نحوه طرح دعوای اعتراض شخص ثالث

اعتراض شخص ثالث
مهسا باقری | وکیل پایه یک دادگستری
آخرین به‌روزرسانی: 19 مرداد 1404 2 3197
اعتراض شخص ثالث
فهرست مطالب

    دعوای اعتراض شخص ثالث

    اعتراض شخص ثالث یکی از طرق فوق‌العاده شکایت از آرا می‌باشد. در یک تقسیم‌بندی کلی اعتراض به آراء به طرق عادی و طرق فوق‌العاده تفکیک می‌شوند. طرق عادی شکایت از رای به معنی آن است که اعتراض علی‌الاصول محدود به موضوعات و جهات خاصی نیست مانند واخواهی و تجدیدنظر اما طرق فوق‌العاده شکایت از رای، محدود به جهات یا موضوعات خاص است مانند فرجام، اعاده دادرسی و اعتراض ثالث. در یک تقسیم‌بندی دیگر، شیوه اعتراض به رای به دو شیوه عدولی و شیوه اصلاحی تفکیک می‌شوند. شیوه عدولی به آن طریق شکایت از رای گفته می‌شود که همان دادگاهی که رای را صادر کرده است از رای خود عدول نموده و آن را تغییر می‌دهد که عبارتند از اعاده دادرسی، واخواهی و اعتراض ثالث. همچنین در شیوه اصلاحی، مرجع دیگری غیر از دادگاه صادرکننده رای، رای دادگاه را اصلاح می‌کند (تجدیدنظر). چنانچه رایی که از دادگاه صادر می‌گردد با حقوق اشخاص ثالثی که در دادرسی حضور ندارند در تضاد باشد، شخص ثالث می‌تواند نسبت به آن رای اعتراض کند. اعتراض شخص ثالث نسبت به هرگونه رای صادره از دادگاه‌های عمومی، انقلاب و تجدیدنظر مطرح می‌گردد. این شیوه از اعتراض، فقط از سوی اشخاص ثالث و تنها برای آنها متصور است. به عبارتی دیگر اشخاص ثالث این حق را ندارند که سایر طرق شکایت از آرا را اصالتاً مطرح کنند و‌ در مقابل طرفین دعوا از حق اعتراض شخص ثالث نسبت به رایی که در آن دعوا صادر شده، اصالتاً بهره نمی‌برند. گاهی اوقات روند دادرسی یک پرونده به گونه‌ای پیش می‌رود که رای صادره علی‌رغم آنکه دارای اثر نسبی است، با حقوق افرادی غیر از طرفین دعوا، در تضاد قرار می‌گیرد و بنابراین بسیار منطقی و عادلانه است به اشخاص ثالث این اجازه داده شود که با این طریق شکایت، بتوانند حقوق خویش را احقاق نمایند. در مقاله حاضر که توسط گروه وکلای عدالت سرا تحریر یافته است، سعی می‌گردد به تفصیل در خصوص نحوه طرح دعوای اعتراض شخص ثالث مطابق با قانون آیین دادرسی مدنی پرداخته شود.

    بیشتر بخوانید: اعتراض ثالث اجرایی چیست؟

    نحوه طرح دعوای اعتراض شخص ثالث

    همانگونه که بیان شد اعتراض شخص ثالث به یک رای وقتی مطرح می‌گردد که آن شخص جزء اصحاب آن دعوی نبوده و قائم‌مقام اصحاب آن دعوی نیز نباشد. مستنبط از ماده ۴۱۸ قانون آیین دادرسی مدنی، اشخاص ثالث‌ این حق را دارند که به هرگونه رای صادره از دادگاه‌های عمومی، انقلاب و تجدیدنظر اعتراض نمایند. بنابراین نه تنها احکام بلکه قرارها و هم‌چنین کلیه آرای قطعی و غیر قطعی و احکام حضوری و غیابی صادره از دادگاه‌های بدوی و تجدیدنظر، قابل اعتراض شخص ثالث می‌باشند. نکته مهم و قابل توجه آن است که تا زمانی می‌توان از احکام و قرارهای صادره در مرحله بدوی، بعنوان شخص ثالث، اعتراض نمود که نسبت به آن حکم یا قرار، تجدیدنظر خواهی نشده باشد. بدیهی است در صورت تجدیدنظر خواهی، صلاحیت دادگاه نخستین از بین می‌رود و شخص ثالث می‌بایست یا بعنوان ثالث در مرحله تجدیدنظر، وارد شود (دعوای ورود ثالث مطرح نماید) و یا آنکه پس از صدور حکم در مرحله تجدیدنظر، در دادگاه تجدیدنظر اعتراض ثالث نماید. دادخواست اعتراض ثالث اصلی در دادگاه صادرکننده رای به طرفیت هم محکوم‌له و هم محکوم‌علیه رای مورد اعتراض تقدیم می‌گردد.

