پایان دوران محجوریت و آثار حقوقی آن

مهسا باقری | وکیل پایه یک دادگستری
آخرین به‌روزرسانی: 24 شهریور 1402 1 2872
پایان دوران محجوریت و آثار حقوقی آن
فهرست مطالب

    پایان دوران محجوریت و آثار حقوقی آن

    در فرهنگ عمید حجر به معنای منع کردن، بازداشتن، منع کردن کسی از تصرف در اموال خود از طرف قاضی به علل کمی سن، دیوانگی یا علل دیگر می باشد. در عالم حقوق، محجور به فردی گفته می شود که از تصرف در اموال و دارایی های خویش ممنوع می باشد. در مقابل حجر اهلیت قرار دارد که مطابق با ماده 958 قانون مدنی «هر انسان متمتع از حقوق مدنی خواهد بود لیکن هیچ کس نمی تواند حقوق خود را اعمال و اجرا کند مگر اینکه برای این امر اهلیت قانونی‌ داشته باشد.» به بیانی دیگر شخصی اهلیت قانونی برای اجرای حقوق مدنی دارد که محجور از تصرف در اموال و حقوق مالی خود نباشد. ماده 1207 قانون مدنی، صِغَر، عدم رشد که نام دیگر آن سفه است و جنون را سبب حجر معرفی نموده است. صغیر (کسی که از لحاظ سنی به رشد جسمانی و روحی لازم برای اداره زندگی نرسیده که این دوران از تاریخ تولد شروع و تا پایان ۱۸ سالگی ادامه دارد)، اشخاص غیر رشید یا سفیه (کسی که تصرفات او در امور مالی عقلایی نیست) (ماده 1208 قانون مدنی) و مجانین (افرادی که دارای اختلال مغز و اعصاب بوده تا جایی که از خود قصد و اراده ای نداشته و نمی توانند در اجتماع وضعیت خود را حفظ و از حقوق خود دفاع نمایند) محجور بوده و از تصرف در اموال خود ممنوع می باشند.

    بیشتر بخوانید: تایید بطلان معامله بدلیل صدور حکم حجر

    پایان دوران محجوریت

    چنانچه سبب و دلیل حجر، از بین برود، شخص محجور استقلال خود را بدست آورده و با زایل شدن سبب، حجر وی قهراً از بین می رود. با پایان دوران محجوریت شخص از تحت سرپرستی بودن ولی، وصی و قیم خویش خارج شده و می تواند مستقیما حقوق مدنی خود را استیفا نماید چراکه دیگر ولی، وصی یا قیم او در اداره اموالش نقشی ندارند. ماده 1253 قانون مدنی در این خصوص مقرر نموده است:

    «پس از زوال سببی که موجب تعیین قیم شده، قیمومت مرتفع می شود.»

    مستنبط از ماده 1210 قانون مدنی میتوان اینگونه بیان نمود که هر صغیری که به سن بلوغ برسد به خودی خود از قیمومت و محجوریت خارج می شود و رشید شناخته می شود و نیازی به رسیدگی قضایی یا اداری در این مورد نمی باشد مگر آنکه ثابت شود که آن فرد بعد از رسیدن به سن بلوغ، رشید نشده است. مطابق با تبصره 1 همان ماده، پایان دوران محجوریت، برای صغیر پسر 15 سال تمام قمری و برای دختر، 9 سال تمام قمری است. همچنین طبق تبصره 2 ماده 1210 قانون مدنی و مستفاد از رای وحدت رویه شماره 30 مورخ 03-10-1364 هیات عمومی دیوان عالی کشور، صغیر پس از رسیدن به سن بلوغ و اثبات رشد می تواند نسبت به اموالی که از طریق انتفاعات عهدی یا قهری قبل از بلوغ مالک شده مستقلاً تصرف و مداخله نماید و قبل از اثبات رشد از این نوع مداخله ممنوع است.

