مبحث اول - در وفای به عهد قانون مدنی

ماده ۲۶۵

هر کس مالی به دیگری بدهد ظاهر در عدم تبرع است بنابراین اگر کسی چیزی به دیگری بدهد بدون اینکه مقروض آن چیز باشد‌ می‌تواند استرداد کند.


تفسیر ماده 265 قانون مدنی:

1- مطابق با ماده 265 قانون مدنی اگر فردی مالی را به دیگری بدهد بدون آنکه دین و قرضی به او داشته باشد می‌تواند آن را مسترد نماید در چنین حالتی ثابت نمودن نداشتن تعهد از سوی پرداخت‌کننده، مستلزم اثبات این است که او مالی را به دریافت‌کننده قرض داده است.

2- مطابق با نظر آقای دکتر لنگرودی، در اختیار داشتن چک در دست دارنده آن، اماره‌ای است مبنی بر مدیون بودن صادرکننده و در این حالت اگر صادرکننده مدعی عدم مدیونیت باشد، می‌بایست برائت ذمه خود را ثابت نماید.

3- مطابق با اصل برائت و مستنبط از ماده 197 قانون آیین دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب در امور مدنی، هیچ‌کس مدیون به فرد دیگر نیست مگر اینکه خلاف این مورد ثابت شود.

مطلب مرتبط: وفای به عهد به عنوان یکی از اسباب سقوط تعهدات چیست؟ شرایط تحقق آن کدام است؟

4- بی‌تردید یکی از مواد مبهم قانون مدنی، ماده 265 قانون مدنی در باب ادای دین و بحث اماره مدیونیت است. اگر کسی چیزی به دیگری بدهد و یا وجهی به حساب دیگری واریز کند و بعداً ادعای عدم مدیونیت، ادعای قرض و یا ادعای اشتباه نماید و دادخواستی مبنی بر استرداد وجه مطرح کند آیا قول پرداخت‌کننده مقدم است یا قول گیرنده که ادعا می‌کند طلبکار بوده و پرداخت‌کننده بابت بدهی وجهی به حساب وی واریز کرده است؟ بر اساس مبانی فقهی حقوقی اصل عدم مدیونیت یکی از مهمترین اصولی است که در این باب کاربرد دارد، پرداخت‌کننده ادعا می‌کند که به گیرنده هیچ‌گونه بدهی نداشته، در مقابل گیرنده ادعا می‌کند که از وی طلبکار بوده است. در رابطه با حدوث اختلاف بین وجود دین و عدم وجود دین، بی‌تردید عدم وجود دین مقدم است و در این میان قول پرداخت‌کننده مقدم و موافق اصل می‌گردد حتی اگر هیچ‌گونه دلیل دیگری ارائه نکند چراکه قول او مطابق اصل عدم است مگر اماره، ظاهرِ حال و اوضاع و احوال دیگری دلالت بر خلاف اصل عدم مدیونیت نماید.


ماده ۲۶۶

در مورد تعهداتی که برای متعهدله قانوناً حق مطالبه نمی‌باشد اگر متعهد به میل خود آن را ایفاء نماید دعوی استرداد او مسموع نخواهد‌ بود.


تفسیر ماده 266 قانون مدنی:

1- مقنن در ماده 266 قانون مدنی در خصوص تعهدات طبیعی (دیون طبیعی) صحبت نموده است. منظور تعهداتی است که هیچ ضمانت اجرای مادی ندارد و متعهد فقط بنا به دلایل اخلاقی، آن را انجام می‌دهد مانند پرداخت نفقه گذشته اقارب یا پرداخت دینی که مشمول مرور زمان شده است و ... .

2- چنانچه متعهد به اجبار و اکراه، تعهد طبیعی را انجام داده باشد، حق استرداد آنچه را که پرداخته است خواهد داشت.