    مطلب مرتبط: مواد قانونی مرتبط با اعتراض شخص ثالث در قانون آیین دادرسی مدنی

    نکات مهم در طرح دعوای اعتراض شخص ثالث

    1- شخص ثالثی که خواهان دعوای اعتراض ثالث است، نباید خود از طرفین دعوایی بوده باشد که به رای آن اعتراض دارد. اما او می‌بایست ذی‌نفع بوده و دعوای خویش را علیه اصحاب دعوایی که منتهی به رای مورد اعتراض شده، مطرح نماید (مستنبط از ماده ۴۱۷ قانون آیین دادرسی مدنی). مطابق با توضیحات فوق مشخص می‌گردد که یکی از شرایط مهم در پذیرش اعتراض ثالث، این است که معترض ثالث نباید در دادرسی که منتج به صدور رای مورد اعتراض شده است، دخالت داشته باشد. مضاف بر آنکه علاوه بر خواهان و خوانده، وارد ثالث و مجلوب ثالث نیز از اصحاب دعوا قلمداد می‌گردند پس طرح دعوای اعتراض شخص ثالث از سوی این افراد نیز قابل پذیرش نمی‌باشد. نکته مهم دیگر آنکه، اطلاع و آگاهی شخص ثالث، از دادرسی که منجر به صدور رای مورد اعتراض و خودداری او از ورود به این دعوا بعنوان ثالث، مانع پذیرش و قبول اعتراض ثالث نمی‌باشد.

    بیشتر بخوانید: نمونه رای خواندگان دعوای اعتراض ثالث حکمی

    2- اگر یکی از اصحاب دعوا در دادرسی که منتهی به صدور رای گردیده، شخصاً دخالت نداشته اما از طریق وکیل در دعوا شرکت نموده باشد، نمی‌تواند در مقام اصیل نسبت به آن رای اعتراض نماید. مضاف بر آنکه دخالت شخص در دادرسی منتهی به صدور رای مورد اعتراض، مانع اعتراض قائم‌مقام او نسبت به رای مورد اعتراض به عنوان اعتراض شخص ثالث می‌شود. 

    3- شخصی که بعنوان ثالث، نسبت به رای قطعی صادره گردیده، معترض است می‌بایست در دعوا و موضوع مورد ادعا، وفق ماده 2 قانون آیین دادرسی مدنی، ذی‌نفع باشد.

    4- در حقوق ما برای طرح دعوای اعتراض شخص ثالث، مهلتی تعیین نشده است بنابراین آرای دادگاه‌ها بدون محدودیت زمانی، قابل اعتراض شخص ثالث می‌باشند‌ و تفاوتی نمی‌نماید که شخص ثالث از رای دادگاه مطلع بوده یا نبوده باشد.