    پایان دوران محجوریت اشخاص سفیه و مجنون زمانی است که دادگاه، حکم رفع حجر را صادر نماید. یعنی اگر کسی بموجب حکم دادگاه محجور شناخته شود، توسط حکم دادگاه نیز از او رفع حجر می شود چراکه آثار حکم حجر تا زمانی که حکم رفع حجر صادر نشود، باقی خواهد بود. (مواد 1254 قانون مدنی و 102 قانون امور حسبی)

    ماده 1254 قانون مدنی (اصلاحی 14-08-1370) در این باره عنوان داشته است:

    «خروج از قیمومت را ممکن است خود مولی علیه یا هر شخص ذی نفع دیگری تقاضا نماید. تقاضانامه ممکن است مستقیماً یا توسط دادستان حوزه ای که مولی علیه در آنجا سکونت دارد، یا نماینده او به دادگاه مدنی خاص همان حوزه داده شود.»

    همچنین ماده 102 قانون امور حسبی بیان داشته است:

    «محجور می تواند در موارد رفع حجر اعلام خروج از قیمومت را از دادگاه بخواهد و دادگاه پس از رسیدگی و احراز موجب رفع حجر ‌خروج محجور را از تحت قیمومت اعلام می نماید.»

    بیشتر بخوانید: بررسی قرار عدم اهلیت یکی از طرفین دعوا

    نحوه درخواست صدور حکم مبنی بر رفع حجر

    درخواست رفع حجر به یکی از طرق ذیل صورت می پذیرد:

    1. مستقیما به وسیله شخص محجور یا قیم وی که دادخواست به طرفیت دادستان مطرح می شود.
    2. توسط دادستان (یکی از وظایف و تکالیف دادستان)
    3. مستنبط از مواد 44 و 66 قانون امور حسبی و 418 قانون آیین دادرسی مدنی، هر شخص ذی نفع دیگر از دادگاه خانواده در قالب دعوی اعتراض ثالث به طرفیت محجور و قیم وی و دادستان

    پس از آنکه درخواست صدور حکم مبنی بر رفع حجر از سوی هر یک از اشخاص فوق، تقاضا گردید، دادگاه وقت رسیدگی تعیین نموده و به اطلاع دادستان، محجور و قیم نیز می رساند. نکته مهم آنست که رسیدگی به رفع حجر، مانند رسیدگی برای حجر می باشد، دادگاه در فرآیند رسیدگی خویش، نظر روانپزشک پزشکی قانونی را نیز اخذ نموده و بصورت کلی هر تحقیقی را که جهت احراز رفع حجر لازم بداند، انجام می دهد (ماده 14 قانون امور حسبی). مضاف بر آنکه نظر دادستان را نیز در این خصوص اخذ می نماید. دادگاه پس از بررسی جمیع جهات، اگر اعتقاد بر رفع حجر داشته باشد، حکم بر رفع حجر و خروج محجور از قیمومیت صادر می نماید در غیر اینصورت درخواست را رد می نماید. حکم دادگاه در هر دو صورت (پذیرش یا رد) به دادستان، محجور و قیم او ابلاغ شده و قابل تجدیدنظر خواهد بود.

    ناگفته نماند در صورت صدور حکم دادگاه مبنی بر بقا یا رفع حجر، نامه ای به سازمان ثبت اسناد ارسال و طی شرحی نسخه ای از دادنامه ارسال می گردد تا در صورت رفع حجر، آثار حجر از محجور سابق مرتفع شود. (مواد 1256 و 1226 قانون مدنی)