3- در شرایطی که مدیون خود را از نظر اخلاقی، متعهد بداند و مالی را پرداخت کند این پرداخت مانند هبه نیست که قابل رجوع باشد مانند زمانی که برادری به خواهر نیازمند خود، نفقه‌ای پرداخت می‌کند.

مطلب مرتبط: وفای به عهد به عنوان یکی از اسباب سقوط تعهدات چیست؟ شرایط تحقق آن کدام است؟


ماده ۲۶۷

ایفای دین از جانب غیر مدیون هم جایز است اگر چه از طرف مدیون اجازه نداشته باشد ولیکن کسی که دین دیگری را اداء می‌کند اگر با‌ اذن باشد حق مراجعه به او دارد و الاّ حق رجوع ندارد.


تفسیر ماده 267 قانون مدنی:

1- برای آنکه ضامن بتواند بعد از پرداخت به مدیون مراجعه کند، می‌بایست اذن در ضمانت داشته باشد حتی اگر اذن در پرداخت نداشته باشد.

2- مقنن در ماده 267 قانون مدنی، موردی را بیان نموده است که شخص ثالث با رضایت خود، دین دیگری را پرداخت کرده است بنابراین چنانچه پرداخت دین متعلق به دیگری، بواسطه اجبار باشد، پرداخت‌کننده حق رجوع خواهد داشت حتی اگر اذن در پرداخت نداشته بوده باشد.

3- در فرضی که شخص ثالث با اجازه مدیون، دین او را پرداخت می‌نماید اما مشخص می‌شود که مدیون در زمان اجازه دادن، محجور بوده است ثالث امکان رجوع به وی را نخواهد داشت چراکه محجور توانایی تصرف در اموال خود را ندارد بنابراین شخص ثالث می‌بایست به نماینده محجور مراجعه کند حال اگر شخص ثالث از محجور بودن مدیون، مطلع باشد، امکان استرداد مبلغ پرداختی به طلبکار را نخواهد داشت.

مطلب مرتبط: وفای به عهد به عنوان یکی از اسباب سقوط تعهدات چیست؟ شرایط تحقق آن کدام است؟


ماده ۲۶۸

انجام فعلی در صورتی که مباشرت شخص متعهد شرط شده باشد به وسیله دیگری ممکن نیست مگر با رضایت متعهدله.


تفسیر ماده 268 قانون مدنی:

1- ماده 268 قانون مدنی، ناظر به فرضی است که تعهد مندرج در قرارداد، به نفع متعهدله بوده باشد و تنها او ذی‌نفع، محسوب گردد فلذا در این حالت، اگر شرط مباشرت متعهد در قرارداد درج شده باشد، انجام تعهد توسط شخص ثالث فقط با رضایت متعهدله امکان‌پذیر خواهد بود.

مطلب مرتبط: وفای به عهد به عنوان یکی از اسباب سقوط تعهدات چیست؟ شرایط تحقق آن کدام است؟

2- طرفین قرارداد می‌توانند در ضمن عقد شرط نمایند که دیون می‌بایست شخصاً تعهد را انجام دهد (قید مباشرت) و یا آنکه از مفاد قرارداد، چنین شرطی استنباط گردد.

مطلب مرتبط: نحوه اجرای قرارداد توسط شخص ثالث چگونه است؟


ماده ۲۶۹

وفای به عهد وقتی محقق می‌شود که متعهد چیزی را که می‌دهد مالک و یا مأذون از طرف مالک باشد و شخصاً هم اهلیت داشته باشد.


ماده ۲۷۰

اگر متعهد در مقام وفای به عهد مالی تأدیه نماید دیگر نمی‌تواند به عنوان اینکه در حین تأدیه مالک آن مال نبوده استرداد آن را از متعهد‌له بخواهد مگر اینکه ثابت کند که مال غیر و با مجوز قانونی در ید او بوده بدون اینکه اذن در تأدیه داشته باشد.


ماده ۲۷۱

دین باید به شخص داین یا به کسی که از طرف او وکالت دارد تأدیه گردد یا به کسی که قانوناً حق قبض را دارد.


