فصل اول - کلیات قانون آیین دادرسی کیفری

ماده ۴۲۶

دادگاه تجدیدنظر استان مرجع صالح برای رسیدگی به درخواست تجدیدنظر از کلیه آرای غیرقطعی کیفری است، جز در مواردی که در صلاحیت دیوان عالی کشور باشد. دادگاه تجدیدنظر استان در مرکز هر استان تشکیل می‌شود. این دادگاه دارای رئیس و دو مستشار است، دادگاه تجدیدنظر و شعب دیوان عالی کشور با دو عضو نیز رسمیت دارند.


تفسیر ماده 426 قانون آیین دادرسی کیفری:

1- دادگاه تجدیدنظر استان و دیوان عالی کشور از نظر تعداد اعضاء مانند همدیگر هستند و هر دو دارای سیستم تعدد قاضی یعنی یک رئیس و دو مستشار می باشند که جلسه با حضور دو عضو رسمیت می یابد.

2- از نظر محل تشکیل دادگاه تجدیدنظر و دیوان عالی کشور متفاوت می باشند چراکه دادگاه تجدیدنظر در کلیه مراکز استان ها تشکیل می شود اما دیوان عالی کشور تنها در تهران و برخی از شهرها نظیر قم و مشهد شعبه دارد.

3- آرای غیرقطعی دادگاه ها قابل اعتراض در دادگاه تجدیدنظر استان یا دیوان عالی کشور می باشند. لذا رای دادگاه ها در غیرجرائم موضوع ماده 302 قانون آیین دادرسی کیفری قابل تجدیدنظر خواهی در دادگاه تجدیدنظر استان و در جرائم موضوع ماده 302، قابل فرجام خواهی در دیوان عالی کشور می باشد.


ماده ۴۲۷

آرای دادگاه‌های کیفری جز در موارد زیر که قطعی محسوب می‌شود، حسب مورد در دادگاه تجدیدنظر استان همان حوزه قضایی قابل تجدیدنظر و یا در دیوان عالی کشور قابل فرجام است:

الف- جرایم تعزیری درجه هشت باشد.

ب- جرایم مستلزم پرداخت دیه یا ارش، در صورتی ­که میزان یا جمع آنها کمتر از یک دهم دیه کامل باشد.

تبصره ۱- در مورد مجازات‌های جایگزین حبس، معیار قابلیت تجدیدنظر، همان مجازات قانونی اولیه است.

تبصره ۲- آراء قابل تجدیدنظر، اعم از محکومیت، برائت، یا قرارهای منع و موقوفی تعقیب، اناطه و تعویق صدور حکم است. قرار رد درخواست واخواهی یا تجدیدنظر خواهی، در صورتی مشمول این حکم است که رای راجع به اصل دعوی، قابل تجدیدنظر خواهی باشد.


تفسیر ماده 427 قانون آیین دادرسی کیفری:

1- در مقررات قانون آیین دادرسی کیفری، مقنن اصل را بر قابل تجدیدنظر یا فرجام بودن آرای دادگاه ها دانسته است مگر در ارتباط با بندهای الف و ب ماده 427 قانون آیین دادرسی کیفری.

2- رای دادگاه اطفال و نوجوانان و احکام دادگاه های ویژه روحانیت ولو از تعزیرات درجه هشت یا دیه و ارش کم تر از یک دهم صادر شده باشد، همواره قابلیت تجدیدنظر خواهی دارد. (مستند به ماده 445 قانون آیین دادرسی کیفری و ماده 48 آیین نامه دادسراها و دادگاه های ویژه روحانیت)

3- مستفاد از ماده 76 قانون مجازات اسلامی، ملاک برای تجدیدنظر خواهی از آرا مجازات قانونی جرم است نه مجازات قضایی.

4- قرار تعلیق اجرای مجازات برخلاف قرار تعویق صدور حکم، قطعی و غیرقابل تجدیدنظر است.


ماده ۴۲۸

آرای صادره درباره جرائمی که مجازات قانونی آنها سلب حیات، قطع عضو، حبس ابد و یا تعزیر درجه سه و بالاتر است و جنایات عمدی علیه تمامیت جسمانی که میزان دیه آنها نصف دیه کامل یا بیش از آن است و آرای صادره درباره جرائم سیاسی و مطبوعاتی، قابل فرجام خواهی در دیوان عالی کشور است.