    امیدواریم مطالب برای شما مفید بوده باشد. لطفا مطالب را با دوستان خود به اشتراک بگذارید و با امتیاز دادن به مطالب، ما را در جهت بهبود و تولید هر چه بیشتر مطالب یاری فرمایید. همچنین می توانید نظرات یا سوالات خود را در بخش دیدگاه ها مطرح نمایید در اسرع وقت به سوالات شما پاسخ داده خواهد شد.
    مقالات دعاوی امور حسبی
    8 ماه قبل 4416
    مفهوم قیم واژه قیم در لغت بمعنای متولی، سرپرست و ... می‌باشد. در اصطلاح حقوقی، قیم به کسی گفته می‌شود که در صورت نبودن ولی خاص (پدر، جدپدری یا وصی منصوب از طرف آنان) به وسیله دادگاه جهت سرپرستی و اداره امور محجور تعیین می‌گردد. فی‌الواقع قیم، نماینده قانونی محجور است که از طرف مقامات صلاحیتدار قضایی در صورت نبودن ولی قهری و وصی او، برای سرپرستی محجور و نگاهداری اموال محجور تعیین می‌شود. مرجع صلاحیتدار جهت تعیین قیم مطابق با قانون امور حسبی، دادگاه امور سرپرستی می‌باشد. تعیین قیم با حکم مستقیم قانون نمی‌باشد بلکه تا...
    مقالات دعاوی امور حسبی
    3 ماه قبل 399
    معاملات محجورین محجورین اشخاصی هستند که از تصرف در اموال و حقوق مالی خود منع شده‌اند. مطابق با قانون مدنی، بالاخص ماده 1207 آن قانون، محجورین عبارتند از: الف- صغیر، ب- مجنون، ج- سفیه. منظور از معاملات محجورین، اَعمال حقوقی اعم از عقد (عقد عبارت است از توافق دو یا چند اراده برای ایجاد اثر حقوقی) یا ایقاع (ایقاع، عمل حقوقی یک جانبه است و برای وقوع آن قصد و رضای یک طرف کافی می‌باشد.) است. در مقاله حاضر که توسط گروه وکلای عدالت سرا تحریر یافته است، سعی می‌گردد به تفصیل در ارتباط با...
    مقالات دعاوی امور حسبی
    1 سال قبل 2713
    بررسی اعمال حقوقی صغیر ممیز اعمال حقوقی بدان دسته از اعمالی اطلاق می گردد که فرد بطور ارادی و جهت دستیابی به برخی از آثار حقوقی انجام می دهد. اعمال حقوقی در برابر وقایع حقوقی قرار دارد. وقایع حقوقی آن دسته از پدیده های حقوقی می باشند که صرف نظر از اراده شخص و به حکم قانون، آثاری بر آنان مترتب می گردد مانند تولد، مرگ و ... . صغیر ممیز در مقابل صغیر غیر ممیز قرار دارد. صغیر ممیز به فردی گفته می شود که به مرحله ای از درک و تمیز رسیده است که...
    مقالات دعاوی امور حسبی
    8 ماه قبل 673
    روش‌های عزل قیم چگونه است؟ مصلحت محجورین ایجاب می‌کند که اشخاصی مکلف به اداره امور آنها و مامور به انجام دادن اعمال حقوقی به نمایندگی از آنان باشند. یکی از نهادهایی که مقنن برای حمایت از محجورین پیش‌بینی نموده است قیمومت است. قیم در لغت به معنای مستقیم، متولی، سرپرست و کسی که متولی امر شخص محجور است، می‌باشد. در اصطلاح حقیقی قیم به فردی گفته می‌شود که در صورت نبودن ولی خاص، به حکم دادگاه و براساس یک نمایندگی قضایی، جهت سرپرستی و اداره امور محجور (صغیر، سفیه، مجنون) تعیین می‌گردد. دادگاه جهت تعیین...

    افزودن دیدگاه

    امتیاز شما :

    دیدگاه کاربران

    مصطفی اسدی
    05 آبان 1403
    با سلام ، حکم حجر شخصی در سال ۹۹ صادر شده و در حکم صادره تاریخ اثر و شروع حجر از ۱۳۸۳/۴/۱۴ ذکر شده و پس از ۱۱ ماه به دلایلی از طرف فرزندان شخص محجور رفع حجر از همان شعبه صادرکننده حجر گرفته میشه و قطعی میشه اکنون سوال اینست که اگر معامله ای در بین سال‌های ۸۳ تا ۹۹ از طرف محجور صورت گرفته باشد آیا با آن حکم حجر قابل ابطال است یا خیر و حکم رفع حجر تاثیری در وضعیت سابق محجور که محجور بوده دارد یا خیر ؟


    یوسف جهانی
    12 مرداد 1404
    در ‌پاسخ ‌به دیدگاه مصطفی اسدی
    بله در زمانی که دادگاه رای صادر کرده از این تاریخ طرف محجوره تا زمانی که باز هم رای قطعی صادر شده که طرف رفع حجر شده هر معامله طرف بدون قیم باطله


    حجت پیامی
    03 دی 1403
    در ‌پاسخ ‌به دیدگاه مصطفی اسدی
    خیر