چنانچه دادگاه پس از رسیدگی، اعتراض ثالث را وارد تشخیص دهد، آن قسمت از حکم را که مورد اعتراض قرار گرفته نقض مینماید و اگر مفاد حکم غیرقابل تفکیک باشد، تمام آن الغاء خواهد شد.
تفسیر ماده 425 قانون آیین دادرسی مدنی:
1- چنانچه اعتراض ثالث در ماهیت، به هر علت، وارد دانسته نشود حکم بطلان و یا عدم ورود آن صادر میگردد.
2- رایی که براساس اعتراض شخص ثالث صادر میشود باید در قالب دادنامه صادر و به اصحاب دعوا ابلاغ گردد.
3- با الغای رای مورد اعتراض به سود معترض ثالث، رای منقوض (نقض شده) اثر خود را نسبت به محکومله و محکومعلیه حتی در قسمت الغا شده حفظ میکند. ولی رای نسبت به ثالث غیر قابل استناد میشود. بطور مثال «حسن» حق ارتفاق در ملکی را به «حسین» میدهد و سپس «علی» دعوایی به خواسته خلع ید از همان ملک علیه «حسن» مطرح میکند و حکم خلع ید میگیرد سپس «حسین» به دلیل نادیده گرفته شدن حق ارتفاق، اعتراض ثالث میکند. اگر اعتراض ثالث او وارد باشد، دادگاه حکم خلع ید را فقط در قسمتی که حق ارتفاق «حسین» را نادیده گرفته لغو میکند ولی عملیات اجرایی اعاده نمیشود. فیالواقع در مثال مذکور اجرای حکم خلع ید مُخِلِ حقوق ثالث نمیباشد.
4- اگر اعتراض ثالث نسبت به حکم مالکیت باشد، در صورت نقض رای، عملیات اجرایی اعاده میشود. بطور مثال اگر «حسن» دعوایی به خواسته تحویل مبیع علیه «علی» مطرح کند و پیروز شود و حکم اجرا شود، سپس «رضا» با ادعای مالکیت به حکم صادره اعتراض کند و پیروز شود و این حکم نهایی گردد. عملیات اجرایی با درخواست ثالث اعاده میشود و مال به «علی» مسترد میشود نه شخص ثالث «رضا»! بنابراین «رضا» باید به استناد حکم نهایی که در پی اعتراض ثالث به سود او اجرا شده علیه متصرف مبیع اقامه دعوا کند.
5- با توجه به مشخص بودن حدود و قلمرو عملکرد دادگاه در مقام رسیدگی به اعتراض، نمیتوان پذیرای دعاوی طاری از قبلی ورود ثالث، جلب ثالث و دعوای متقابل در جریان رسیدگی به دعوای اعتراض ثالث شد. چراکه دادگاه در صورت پذیرش اعتراض، حکم مورد اعتراض را تا آنجا که مخل حقوق ثالث باشد جزئاً یا کلاً نقض مینماید و در صورت عدم پذیرش حکم بطلان یا عدم ورود یا رد اعتراض ثالث صادر میکند. در هر صورت دادگاه حکم اعلامی یا تأسیسی به نفع معترض صادر نمینماید و به طریق اولی هرگز اجرائیهای به نفع معترض ثالث صادر نمیشود.
افزودن دیدگاه
دیدگاه کاربران