نمونه رای رد ادعای اعسار و محکومیت خواهان دعوا به پرداخت جریمه

29 تیر 1401 1 5048
نمونه رای رد ادعای اعسار و محکومیت خواهان دعوا به پرداخت جریمه

بازدید کننده بزرگوار، در این مقاله یک نمونه رای رد ادعای اعسار برایتان قرار داده ایم تا با نحوه صدور رای در این زمینه آشنا شوید.

این نمونه رای که از شعبه سوم دادگاه عمومی حقوقی فیروز آباد صادر شده است درباره این موضوعات می باشد: ماده 109 قانون آیین دادرسی مدنی، هدف از طرح دعوای اعسار، اصل چهلم قانون اساسی، ماده 7 قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی، رای رد ادعای اعسار

مطلب مرتبط: نکات حقوقی طرح دعوای اعسار

چکیده رای رد ادعای اعسار

دادگاه ضمن رد ادعای اعسار خواهان، ایشان را به جهت هدف ایشان در ایذاء خوانده و تاخیر در ادای دین، مستنداً به تبصره ماده 109 قانون آیین دادرسی مدنی، به پرداخت سه برابر هزینه دادرسی در حق دولت محکوم نموده است.

مطلب مرتبط: دادخواست اعسار از پرداخت محکوم به

رای دادگاه

پیرامون دعوی آقای ... فرزند ... به طرفیت آقای ... فرزند ... به خواسته اعسار از پرداخت محکوم به موضوع اجرائیه شماره ... مورخ 03-07-1400 صادره از شعبه سوم دادگاه عمومی حقوقی دادگستری شهرستان فیروز آباد، بدین توضیح که به موجب اجرائیه مذکور، خواهان می باید بابت یک فقره چک به تاریخ 05-06-1400 مبلغ 120 میلیون تومان در حق خوانده پرداخت نماید. اکنون با توجه به ماده 7 قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی و توجه به این نکته که دین خواهان با توجه به چک موصوف، معوض می باشد و خواهان، تلف حقیقی یا حکمی مابه ازاء دین را اثبات ننموده مضافاً اینکه خواهان، علیرغم ابلاغ واقعی در جلسه دادرسی حضور نیافت و شهود ایشان حاضر نشدند و همچنین خواهان، جهت ارائه استعلام ها و پاسخ آنها، به شعبه مراجعه ننمود که با در نظر گرفتن همه موارد دادگاه دعوی ایشان را وارد ندانسته و به گواه ماده پیش گفته و ماده 197 قانون آیین دادرسی مدنی حکم بر بطلان دعوی ایشان صادر و اعلام می نماید و پیرامون قصد خواهان از طرح این دعوی لازم به توضیح است که در زمان کنونی، دعوی اعسار، به نوعی بازیچه دست عده زیادی از بدهکاران مالی گردیده و این دعوی و قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی، ماهیت و فلسفه اصلی خود را از دست داده و ذهنیت اغلب مدیونین که به محاکم مراجعه می کنند به گونه ای شکل گرفته که گویا هر شخصی که بدهکار شد، باید این دعوی را مطرح کند و این ذهنیت، علاوه بر اینکه ناشی از ضعف مسئولین در آگاه سازی مردم است، یکی از نتایج و تبعات وخیم پذیرش بیش از حد دعاوی اعسار در محاکم می باشد. هر چند این موضوع به زعم این دادگاه به معنی عدم پذیرش مطلق دعاوی اعسار نیست (و می بایست هر پرونده حسب مورد بررسی گردد) اما ضرورت دارد همه جوانب در نظر گرفته شود و صرف دلسوزی برای شخصی که مدعی وضعیت ضعیف مالی است و معطوف کردن تقصیر به سمت دولت (که یقیناً مقصر می باشد)، لزوما منجر به دستیابی به انصاف نمی گردد چراکه اگر بدهکار، در این جامعه زندگی می کند و با شرایط اقتصادی این جامعه دست و پنجه نرم می کند و برای سپری کردن