    مطلب مرتبط: مهلت اعتراض ثالث اصلی در حقوق ایران

    5- وفق ماده 419 قانون آیین دادرسی مدنی، اعتراض شخص ثالث به دو دسته اصلی و طاری تقسیم می‌گردد. اعتراض ثالث اصلی، اعتراضی است که در ابتدا از طرف شخص ثالث صورت می‌گیرد اما اعتراض ثالث طاری، اعتراضی است که از ناحیه یکی از طرفین دعوا نسبت به رایی که سابقاً در دادگاهی صادر شده و طرف مقابل برای اثبات ادعای خود در اثنای دادرسی آن را ابراز نموده، مطرح می‌گردد. (وفق بند الف و بند ب ماده 419 قانون آیین دادرسی مدنی)

    6- طرح خواسته جدید در اعتراض شخص ثالث قابل پذیرش نمی‌باشد و دادگاه صرفاً مطابق با ماده 425 قانون آیین دادرسی مدنی عمل می‌نماید. بدین معنی که دادگاه آن قسمت از حکم را که مورد اعتراض قرار گرفته نقض می‌نماید و اگر مفاد حکم غیرقابل تفکیک باشد، تمام آن الغاء خواهد شد. در ارتباط با طرح خواسته جدید در اعتراض ثالث، شعبه 18 دادگاه تجدیدنظر استان تهران طی دادنامه شماره 140030920004686643 مورخه 31-02-1401 بیان داشته است:

    «در دعوی اعتراض ثالث، به فرض پذیرش دعوی، آن چه مورد حکم دادگاه واقع می‌شود، صرفاً الغاء دادنامه معترض‌عنه است؛ بنابراین طرح خواسته جدید به موجب دادخواست اعتراض ثالث قابل پذیرش نیست.»

    همچنین با توجه به مشخص بودن حدود و قلمرو عملکرد دادگاه در مقام رسیدگی به اعتراض شخص ثالث، نمی‌توان پذیرای دعاوی طاری از قبلی ورود ثالث، جلب ثالث و دعوای متقابل در جریان رسیدگی به دعوای اعتراض ثالث شد. چراکه دادگاه در صورت پذیرش اعتراض، حکم مورد اعتراض را تا آنجا که مخل حقوق ثالث باشد جزئاً یا کلاً نقض می‌نماید و در صورت عدم پذیرش حکم بطلان یا عدم ورود یا رد اعتراض ثالث صادر می‌کند. در هر صورت دادگاه حکم اعلامی یا تأسیسی به نفع معترض صادر نمی‌نماید و به طریق اولی هرگز اجرائیه‌ای به نفع معترض ثالث صادر نمی‌شود.

    7- به صراحت رای وحدت‌ رویه شماره 831 مورخ 1402/03/02 هیات‌ عمومی دیوان ‌عالی ‌کشور، در مواردی که یکی از طرفین دعوای نخستین، طرف دعوای تجدیدنظر نبوده و به عنوان «ثالث» نسبت به رای صادر شده از سوی دادگاه تجدیدنظر، اعتراض کرده است، به لحاظ آنکه وی در «دادرسی مرحله تجدیدنظر» که منتهی به صدور «رای معترض‌عنه» شده، به عنوان یکی از طرفین، دخالت نداشته و حسب ادعا، همین رای به حقوق وی خلل وارد آورده است، دعوای اعتراض ثالث مذکور قابل استماع است.

    8- در دعوای راجع به موقوفه، اگر متولی حاضر باشد، اداره اوقاف اصولاً نمی‌تواند اعتراض شخص ثالث نماید مگر آنکه تولیت متولی را قبول نداشته باشد.

    9- آرای صادره از دیوان عالی کشور قابل اعتراض ثالث و اعاده دادرسی نیست چراکه دیوان عالی کشور اساساً رای صادر نمی‌کند. دیوان عالی کشور تنها آرای صادره از دادگاه‌های دیگر را یا نقض می‌کند و یا ابرام می‌نماید. اما اگر رایی از دادگاهی صادر شود و در دیوان عالی کشور تایید و نهایی گردد (ابرام)، رای صادره قابل اعتراض ثالث و اعاده دادرسی است. بر این اساس شخص ثالث دادخواست اعتراض ثالث یا اعاده دادرسی خود را تقدیم دیوان عالی کشور می‌کند تا دیوان عالی آن را جهت رسیدگی به اعتراض ثالث به دادگاه صادرکننده رای ارسال نماید.