تفسیر ماده 271 قانون مدنی:

1- مطابق با مندرجات موجود در ماده 271 قانون مدنی، وفای به عهد از جانب مدیون زمانی محقق می‌شود که تادیه دین یا به دائن صورت گیرد یا به شخصی که از جانب او وکالت داشته یا قانوناً حق قبض دارد.

2- مطابق با نظر آقای دکتر کاتوزیان طلبکاران دائن در شمار اشخاصی که قانوناً حق قبض دارند محسوب نمی‌شوند.

3- در صورتی که بدهکار اقدام به واریز بدهی خود به حساب طلبکار نماید این اقدام وی به منزله ایفای دین محسوب خواهد شد.

4- در صورتی که طلبکار فوت نماید، بدهکار می‌تواند بدهی خویش را با استناد به گواهی انحصار وراثت به وراث طلبکار پرداخت نماید.

مطلب مرتبط: وفای به عهد به عنوان یکی از اسباب سقوط تعهدات چیست؟ شرایط تحقق آن کدام است؟


ماده ۲۷۲

تأدیه به غیر اشخاص مذکور در ماده فوق وقتی صحیح است که داین راضی شود.


تفسیر ماده 272 قانون مدنی:

1- در فرضی که بدهکار دین خود را به افرادی به جز اشخاص مندرج در ماده 271 قانون مدنی پرداخت نموده باشد، این پرداخت صحیح محسوب نمی‌شود مگر آنکه طلبکار نسبت به انجام این کار رضایت خود را اعلام نموده باشد.

2- پرداخت دین به غیر از اشخاص مندرج در ماده 271 قانون مدنی مصداق ایفای ناروا موضوع مواد 301 و 302 قانون مدنی می‌باشد.

3- چنان‌چه بدهکار دین را به فردی به غیر از طلبکار پرداخت نموده باشد، تا زمانی که طلبکار نسبت به این پرداخت اعلام رضایت ننموده باشد، پرداخت‌کننده می‌تواند مبلغ پرداختی را از گیرنده مسترد نماید.


ماده ۲۷۳

اگر صاحب حق از قبول آن امتناع کند متعهد به وسیله تصرف دادن آن به حاکم یا قائم‌مقام او بری می‌شود و از تاریخ این اقدام مسئول‌ خسارتی که ممکن است به موضوع حق وارد آید نخواهد بود.


تفسیر ماده 273 قانون مدنی:

1- مقنن در ماده 273 قانون مدنی فرضی را در نظر گرفته است که به موجب آن مدیون آمادگی خود را در پرداخت دین اعلام نماید اما طلبکار بنا به هر علتی از دریافت آن امتناع می‌کند. در این‌صورت مدیون می‌تواند با مراجعه به حاکم یا قائم‌مقام وی، دین را پرداخت و بری‌‌الذمه گردد.

2- منظور از قائم‌مقام حاکم در ماده 273 قانون مدنی، فردی است که جانشین حاکم در اجرای اختیارات قانونی او است.

3- در صورتی که بدهکار اقدام به پرداخت دین نماید اما طلبکار از دریافت آن امتناع کند صرف امتناع طلبکار موجب برائت بدهکار نخواهد شد بلکه بدهکار جهت بری‌الذمه شدن موظف به رعایت مقررات مندرج در ماده 273 قانون مدنی خواهد بود.

مطلب مرتبط: وفای به عهد به عنوان یکی از اسباب سقوط تعهدات چیست؟ شرایط تحقق آن کدام است؟


ماده ۲۷۴

اگر متعهدله اهلیت قبض نداشته باشد تأدیه در وجه او معتبر نخواهد بود.


ماده ۲۷۵

متعهدله را نمی‌توان مجبور نمود که چیز دیگری به غیر آنچه که موضوع تعهد است قبول نماید اگر چه آن شیء قیمتاً معادل یا بیشتر از‌ موضوع تعهد باشد.