تبصره- اجرای این ماده مانع از انجام سایر وظایف نظارتی دیوان عالی کشور به شرح مقرر در اصل یکصد و شصت و یکم (۱۶۱) قانون اساسی نمی باشد.


تفسیر ماده 428 قانون آیین دادرسی کیفری:

1- مطابق با آرای وحدت رویه 744 و 807 هیات عمومی دیوان عالی کشور، در جمع حبس و جزای نقدی به درجه حبس توجه می شود. لذا در فرضی که برای جرمی مجازات جزای نقدی درجه یک تا سه و حبس درجه چهار تا شش در نظر گرفته شده باشد، رای صادره قابل تجدیدنظر خواهی می باشد.

2- رای دادگاه نظامی یک قابل فرجام خواهی در دیوان عالی کشور می باشد و رای دادگاه نظامی دو قابل تجدیدنظر در دادگاه تجدیدنظر نظامی است.

3- آرای صادره از دادگاه بخش، به هیچ عنوان قابل فرجام خواهی در دیوان عالی کشور نمی باشد و مرجع اعتراض به آرای دادگاه بخش همواره دادگاه تجدیدنظر استان می باشد چراکه دادگاه بخش تحت هیچ شرایطی حق رسیدگی نهایی و صدور رای در ارتباط با جرائم موضوع ماده 302 قانون آیین دادرسی کیفری را ندارد.


ماده ۴۲۹

در مواردی که رأی دادگاه توأم با محکومیت به پرداخت دیه، ارش یا ضرر و زیان است، هرگاه یکی از جنبه‌های مزبور قابل تجدیدنظر یا فرجام باشد، جنبه‌های دیگر رأی نیز به تبع آن، حسب مورد قابل تجدیدنظر یا فرجام است.


ماده ۴۳۰

در صورتی که طرفین دعوی با توافق کتبی حق تجدیدنظر یا فرجام‌خواهی خود را ساقط کنند، تجدیدنظر یا فرجام‌خواهی آنان جز در خصوص صلاحیت دادگاه یا قاضی صادرکننده رای، مسموع نیست.


تفسیر ماده 430 قانون آیین دادرسی کیفری:

1- تجدیدنظر یا فرجام خواهی، حق بوده و لذا قابل اسقاط یا استرداد می باشد. استرداد این گونه حق مقید به مهلت نیست و تا خاتمه رسیدگی در دادگاه تجدیدنظر استان یا دیوان عالی کشور، می توان این تقاضا را مسترد کرد.

2- همچنین واخواهی نیز حق محکوم علیه است و ایشان می تواند نسبت به اسقاط یا استرداد آن اقدام کند.

3- بحث اسقاط حق تجدیدنظر خواهی از آرا در مورد دادستان (مدعی العموم) منتفی است.


ماده ۴۳۱

مهلت درخواست یا دادخواست تجدیدنظر و فرجام برای اشخاص مقیم ایران بیست روز و برای اشخاص مقیم خارج از کشور دو ماه از تاریخ ابلاغ رأی یا انقضای مهلت واخواهی است.


ماده ۴۳۲

هرگاه تقاضای تجدیدنظر یا فرجام، خارج از مهلت مقرر تقدیم شود و درخواست‏ کننده عذر موجهی عنوان کند، دادگاه صادرکننده رای ابتدا به عذر او رسیدگی می نماید و در صورت موجه شناختن آن، قرار قبولی درخواست و در غیر این صورت قرار رد آن را صادر می کند. جهات عذر موجه همان است که در ماده (۱۷۸) این قانون مقرر شده است.


تفسیر ماده 432 قانون آیین دادرسی کیفری:

1- مستند به مواد 432، 440 و 441 قانون آیین دادرسی کیفری، قرار رد درخواست یا دادخواست تجدیدنظر در موارد زیر صادر می شود: الف- تقاضای تجدیدنظر خارج از موعد مطرح شده باشد، ب- از تقاضای تجدیدنظر در موعد قانونی رفع نقص نشده باشد. ج- تجدیدنظر خواه درخواست تجدیدنظر را مسترد نموده باشد.

2- در صورت اعتراض به قرار رد درخواست تجدیدنظر در دادگاه تجدیدنظر استان و پذیرش اعتراض، دادگاه تجدیدنظر قرار رد صادره را نقض و راساً اقدام به صدور قرار قبولی درخواست تجدیدنظر می نماید.


