میشد که «تلفن همراهم را به تو هدیه دادم، اگر تو تا آخر هفته آینده به خارج از کشور سفر کنی.»، عقد صحیح و معلق میبود.
بیشتر بخوانید: اقسام شروط صحیح ضمن عقد کداماند؟ شرایط تحقق آنها چگونه است؟
تفاوت عقد معلق با عقد احتمالی
1- عقد احتمالی (عقد شانسی)، عقدی است معوض که ممکن است عوضین آن کم و زیاد شود و مقدار (میزان) عوضین قطعی نیست. لذا در عقد احتمالی، عقد منعقد شده است و آثار آن نیز ایجاب شده است اما میزان تعهدات یکی از طرفین یا حتی هر دو طرف، به آیندهای نامعلوم موکول شده است. لذا عقد احتمالی عقدی غرری (غرری بودن به معنای جهلی که منجر به ضرر مالی میشود، است.) و علیالاصول باطل است جز در مواردی استثنایی شامل عقد بیمه، عقد مزارعه، عقد مساقات، عقد مضاربه و شرطبندی (شمشیرزنی، تیراندازی و سوارکاری) اما در عقد معلق، تحقق اثر با شانس در ارتباط است نه میزان عوضین.
2- عقد معلق در حقوق ایران اصولاً صحیح است به جز دو عقد (عقد ضَمان و عقد نکاح) و یک ایقاع (طلاق)، اما عقد احتمالی اصولاً باطل است به جز در عقد بیمه، عقد مزارعه، عقد مساقات، عقد مضاربه و شرطبندی موضوع ماده 655 قانون مدنی (شمشیرزنی، تیراندازی و سوارکاری).
3- عقد معلق میتواند معوض (مانند بیع معلق، اجاره معلق، معاوضه معلق و ...) یا مجانی (مانند هبه معلق، عاریه معلق، ودیعه معلق و ...) باشد اما عقد احتمالی لزوماً باید معوض باشد لذا عقد احتمالی مجانی نداریم.
تفاوت عقد معلق با عقد مشروط
همانگونه که بیان شد عقد معلق عقدی است که عقد منعقد شده است اما اثر اصلی آن فعلاً جاری نمیشود و به حادثهای معلق شده است. مانند آنکه شخصی به دوست خود میگوید خانهام را به مبلغ یک میلیارد تومان به تو فروختم، اگر به فرزند من ریاضی یاد دهی. لذا در این مثال اگر خریدار به فرزند فروشنده ریاضی یاد ندهد مالک خانه وی نخواهد شد (اثر عقد بیع که همان مالکیت میباشد معلق است.). همچنین در مثال مذکور (عقد معلق)، الزامی برای خریدار وجود ندارد، وی میتواند به فرزند فروشنده ریاضی یاد دهد و میتواند یاد ندهد. نکته آنکه اگر معلقعلیه (آموزش ریاضی به فرزند فروشنده از سوی خریدار) حاصل نشود عقد باطل خواهد بود.
اما عقد مشروط عقدی است در آن، عقد منعقد و آثار آن نیز جاری شده است اما التزام به عقد منوط به امور دیگری باشد. مانند آنکه شخصی به دوست خود میگوید خانهام را به مبلغ یک میلیارد تومان به تو فروختم، به شرط آنکه به فرزند من ریاضی یاد دهی. در مثال مذکور به محض وقوع عقد، خریدار مالک خانه فروشنده خواهد شد چراکه عقد معلق نیست (منجز است)، اما خریدار الزام به آموزش ریاضی به فرزند فروشنده دارد. در این حالت اگر الزام خریدار به انجام شرط ممکن نباشد، مشروطله (فروشنده) میتواند قرارداد را فسخ نماید.
امیدواریم مطالب برای شما مفید بوده باشد. لطفا مطالب را با دوستان خود به اشتراک بگذارید و با امتیاز دادن به مطالب، ما را در جهت بهبود و تولید هر چه بیشتر مطالب یاری فرمایید. همچنین می توانید نظرات یا سوالات خود را در بخش دیدگاه ها مطرح نمایید در اسرع وقت به سوالات شما پاسخ داده خواهد شد.
افزودن دیدگاه
دیدگاه کاربران
مینا غیاثی
محمد حسنی
علی حسین احمدی
میثم قاسمی
حمید عبدی
احد میراثی