    10- آرای صادره از مراجع استثنایی اداری مانند مراجع ثبتی، هیات حل اختلاف کارگر و کارفرما قابلیت اعتراض شخص ثالث را ندارند. چراکه مطابق با نظر آقای دکتر شمس اعتراض ثالث ویژه دادگاه‌های دادگستری و داوری است.

    11- اعتراض شخص ثالث تنها نسبت به آرای حقوقی (کلیه آرای حقوقی چه حکم باشند چه قرار) امکان‌پذیر است (چه قطعی چه غیر قطعی)، لذا آرای دادگاه کیفری قابل اعتراض ثالث نیستند اما مطابق با رای وحدت‌ رویه شماره 818 مورخ 1400/10/07 عمومی دیوان ‌عالی ‌کشور، اعتراض ثالث در خصوص قسمتی از رای کیفری که راجع به رد مال است قابل استماع می‌باشد.

    12- گزارش اصلاحی صادره از محاکم قابل اعتراض ثالث نیستند اما چنانچه شخص ثالث گزارش اصلاحی را مخل حقوق خود بداند می‌تواند ابطال آن را از دادگاه بخواهد.

    13- اثر انتقالی اعتراض شخص ثالث (اثر انتقالی اعتراض ثالث به معنای بررسی صفر تا صد پرونده است.)، محدود است به همان جهاتی که شخص ثالث، رای صادره را خلاف حقوق خود دانسته است. لذا چنانچه رای صادره که مورد اعتراض معترض ثالث قرار گرفته است دارای ایرادات دیگری باشد اما مخل حقوق شخص ثالث نباشد، نقض نمی‌گردد.

    14- وفق ماده 424 قانون آیین دادرسی مدنی و با توجه به آنکه اعتراض ثالث از طرق فوق‌العاده شکایت از رای می‌باشد، به طور کلی مانع اجرای حکم نیست اما با شرایط ذیل ممکن است موجب تاخیر اجرای حکم برای مدت معینی شود: الف- معترض ثالث درخواست تاخیر اجرای حکم را مطرح کند. ب- به نظر دادگاه، جبران ضرر و زیان ناشی از اجرای حکم ممکن نباشد. ج- معترض ثالث تامین مناسب بسپارد.

    15- در فرجام‌خواهی تا زمانی که حکم فرجام‌خواسته نقض نشده نیز می‌توان اعتراض ثالث نمود، در این‌صورت رسیدگی در دیوان عالی کشور متوقف می‌شود تا تکلیف اعتراض ثالث مشخص گردد.

    16- قاعده آن است که با پذیرش اعتراض شخص ثالث، عملیات اجرایی اعاده نمی‌گردد. آقای دکتر شمس در کتاب آیین دادرسی مدنی بیان داشته‌اند که با الغای رای مورد اعتراض به سود معترض ثالث، رای منقوض اثر خود را نسبت به محکوم‌علیه و محکوم‌له حتی در قسمت الغاء شده حفظ می‌کند و رای فقط نسبت به ثالث فاقد اعتبار است. بطور مثال شخص «الف» حق ارتفاق در ملکی را به شخص «ب» می‌دهد و سپس شخص «ج» در دعوایی به خواسته خلع ید از ملک علیه شخص «الف» حکم خلع ید می‌گیرد، سپس شخص «ب» به دلیل نادیده گرفته شدن حق وی، به حکم اعتراض ثالث می‌کند. اگر اعتراض ثالث وی وارد باشد، دادگاه تنها بخشی از رای که حق ارتفاق شخص «ب» را نادیده گرفته است را لغو می‌نماید اما عملیات اجرایی اعاده نمی‌گردد. این موضوع یک استثناء نیز دارد و آن اعتراض ثالث نسبت به حکم مالکیت است که در آن عملیات اجرایی اعاده می‌گردد. فرض بفرمایید شخص «الف» دعوایی را به خواسته تحویل مبیع علیه شخص «ب» مطرح می‌کند و پیروز نیز می‌شود و حکم اجرا نیز می‌گردد، سپس شخص «ج» با ادعای مالکیت به حکم صادره اعتراض ثالث می‌کند و وی در دعوای اعتراض ثالث پیروز می‌گردد و این حکم نهایی می‌شود. در این مثال با درخواست معترض ثالث (شخص «ج»)، عملیات اجرایی اعاده می‌گردد اما نکته قابل توجه آن است که با اعاده عملیات اجرایی ملک به شخص «ب» (متصرف اولیه) برمی‌گردد. در این مثال اگر شخص «ج» خواهان تصرف ملک است می‌بایست به استناد حکمی که در پی اعتراض ثالث به سود وی اجرا شده است، علیه متصرف (شخص «ب») اقامه دعوی نماید.


