وصیت عهدی به چه معناست؟

وصیت چیست؟
وصیت عمل حقوقی است که به موجب آن، شخص در زمان حیات خود، انجام امور مشخصی را برای زمان بعد از فوت خود مشخص می نماید. وصیت کننده را “موصی”، به کسی که از وصیت استفاده می کند “موصی له”، مورد وصیت را “موصی به” و به کسی که می بایست به وصیت عمل نماید، “وصی” گفته می شود.
کاملا واضح و مبرهن است که فردی که وصیت می نماید (موصی) می بایست دارای اهلیت کامل (بلوغ، عقل، اختیار و …) باشد و بر اموال خود تسلط کامل داشته باشد.
وصیت بر دو قسم است:
- وصیت تملیکی
- وصیت عهدی
در این مقاله در ارتباط با وصیت عهدی و چگونگی انجام آن به تفصیل توضیح داده می شود.
مطلب مرتبط: نحوه ابطال وصیت نامه در دادگاه
وصیت عهدی چیست؟
در وصیت نامه های تنظیمی روال معمول به اینصورت می باشد که افراد برای زمان بعد از فوت خود در مورد امور و اموال خود تعیین تکلیف می نمایند. (وصیت نسبت به ثلث ماترک نفوذ دارد.) اگر در وصیت نامه قید شود که فردی به نیابت از وصیت کننده، بعد از فوت او، عهده دار انجام اموری شود و به نوعی تعهدی بر ذمه او بار شود، این وصیت، وصیت عهدی است. به عبارت دیگر، وصیت عهدی عبارت است از اینکه شخصی یک یا چند نفر را برای انجام امر یا اموری یا تصرفات دیگری مامور می نماید. (ماده ٨٢٦ قانون مدنی)
نکته مهم در مورد وصیت عهدی این است که در این نوع وصیت، قبول وصی (کسی که می بایست مورد وصیت را انجام دهد) شرط نیست، یعنی اینکه اگر موصی (وصیت کننده) انجام موردی را توسط وصی برای زمان بعد از فوت خود وصیت نماید، قبول وصی لازم نیست حتی اگر نسبت به وصیت جاهل باشد. اما اگر در زمان زنده بودن موصی، وصی نسبت به وصیت آگاهی پیدا کند، میتواند آن وصیت را قبول نکند که به اصطلاح به آن “رد وصیت” می گویند.
اگر وصی در زمان حیات موصی، وصیت را رد نکند، بعد از فوت او حق رد وصیت را نخواهد داشت.
ماده ٨٣٤ قانون مدنی بیان نموده است:
“در وصیت عهدی قبول شرط نیست لیکن وصی میتواند مادام که موصی زنده است وصایت را رد کند و اگر قبل از فوت موصی رد نکرد بعد از آن حق رد ندارد گرچه جاهل بر وصایت بوده باشد.”

وصیت عهدی به چه معناست؟ – عدالت سرا
جهت تنظیم وصیت عهدی می بایست شرایطی در وصی وجود داشته باشد، آن شرایط عبارتند از:
الف) کسی که مکلف است مورد وصیت را انجام دهد (وصی)، می بایست بالغ (دختر ٩ سال تمام قمری و پسر ١٥ سال تمام قمری)، عاقل و رشید (کسی که در معاملات نفع عقلایی را درک نماید و عقل معاش داشته باشد) باشد.
بنابراین افراد مجنون و سفیه را به تنهایی نمی توان بعنوان وصی تعیین نمود.
مطابق با قانون می توان یک صغیر را به همراه یک کبیر بعنوان وصی انتخاب کرد اما انجام امور تا زمان بلوغ صغیر بر عهده کبیر خواهد بود. همچنین در مورد سفیه و مجنون، قانون مقرر میدارد که این افراد را نیز میتوان به همراه یک کبیر بعنوان وصی قرار داد و تا زمانی که مجنون، عاقل و سفیه، رشید نشده باشند، می بایست به همراه کبیر بعنوان وصی امور را انجام دهند.
اگر وصی مجنون شود و یا به هر علتی مانند بیماری بطور موقت نتواند به امر وصایت بپردازد از سمت خود برکنار نمیشود اما دادگاه فردی را عنوان “امین” انتخاب نموده تا بطور موقت امور مورد وصیت را انجام داده و پس از برطرف شدن بیماری و یا مشکل، مجدد وصی آن امور را انجام خواهد داد.
