حق بر مجازات نشدن از دیدگاه حقوق کیفری
حق بر مجازات نشدن
از گذشته تاکنون، دولتها بعنوان نمایندگان جامعه این امکان را داشته اند تا در جهت حفظ امنیت جامعه، کیفر و مجازات را با هدف اصلاح پذیری و ناتوان سازی مجرمین اعمال نمایند. اما از منظری دیگر، حق بر مجازات نشدن بعنوان یکی از حقوق بنیادین بشر که صورت بندی مجموع حقوق اولیه از جمله آزادی، کرامت و ... در عرصه حقوق کیفری می باشد. برخی از حقوقدانان معتقدند که با توجه به آثار زیان بار اجرای کیفر برای دولت، این حق را به صاحبان اصلی آن یعنی شهروندان بازگردانند.
یکی از مبانی توجیه کننده در حق مجازات نشدن در حقوق کیفری، اصل حداقل بودن حقوق جزا است که میتواند بعنوان یکی از مبانی و اصول حق مجازات نشدن محسوب گردد. ناگفته نماند که این اصل در سیاست های کیفری جوامع پیشرفته و توسعه یافته آنچنان که لازم است، مورد قبول واقع نگشته است چرا که آمار جرم و جنایت در آن جوامع همچنان تصاعدی می باشد.
فی الواقع با توجه به اصل فوق الذکر میتوان اینگونه بیان نمود که اگر هدف مداخله کیفری و اعمال مجازات، سودمندی آن برای دولت باشد، دولت دارای ابزارهای متفاوتی جهت نیل به این هدف می باشد و میتوان میان اصل حداقل بودن حقوق جزا و حق بر مجازات نشدن ارتباط برقرار نمود. یکی از نکات مهمی که این اصل بدان تاکید نموده است این امر می باشد که بدلیل عدم اطمینان و پذیرش قطعی سودمندی کیفر، می بایست این اصل رعایت گردد. در نتیجه با ارتقاء این اصل و پیوند آن با حقوق شهروندی، حق بر مجازات نشدن متولد شده و بعنوان یک قاعده مبنای عمل قرار خواهد گرفت. فی الواقع می بایست راه حلی را اتخاذ نمود که اعمال مجازات، آخرین راه قانونگذار باشد و از این رو در اصلاح و درمان مرتکب جرم نیز تاثیرگذار خواهد بود.
بیشتر بخوانید: نحوه اجرای مجازات شلاق مطابق با قانون مجازات اسلامی
حق بر مجازات نشدن در حقوق بشر
حقوق بشر بمعنای حقوقی است که هر فردی بدلیل انسان بودن، و جدا از هرگونه اوضاع و احوال و یا ویژگی های اجتماعی، برخوردار می باشد. در واقع میتوان اینگونه بیان نمود که یکسری قواعد و اصول حقوقی وجود دارد که جنبه جهانی داشته و شامل کلیه انسان ها در تمامی جوامع می باشد. حقوق بشر، حقوق بنیادین و انتقال ناپذیر است که برای حیات نوع بشر اساسی تلقی می گردد.
ماده ٣ اعلامیه جهانی حقوق بشر بیان نموده است:
"هر کس حق دارد از زندگی و آزادی و امنیت شخصی خویش برخوردار باشد."
مطابق با اصل فوق، هر انسانی از حق حیات بهره مند است و نمیتوان آن را به هیچ وجه از بشر سلب نمود. از نتایج حق بر مجازات نشدن در پرتو موازین حقوق بشر، منع مجازات های غیر انسانی می باشد و این حق بدین معناست که در شرایط استثنایی که قرار است مجازات اعمال شود، حداقل لازم است به شیوه انسانی افراد را اعمال قانون نمود و از تحمیل مجازات های تحقیرکننده و همراه با درد و رنج بسیار اجتناب نمود.
ماده ٥ اعلامیه جهانی حقوق بشر عنوان نموده است:
"هیچ کس را نمی توان شکنجه کرد یا مورد عقوبت با روش وحشیانه و غیر انسانی یا اهانت آمیز قرار داد."
با تکیه بر اصول کلی میتوان اینگونه بیان نمود که هر عملی جهت انجام نیازمند توجیه می باشد و مجازات که یکی از شدیدترین و سنگین ترین واکنش های جامعه علیه مرتکبین آن است، یکی از مسائل مهمی است که می بایست همراه با توجیه عقلانی و منطقی صورت پذیرد. نظریه حق بر مجازات نشدن با تکیه بر اصولی بنیادین از قبیل حق آزادی، حق حیات و ... بنا گردیده است که تحولی اساسی را در نظام اعمال مجازات کیفری ایجاد نموده است که با استفاده از آموزه های دینی و اخلاقی بسیار راهگشا خواهد بود.
امیدواریم مطالب برای شما مفید بوده باشد. لطفا مطالب را با دوستان خود به اشتراک بگذارید و با امتیاز دادن به مطالب، ما را در جهت بهبود و تولید هر چه بیشتر مطالب یاری فرمایید. همچنین می توانید نظرات یا سوالات خود را در بخش دیدگاه ها مطرح نمایید در اسرع وقت به سوالات شما پاسخ داده خواهد شد.
افزودن دیدگاه
دیدگاه کاربران