    امیدواریم مطالب برای شما مفید بوده باشد. لطفا مطالب را با دوستان خود به اشتراک بگذارید و با امتیاز دادن به مطالب، ما را در جهت بهبود و تولید هر چه بیشتر مطالب یاری فرمایید. همچنین می توانید نظرات یا سوالات خود را در بخش دیدگاه ها مطرح نمایید در اسرع وقت به سوالات شما پاسخ داده خواهد شد.
    ماده ۴۱۷ ‌قانون آیین دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب (‌در امور مدنی)
    ماده ۴۱۸ ‌قانون آیین دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب (‌در امور مدنی)
    فصل دوم - اعتراض شخص ثالث ‌قانون آیین دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب (‌در امور مدنی)
    ماده ۴۲۵ ‌قانون آیین دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب (‌در امور مدنی)
    ماده ۴۱۹ ‌قانون آیین دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب (‌در امور مدنی)
    ماده ۴۲۰ ‌قانون آیین دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب (‌در امور مدنی)
    ماده ۴۲۳ ‌قانون آیین دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب (‌در امور مدنی)
    ماده ۴۲۴ ‌قانون آیین دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب (‌در امور مدنی)
    ماده ۴۳۸ ‌قانون آیین دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب (‌در امور مدنی)
    ماده ۲۴ ‌قانون آیین دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب (‌در امور مدنی)
    ماده ۴۴ قانون اجرای احکام مدنی
    بخشنامه رییس کل دادگستری تهران و بیان ۸۶ نکته ارشادی درباره اجرای احکام مدنی
    مقالات دعاوی حقوقی
    4 هفته قبل 4097
    واخواهی چیست؟ واخواهی به معنای اعتراض محکوم‌علیه غایب (واخواه) به حکم غیابی در دادگاه صادرکننده حکم است (به صراحت ماده 305 قانون آیین دادرسی مدنی). در یک تقسیم‌بندی کلی اعتراض به آراء به طرق عادی و طرق فوق‌العاده تفکیک می‌شوند. طرق عادی شکایت از رای به معنی آن است که اعتراض علی‌الاصول محدود به موضوعات و جهات خاصی نیست مانند واخواهی و تجدیدنظر اما طرق فوق‌العاده شکایت از رای، محدود به جهات یا موضوعات خاص است مانند فرجام، اعاده دادرسی و اعتراض ثالث. در یک تقسیم‌بندی دیگر، شیوه اعتراض به رای به دو شیوه عدولی...
    مقالات دعاوی حقوقی
    2 هفته قبل 5517
    اعتراض ثالث اجرایی چیست؟ اگر شخص ثالثی نسبت به مالی که توسط دادگاه توقیف شده باشد، مدعی حقی مانند حق مالکیت آن مال باشد، می‌بایست دادخواستی را تحت عنوان «اعتراض ثالث اجرایی» بطرفیت خواهان و خوانده دعوایی که بموجب آن مال ادعایی توقیف شده است، مطرح نماید. لذا در دعوای اعتراض ثالث اجرایی، خواهان شخص ثالث است و خواندگان دعوا هر دو طرف پرونده اجرایی می‌باشند. در حال حاضر طرح این دعوا در قالب فرم دادخواست می‌باشد و معترض ثالث باید به دفاتر خدمات قضایی مراجعه نماید و کپی مصدق مدارک مالکیت خود را به...
    مقالات دعاوی حقوقی