ماده ۴۳۳

اشخاص زیر حق درخواست تجدیدنظر یا فرجام دارند:

الف- محکومٌ‌علیه، وکیل یا نماینده قانونی او

ب- شاکی یا مدعی خصوصی و یا وکیل یا نماینده قانونی آنان

پ- دادستان از جهت برائت متهم، عدم انطباق رأی با قانون و یا عدم تناسب مجازات


ماده ۴۳۴

جهات تجدیدنظرخواهی به شرح زیر است:

الف- ادعای عدم اعتبار ادله یا مدارک استنادی دادگاه

ب- ادعای مخالف بودن رأی با قانون

پ- ادعای عدم صلاحیت دادگاه صادرکننده رأی یا وجود یکی‌از جهات رد دادرس

ت- ادعای عدم توجه دادگاه به ادله ابرازی

تبصره- اگر تجدیدنظرخواهی به استناد یکی از جهات مذکور در این ماده به‌عمل آید، در صورت وجود جهت دیگر، به آن هم رسیدگی می‌شود.


ماده ۴۳۵

دادگاه تجدیدنظر استان و دیوان‌عالی کشور فقط نسبت به آنچه مورد تجدیدنظرخواهی یا فرجام خواهی واقع و نسبت به آن رأی صادر شده است، رسیدگی می‌کند.


ماده ۴۳۶

تجدیدنظر‏خواهی یا فرجام خواهی طرفین راجع به جنبه کیفری رأی با درخواست کتبی و پرداخت هزینه دادرسی مقرر صورت می‌گیرد و نسبت به ضرر و زیان ناشی از جرم، مستلزم تقدیم دادخواست و پرداخت هزینه دادرسی مطابق قانون آیین دادرسی مدنی است.

تبصره- تجدیدنظرخواهی یا فرجام‌خواهی محکومٌ‌علیه نسبت به محکومیت کیفری و ضرر و زیان ناشی از جرم به‌صورت توأمان، مستلزم پرداخت هزینه دادرسی در امر حقوقی و رعایت تشریفات آیین‌دادرسی مدنی نیست.


ماده ۴۳۷

هرگاه تجدیدنظرخواه یا فرجام‌خواه، مدعی اعسار از پرداخت هزینه دادرسی دعوای ضرر و زیان ناشی از جرم شود، دادگاه صادرکننده رأی نخستین به این ادعاء خارج از نوبت رسیدگی می‌کند.


ماده ۴۳۸

هرگاه تجدیدنظرخواه یا فرجام‌خواه زندانی باشد، حسب مورد از پرداخت هزینه دادرسی مرحله تجدیدنظر یا فرجام در امری که به موجب آن زندانی است، معاف می‌گردد.


ماده ۴۳۹

تجدیدنظرخواه یا فرجام‌خواه باید حسب مورد، درخواست یا دادخواست خود را به دفتر دادگاه صادرکننده رأی نخستین یا تجدیدنظر و یا دفتر زندان تسلیم کند. دفتر دادگاه یا زندان باید بلافاصله آن را ثبت کند و رسیدی مشتمل بر نام تجدیدنظرخواه یا فرجام‌خواه و طرف دعوای او، تاریخ تسلیم و شماره ثبت به تقدیم‌کننده بدهد و همان شماره و تاریخ را در دادخواست یا درخواست تجدیدنظر و فرجام درج کند. تاریخ مزبور تاریخ تجدیدنظر یا فرجام‌خواهی محسوب می‌شود. دفتر دادگاه تجدیدنظر استان یا زندان مکلف است پس از ثبت تقاضای تجدیدنظر یا فرجام، بلافاصله آن را به دادگاه صادرکننده رأی نخستین ارسال کند.

تبصره- در صورتی‌که تجدیدنظر‏خواهی یا فرجام‌خواهی در مهلت مقرر صورت گیرد، دفتر دادگاه صادرکننده رأی نخستین، بلافاصله یا پس از رفع نقص، پرونده را حسب مورد، به دادگاه تجدیدنظر استان یا دیوان‌عالی کشور ارسال می‌کند.