تفسیر ماده 275 قانون مدنی:

1- علی‌الاصول امکان اجبار متعهدله (فردی که تعهد به نفع وی انجام می‌شود) به دریافت مالی به جز آنچه که موضوع تعهد است، ممکن نمی‌باشد مگر آنکه طرفین نسبت به این موضوع تراضی و توافق نموده باشند.

2- مطابق با نظر آقای دکتر کاتوزیان، در صورتی که موضوع تعهد انجام یک فعل باشد نیز مقررات مندرج در ما‌ده 275 قانون مدنی مجری خواهد بود فلذا متعهد نمی‌تواند به جای کاری که بر عهده گرفته است کار دیگری را انجام دهد.

مطلب مرتبط: وفای به عهد به عنوان یکی از اسباب سقوط تعهدات چیست؟ شرایط تحقق آن کدام است؟


ماده ۲۷۶

مدیون نمی‌تواند مالی را که از طرف حاکم ممنوع از تصرف در آن شده است در مقام وفای به عهد تأدیه نماید.


ماده ۲۷۷

متعهد نمی‌تواند متعهدله را مجبور به قبول قسمتی از موضوع تعهد نماید ولی حاکم می‌تواند نظر به وضعیت مدیون مهلت عادله یا قرار ‌اقساط دهد.


تفسیر ماده 277 قانون مدنی:

1- تقسیط طلب توسط دادرس دادگاه، موضوع بخش اخیر ماده 277 قانون مدنی، از استثنائات قاعده عدم امکان تجزیه طلب و پرداخت جزئی می‌باشد. 

2- مهلت مذکور در ماده 277 قانون مدنی با مهلت مذکور در قانون نحوه اجرای محکومیت‌های مالی متفاوت است، چراکه حکم ماده 277 قانون مدنی زمانی جاری می‌شود که هنوز حکمی صادر نشده و عملیات اجرایی آغاز نگردیده است و نیاز نیست برای دادن مهلت عادله، اعسار ثابت شود و دادن مهلت عادله به درخواست یکی از طرفین یا رأساً توسط دادگاه ممکن است، اما اگر شخص مدیون به موجب حکم قطعی مدیون شود و اجرائیه صادر گردد که در این‌صورت متقاضی مهلت عادله، باید اعسار خود را با دادخواست ثابت کند تا به او مهلت عادله داده شود. لذا اگر دین مدیون مستند به حکم دادگاه باشد، اعطای مهلت عادله نیاز به دادخواست دارد ولی اگر در جریان دادرسی و قبل از صدور حکم باشد نیاز به تقدیم دادخواست ندارد.

مطلب مرتبط: وفای به عهد به عنوان یکی از اسباب سقوط تعهدات چیست؟ شرایط تحقق آن کدام است؟

3- اعطای مهلت عادله در ماده 652 قانون مدنی نیز پیش‌بینی گردیده است.

4- برخی از حقوقدانان معتقدند با توجه به اینکه اعطای مهلت از اختیارات قاضی دادگاه است و وی تکلیفی در این‌خصوص ندارد، لذا قاضی نمی‌تواند در اموری که از وی تقاضا نشده است حکم بدهد، بنابراین شخص بدهکار باید تقاضای تقسیط و یا استمهال کند تا قاضی بتواند در این‌خصوص قراری بدهد.

5- دادن مهلت عادله به مدیون از سوی دادگاه (موضوع ماده 277 قانون مدنی)، نیازمند اثبات اعسار نیست. مع‌الوصف چنانچه در جریان رسیدگی به دعوی، مدیون درخواست مهلت عادله نماید، به جهت آنکه دین مستند به حکم دادگاه نیست و هنوز اجرائیه‌ای برای آن صادر نشده است، نیازی به ثبوت اعسار ندارد. اما مستند به ماده 11 قانون نحوه اجرای محکومیت‌های مالی، چنانچه حکم صادر شده باشد و نسبت به آن اجرائیه نیز صادر گردیده باشد، نیاز به تقدیم دادخواست و بررسی وضعیت محکوم‌علیه دارد.