    3 ماه قبل 8131
    مفهوم ورود ثالث ورود ثالث به معنای دعوای شخص ثالث علیه طرفین یا یک طرف دعوای اصلی است. دعوای ورود ثالث زمانی مطرح می‌گردد که شخص ثالثی، در دادرسی که میان دو طرف دیگر در حال رسیدگی می‌باشد، خود را محق دانسته و یا آنکه خود را در محق دانستن یکی از طرفین، ذی‌نفع می‌داند. شخص ثالث، می‌تواند تا زمانی که ختم دادرسی، اعلام نشده است، وارد دعوا شود. همچنین زمانی که شخص ثالث، وارد دعوا می‌شود، جزء اصحاب دعوا تلقی می‌گردد (مستنبط از ماده 130 قانون آیین دادرسی مدنی). در مقاله حاضر که توسط...
    نمونه آرای دادگاه ها
    2 سال قبل 3990
    بازدید کننده بزرگوار، در این مقاله یک نمونه رای خواندگان دعوای اعتراض ثالث حکمی برایتان قرار داده ایم تا با نحوه صدور رای در این زمینه آشنا شوید. این نمونه رای که از شعبه 53 دادگاه تجدیدنظر استان تهران صادر شده است درباره این موضوعات می باشد: ماده 420 قانون آیین دادرسی مدنی، اعتراض ثالث حکمی، رای خواندگان دعوای اعتراض ثالث حکمی بیشتر بخوانید: اعتراض ثالث اجرایی چیست؟ چکیده رای خواندگان دعوای اعتراض ثالث حکمی با توجه به آنکه معترض ثالث مبتنی بر یک قرارداد مدعی ورود خلل به حقوق وی گردیده است، ایشان علاوه بر اصحاب...
    مقالات دعاوی حقوقی
    4 هفته قبل 2602
    مفهوم دعوای اعتراض ثالث گاهی اوقات ممکن است که دعوایی در دادگاه مطرح شود که به حقوق شخص یا اشخاص ثالثی خللی وارد نماید و آن شخص یا نماینده او در آن دعوا که منتهی به صدور رای شده است، حضور نداشته باشند بنابراین آنها می‌توانند نسبت به رای صادره اعتراض نمایند. به این اقدام حقوقی، مستنبط از ماده ۴۱۷ قانون آیین دادرسی مدنی، اعتراض شخص ثالث گفته می‌شود. نکته مهم و قابل توجه آن است که برای اینکه شخص بتواند به عنوان شخص ثالث با این ادعا که حق او در اثر رای صادره،...
    مقالات دعاوی حقوقی
    2 هفته قبل 5998
    اعتراض ثالث چیست؟ اعتراض شخص ثالث یکی از طرق فوق‌العاده شکایت از آرا می‌باشد. در یک تقسیم‌بندی کلی اعتراض به آراء به طرق عادی و طرق فوق‌العاده تفکیک می‌شوند. طرق عادی شکایت از رای به معنی آن است که اعتراض علی‌الاصول محدود به موضوعات و جهات خاصی نیست مانند واخواهی و تجدیدنظر اما طرق فوق‌العاده شکایت از رای، محدود به جهات یا موضوعات خاص است مانند فرجام، اعاده دادرسی و اعتراض ثالث. در یک تقسیم‌بندی دیگر، شیوه اعتراض به رای به دو شیوه عدولی و شیوه اصلاحی تفکیک می‌شوند. شیوه عدولی به آن طریق شکایت...
    مقالات دعاوی حقوقی
    5 ماه قبل 19291
    گزارش اصلاحی چیست؟ در جامعه ما در اغلب موارد، مردم ابتدا اقدام به طرح دعوا بر علیه یکدیگر می‌نمایند و بعد از آن در جلسه دادگاه و با راهنمایی و تشویق قاضی دادگاه اقدام به سازش می‌نمایند. در این‌صورت، سازش و شرایط آن در صورت‌جلسه نوشته می‌شود و به امضای قاضی دادگاه و طرفین دعوا رسیده و قاضی مبادرت به صدور گزارش اصلاحی می‌نماید. اما قانونگذار شرایطی را مقرر نموده است که بموجب آن، می‌توان پیش از طرح دعوا نیز، تقاضای سازش و‌ متعاقباً صدور گزارش اصلاحی نمود. گزارش اصلاحی صادر گردیده نسبت به طرفین...