زندگی خود با سختی هایی روبروست، اغلب طلبکاران هم در همین جامعه زندگی می کنند و با همان شرایط یا حتی بدتر از آن روبرو هستند و چه بسا موضوع قرارداد، کل سرمایه و زندگی طلبکار باشد و در بیشتر موارد، مدیون، به صورت مطلوب یا کامل، از مال موضوع قرارداد بهره برداری می کند و نکته جالب و قابل تامل اینکه، پس از محکومیت، مدیون، ضمن پیوست نمودن شهادت دو شاهد، با ارائه صورت وضعیت مالی خود که تقریباً در همه دعاوی اعسار، حساب های بانکی بدون موجودی یا دارای موجودی ناچیز هستند و هیچ مالی هم به نام مدعی اعسار نمی باشد،!! ادعای خود را مطرح می نماید و هر چند در مبحث اقتصادی، نمی توان منکر نقص عملکرد مسئولین گردید (که در جای خود، دولت و مسئولین به شدت قابل سرزنش هستند) اما این موضوع نباید توجیهی از سوی بدهکار باشد به ویژه اینکه اصل چهلم قانون اساسی بیان داشته که هیچ کس نمی تواند اعمال حق خویش را وسیله اضرار به غیر قرار دهد. از نظر اخلاقی، خوانده نباید طلبکاری را که با امید یا استرس با ایشان معامله نموده در تنگنا قرار دهد و طلبکاری که اصولا باید بی نیاز از پیگیری حق خود باشد، ناچار می شود به دادگستری پناه ببرد و مدت ها پیگیر حق مسلمی باشد که مدیون وظیفه داشته آن را پرداخت نماید و خسارات مادی و معنوی زیادی به طلبکار وارد می شود که به هیچ عنوان محاسبه نمی گردد و حتی در مواردی این خسارات معنوی غیر قابل جبران است و این در حالی است که مدیون باید به دنبال طلبکار باشد تا رضایت ایشان را اخذ نماید. حال با این مقدمه، از آنجا که خواهان، علیرغم ابلاغ واقعی در جلسه دادرسی حضور نیافت و جهت استعلام ها اقدامی ننمود و همچنین صدور چک صد و بیست میلیون تومانی، حداقل در زمان صدور چک، دلالت بر توان مالی ایشان به میزان مبلغ چک داشته که این وضعیت مالی با در نظر گرفتن اصل استصحاب همچنان پابرجاست و خلاف آن ثابت نشده و همچنین شهود ایشان در جلسه دادرسی حضور نیافتند، بنابراین دادگاه هدف ایشان از طرح این دعوی را ایذاء خوانده و تاخیر در ادای دین تشخیص می دهد و به گواه تبصره ماده 109 همان قانون، خواهان را به پرداخت سه برابر هزینه دادرسی در حق دولت محکوم می نماید. رای صادره ظرف مدت بیست روز پس از ابلاغ قابل تجدیدنظر خواهی در دادگاه تجدیدنظر استان فارس می باشد.

رئیس شعبه سوم دادگاه عمومی حقوقی فیروز آباد

توضیح: نمونه رای های منتشر شده در عدالت سرا اعم از نمونه رای بدوی، نمونه رای تجدیدنظر و نمونه رای دیوان عموما از نمونه رای های منتشر شده از سوی قوه قضائیه و مراکز و پژوهشگاه های وابسته به قوه قضائیه برگرفته شده است.


امیدواریم مطالب برای شما مفید بوده باشد. لطفا مطالب را با دوستان خود به اشتراک بگذارید و با امتیاز دادن به مطالب، ما را در جهت بهبود و تولید هر چه بیشتر مطالب یاری فرمایید. همچنین می توانید نظرات یا سوالات خود را در بخش دیدگاه ها مطرح نمایید در اسرع وقت به سوالات شما پاسخ داده خواهد شد.

افزودن دیدگاه

امتیاز شما :

دیدگاه کاربران

نگار حقی خواجه غیاثی
18 آبان 1403
با سلام خداوند به چنین قضات باعلم ودانش وجسور عمر با عزت عطا کند و مانند این بزرگان رو در این جامعه نیازمند زیادکن