بیشتر بخوانید: نحوه طرح دعوای تعدیل تقسیط محکوم‌به


ماده ۲۷۸

اگر موضوع تعهد عین معینی باشد تسلیم آن به صاحبش در وضعیتی که حین تسلیم دارد موجب برائت متعهد می‌شود، اگر چه کسر و نقصان داشته باشد، مشروط بر اینکه کسر و نقصان از تعدی یا تفریط متعهد ناشی نشده باشد، مگر در مواردی که در این قانون تصریح شده است. ولی اگر متعهد با انقضای اجل و مطالبه تأخیر در ‌تسلیم نموده باشد، مسئول هر کسر و نقصان خواهد بود اگر چه کسر و نقصان مربوط به تقصیر شخص متعهد نباشد.


ماده ۲۷۹

اگر موضوع تعهد عین شخصی نبوده و کلی باشد متعهد مجبور نیست که از فرد اعلای آن ایفا کند لیکن از فردی هم که عرفاً معیوب‌ محسوب است نمی‌تواند بدهد.


تفسیر ماده 279 قانون مدنی:

1- در صورتی که متعهد از اجرای تعهد خودداری نماید، مطابق با حکم صادره دادگاه، محکوم‌له این اجازه را خواهد داشت که تعهد را با دریافت هزینه از سوی محکوم‌علیه، انجام دهد و یا آنکه بدون انجام تعهد، هزینه‌ها را دریافت نماید.

2- در صورتی که در عقدنامه درج گردیده باشد که زوجه مکلف به پرداخت تعداد 200 عدد سکه بهار آزادی بابت مهریه زوجه، می‌باشد اما تصریح نشده باشد که سکه قدیم باشد یا سکه جدید، زوجه نمی‌تواند زوج را مکلف به پرداخت آن نوعی نماید که گران‌تر است.

3- در صورتی که فروشنده ادعا نماید که صد کیلو چای درجه دو به خریدار فروخته است اما خریدار مدعی خرید صد کیلو چای درجه یک شود، در این‌صورت قرارداد منعقده صحیح خواهد بود چراکه اراده طرفین در خرید یک نوع جنس است اما در نوع مرغوبیت کالا با یکدیگر اختلاف دارند بنابراین طبق نظر آقای دکتر شهیدی، از آنجایی که منطبق با اصل برائت، خریدار مدعی است، فروشنده با تسلیم چای درجه دو بری‌الذمه خواهد شد.

مطلب مرتبط: وفای به عهد به عنوان یکی از اسباب سقوط تعهدات چیست؟ شرایط تحقق آن کدام است؟


ماده ۲۸۰

انجام تعهد باید در محلی که عقد واقع ‌شده به عمل آید مگر اینکه بین متعاملین قرارداد مخصوصی باشد یا عرف و عادت ترتیب‌ دیگری اقتضا نماید.


تفسیر ماده 280 قانون مدنی:

1- مقنن شرایطی را مقرر نموده است که بموجب آن، مکان اجرای تعهد در ابتدا می‌بایست در محل وقوع عقد انجام گیرد مگر آنکه با توافق طرفین عقد، محل دیگری تعیین شده باشد و یا آنکه عرف، شرایط دیگری را مقرر نموده باشد.

2- در آن دسته از قراردادهایی که موضوع تعهد پرداخت پول است و نوع پول در قرارداد، مشخص نشده است، متعهد می‌بایست نوع پولی را پرداخت کند که در محل پرداخت، رواج قانونی دارد.

3- وفق نظر آقای دکتر لنگرودی، در آن دسته از قراردادهایی که موضوع تعهد، تسلیم و تحویل مال غیرمنقول است، انجام تعهد می‌بایست در محل وقوع مال صورت پذیرد.