    مقالات دعاوی حقوقی
    1 ماه قبل 1658
    فرجام‌خواهی چیست؟ چنانچه یک رای از دادگاهی صادر شود و امکان اعتراض نسبت به آن رای در دیوان عالی کشور وجود داشته باشد، بدین شیوه اعتراض به رای، فرجام‌خواهی گفته می‌شود. در یک تقسیم‌بندی کلی اعتراض به آراء به طرق عادی و طرق فوق‌العاده تفکیک می‌شوند. طرق عادی شکایت از رای به معنی آن است که اعتراض علی‌الاصول محدود به موضوعات و جهات خاصی نیست مانند واخواهی و تجدیدنظر اما طرق فوق‌العاده شکایت از رای، محدود به جهات یا موضوعات خاص است مانند فرجام، اعاده دادرسی و اعتراض ثالث. در یک تقسیم‌بندی دیگر، شیوه اعتراض...
    مقالات دعاوی حقوقی
    4 هفته قبل 1825
    مفهوم اعاده دادرسی اعاده دادرسی به معنای رسیدگی مجدد به حکم صادره در یک پرونده به دلیل وجود جهاتی است که رسیدگی مجدد را توجیه کند. اعاده دادرسی یکی از طرق فوق‌العاده شکایت از آرا می‌باشد. در یک تقسیم‌بندی کلی اعتراض به آراء به طرق عادی و طرق فوق‌العاده تفکیک می‌شوند. طرق عادی شکایت از رای به معنی آن است که اعتراض علی‌الاصول محدود به موضوعات و جهات خاصی نیست مانند واخواهی و تجدیدنظر اما طرق فوق‌العاده شکایت از رای، محدود به جهات یا موضوعات خاص است مانند فرجام، اعاده دادرسی و اعتراض ثالث. در...
    مقالات دعاوی حقوقی
    4 هفته قبل 208
    مفهوم اعاده دادرسی طاری اعاده دادرسی به معنای رسیدگی مجدد به حکم صادره و قطعیت‌یافته در یک پرونده به دلیل وجود جهاتی است که رسیدگی مجدد را توجیه کند. اعاده دادرسی یکی از طرق فوق‌العاده شکایت از آرا می‌باشد. در یک تقسیم‌بندی کلی اعتراض به آراء به طرق عادی و طرق فوق‌العاده تفکیک می‌شوند. طرق عادی شکایت از رای به معنی آن است که اعتراض علی‌الاصول محدود به موضوعات و جهات خاصی نیست مانند واخواهی و تجدیدنظر اما طرق فوق‌العاده شکایت از رای، محدود به جهات یا موضوعات خاص است مانند فرجام، اعاده دادرسی و اعتراض...
    مقالات دعاوی حقوقی
    2 هفته قبل 1600
    تفاوت اعتراض شخص ثالث با اعتراض ثالث اجرایی چیست؟ اعتراض شخص ثالث زمانی مطرح می‌گردد که فردی به غیر از اصحاب دعوا (شخص ثالث)، نسبت به رایی که میان دو نفر دیگر صادر گردیده معترض بوده چراکه مدعی این امر می‌باشد که رای صادره به حقوق او لطمه وارد نموده است و با طرح این دعوا، درصدد احقاق حقوق خویش می‌باشد (مستنبط از ماده 417 قانون آیین دادرسی مدنی). اما اعتراض ثالث اجرایی زمانی مطرح می‌شود که شخصی به غیر از معرفی‌کننده وجه یا مال بازداشت شده و محکوم‌علیه (فردی که حکم به ضرر او...

    افزودن دیدگاه

    امتیاز شما :

    دیدگاه کاربران

    خدامراد رحمانی
    09 مرداد 1404
    عالی تشکر میکنم


    ایمان کرمی
    05 مرداد 1404
    بسیار عالی