ماده ۴۴۰

هرگاه درخواست یا دادخواست تجدیدنظرخواهی یا فرجام‏ خواهی فاقد یکی از شرایط قانونی باشد، مدیر دفتر دادگاه نخستین، ظرف دو روز، نقایص آن‌را به درخواست­ کننده یا دادخواست‏ دهنده اعلام و اخطار می‌کند تا ظرف ده روز از تاریخ ابلاغ، نقایص مذکور را رفع کند. چنانچه در مهلت مقرر، رفع نقص صورت نگیرد و در صورتی که درخواست یا دادخواست تجدیدنظر یا فرجام خارج از مهلت قانونی تقدیم شود، مدیر دفتر، پرونده را به نظر رییس دادگاه می‌رساند تا قرار مقتضی را صادر کند. این قرار حسب مورد قابل اعتراض در دادگاه تجدیدنظر استان و یا دیوان‌عالی کشور است.


ماده ۴۴۱

هرگاه تجدیدنظرخواه یا فرجام‌خواه درخواست یا دادخواست تجدیدنظر یا فرجام را مسترد کند، دادگاه صادرکننده رأی نخستین، قرار رد درخواست یا ابطال دادخواست تجدیدنظر یا فرجام را صادر می‌کند. چنانچه پرونده به مرجع تجدیدنظر یا فرجام ارسال شده باشد، قرار رد درخواست یا ابطال دادخواست تجدیدنظر یا فرجام توسط دادگاه تجدیدنظر استان یا دیوان‌عالی کشور صادر می‌شود. در هر حال، درخواست یا دادخواست تجدیدنظر یا فرجام مجدد، پذیرفته نیست.


ماده ۴۴۲

در تمام محکومیت‌های تعزیری در صورتی که دادستان از حکم صادره درخواست تجدیدنظر نکرده باشد، محکومٌ‌علیه می‌تواند پیش از پایان مهلت تجدیدنظرخواهی با رجوع به دادگاه صادرکننده حکم، حق تجدیدنظرخواهی خود را اسقاط یا درخواست تجدیدنظر را مسترد نماید و تقاضای تخفیف مجازات کند. در این‌صورت، دادگاه در وقت فوق‌العاده با حضور دادستان به موضوع رسیدگی و تا یک چهارم مجازات تعیین شده را کسر می‌کند. این حکم دادگاه قطعی است.


ماده ۴۴۳

آرایی که در مرحله تجدیدنظر صادر می شود، قطعی است.


تفسیر ماده 443 قانون آیین دادرسی کیفری:

رای صادره پس از تجدیدنظر یا فرجام خواهی قطعی است و تنها امکان اعاده دادرسی (عام یا خاص) نسبت به آن وجود دارد.


ماده ۴۴۴

مرجع رسیدگی به درخواست تجدیدنظر از آراء و تصمیمات دادگاه‌اطفال و نوجوانان، شعبه‌ای از دادگاه تجدیدنظر استان است که مطابق با شرایط مقرر در این قانون و با ابلاغ رییس قوه قضاییه تعیین می‌گردد. مرجع فرجام‌خواهی از آراء و تصمیمات دادگاه کیفری یک ویژه رسیدگی به جرایم اطفال و نوجوانان، دیوان‌عالی کشور است.


ماده ۴۴۵

آرای دادگاه اطفال و نوجوانان در تمامی موارد قابل تجدیدنظر خواهی است.


ماده ۴۴۶

درخواست تجدیدنظر از آراء و تصمیمات دادگاه اطفال و نوجوانان را می‌توان به دفتر دادگاه صادرکننده حکم یا دفتر دادگاه تجدیدنظر استان یا چنانچه طفل یا نوجوان در کانون اصلاح و تربیت نگهداری می‌شود به دفتر کانون اصلاح و تربیت تسلیم نمود.


ماده ۴۴۷

درخواست تجدیدنظر از آراء و تصمیمات دادگاه اطفال و نوجوانان می‌تواند توسط نوجوان یا ولی یا سرپرست قانونی طفل یا نوجوان و یا وکیل آنان به‌عمل آید. دادستان نیز هرگاه آراء و تصمیمات دادگاه را مخالف قانون بداند می‌تواند درخواست تجدیدنظر نماید. مدعی خصوصی می‌تواند فقط از حکم مربوط به ضرر و زیان یا برائت یا قرار منع یا موقوفی یا تعلیق تعقیب و یا قرار بایگانی کردن پرونده تجدیدنظرخواهی کند.

افزودن دیدگاه

امتیاز شما :

دیدگاه کاربران

دیدگاهی ثبت نشده است.