4- در برخی قراردادها میان طرفین مقرر می‌گردد که انجام تعهد در زمان و موعد مشخصی انجام گیرد در صورتی که متعهد، بیش از موعد مقرر، تعهد را انجام دهد، اقدام او نقض تعهدات قراردادی خواهد بود.

مطلب مرتبط: وفای به عهد به عنوان یکی از اسباب سقوط تعهدات چیست؟ شرایط تحقق آن کدام است؟


ماده ۲۸۱

مخارج تأدیه به عهده مدیون است مگر اینکه شرط خلاف شده باشد.


تفسیر ماده 281 قانون مدنی:

مطابق با قوانین و مقررات موجود، پرداخت تمامی هزینه‌های مربوط به انجام تعهد، بر عهده متعهد می‌باشد چراکه انجام تعهد به امری، فی‌الواقع انجام تعهد به متعلقات و لوازم آن نیز می‌باشد مانند آنکه مقنن در ماده 381 قانون مدنی، مخارج تسلیم مبیع را بر عهده فروشنده قرار داده است. ناگفته نماند که مقرره مندرج در ماده 281 قانون مدنی در صورتی اجرا خواهد شد که طرفین برخلاف آن‌ توافقی ننموده باشند و یا آنکه عرف یا قانون دیگری، ترتیب دیگری مشخص ننموده باشد.

مطلب مرتبط: وفای به عهد به عنوان یکی از اسباب سقوط تعهدات چیست؟ شرایط تحقق آن کدام است؟


ماده ۲۸۲

اگر کسی به یک نفر دیون متعدده داشته باشد تشخیص اینکه تأدیه از بابت کدام دین است با مدیون می‌باشد.


تفسیر ماده 282 قانون مدنی:

1- مقرره مندرج در ماده 282 قانون مدنی مربوط به زمانی است که اولاً هر دو دین از یک جنس باشند. ثانیاً اختیار مدیون در انتخاب هر یک از دو دین، در زمان پرداخت اعمال گردد. ثالثاً پرداخت مدیون باعث تجزیه دین نشود. این امر بدین معنا است که اگر مدیون دو دین سه میلیون تومانی و شش میلیون تومانی داشته باشد با پرداخت سه میلیون تومان، نمی‌تواند آن را بابت دین شش میلیون تومانی، محاسبه کند چراکه امکان تجزیه دین وجود ندارد.

بیشتر بخوانید: نمونه رای انتخاب مدیون در دیون متعدد (لزوم شناسایی اراده‌ی زمان پرداخت)

2- چنانچه مدیون در زمان پرداخت، قصد پرداخت یکی از دو دین، بصورت مشخص را نداشته باشد، پرداخت به نسبت مساوی از هر دو دین کسر می‌گردد.

مطلب مرتبط: وفای به عهد به عنوان یکی از اسباب سقوط تعهدات چیست؟ شرایط تحقق آن کدام است؟


13 آبان 1402 1115
مقالات امور قراردادها
4 ماه قبل 674
مفهوم وفای به عهد جهت آنکه تعهدات قراردادی انجام و متعهد بری‌الذمه گردد، لازم است که موضوع تعهد به شرح مندرج در قرارداد انجام گیرد. در صورت فقدان تصریح قراردادی، تعهد می‌بایست با رعایت الزامات عرفی وفق قانون صورت پذیرد. مطابق با مندرجات موجود در ماده 264 قانون مدنی، وفای به عهد به عنوان یکی از اسباب سقوط تعهدات شناخته شده است؛ بدین معنی که به مجرد آنکه متعهد، اقدام به ایفای تعهد نماید، آن تعهد از بین می‌رود و‌ متعهدله این حق را نخواهد داشت که مجدداً اجرای تعهد را مطالبه نماید (مستفاد از...

افزودن دیدگاه

امتیاز شما :

دیدگاه کاربران

دیدگاهی ثبت نشده است.