ب) عدالت شرط انجام وصیت نیست یعنی یک فرد غیر عادل را هم میتوان بعنوان وصی تعیین نمود و تنها چیزی که اهمیت دارد انجام مورد وصیت می باشد چرا که در قانون مدنی ماده ای وجود ندارد که عدالت را شرط انجام وصیت قرار داده باشد.
ج) وصی قرار دادن یک کافر جهت انجام امور یک مسلمان باطل می باشد.
نکته قابل توجه این است که اگر موصی، صفت خاصی را در وصی شرط نموده باشد و وصی بعدها فاقد آن شود، وصی منعزل می گردد.
تمامی شروط فوق الذکر می بایست در زمان فوت موصی در وصی وجود داشته باشند بنابراین اگر صفتی در زمان وصیت در وصی وجود نداشته باشد، اما در زمان فوق موصی آن صفت را دارا شود، آن وصیت صحیح می باشد.
مطلب مرتبط: نمونه دادخواست اثبات صحت و اصالت وصیت نامه
حدود اختیارات وصی
وصی مکلف است که مطابق با وصیت عمل نموده و در همه مراحل مصلحت موصی را رعایت نماید. بنابراین اگر وصی برخلاف وصیت نامه، عملی را انجام دهد و به اصطلاح خیانت در وصیت نماید، از سمت خود توسط حکم دادگاه صالح، منعزل می شود و فرد دیگری جایگزین او می گردد.
مطلب مرتبط: تصفیه ترکه چیست؟
مستندات قانونی در وصیت نامه عهدی
صورتجلسه نشست قضائی استان قم مورخ ۱۳۸۶/۰۷/۱۰
پدری فرزند ارشد خود را وصی قرار داده تا از محل ثلث، پنج عمل خاص، انجام دهد. وصی نسبت به سه مورد به وصیت عمل کرده و نسبت به دو مورد دیگر به فرزند خود وصیت کرده که او، آن دو مورد را انجام دهد. اکنون پس از فوت وصی اول، فرزندان موصی اول، اقدام وصی اول را مبنی بر وصی قراردادن فرزند خود قبول نداشته و مدعی هستند که وی حق تعیین وصی نداشته است. وصی دوم هم دعوایی تحت عنوان اثبات وصایت نسبت به اموال جد خود به طرفیت عموها و عمههایش تقدیم نموده است.
آیا وصی اول شرعاً و قانوناً حق تعیین وصی را برای انجام بقیه وصایای پدر خود داشته است؟ (در ضمن در وصیتنامه، در مورد این موضوع که وصی اول حق تعیین وصی دارد یا خیر، مطلبی قید نشده است)
نظر هیئت عالی
در سؤال مطروحه گفته شده، پدری فرزند ارشد خود را برای انجام اموری پس از فوتش وصی قرار داده است. وصی در زمان حیاتش نمیتواند کلیه امور مشخص شده در وصیت عهدی را انجام دهد و دو مورد از وصیت اجرا نمیشود. در صورتی که پدر در وصیتنامه به وصی اجازه داده باشد، وی میتواند شخصی را به عنوان وصی برای انجام امور معوقه تعیین کند والّا حتی در صورت سکوت از مفهوم مخالف ماده 1190 قانون مدنی، چنین حقی ندارد و وصایت او با مرگش خاتمه یافته است.
صورتجلسه نشست قضائی استان مازندران/ شهر بابلسر مورخ ۱۳۸۰/۰۲/۰۵
در صورتی که وصی فوت کند و یکی از ورثه، وصی متوفی یـا وکیل آنان تقاضای تعییـن وصی کند تکلیف دادگاه چیست؟
نظر هیئت عالی
در صورتی که موصی در وصیتنامه چند نفر را به نحو ترتیب وصی معین نکرده باشد و یا اینکه در صورت تعیین وصی واحد، اختیار انتخاب به او تفویض نکرده باشد انتخاب وصی از ناحیه دادگاه محمل قانونی نداشته و در نتیجه اتفاق نظر نشست قضایی دادگستری بابلسر تأیید میشود.
نظر اتفاقی
با توجه به مفاد مواد قانون مدنی در باب وصیت به نظر میرسد درخواست تعیین وصی از دادگاه فاقد توجیه قانونی است زیرا وصیت از ناحیه موصی یا میت در زمان حیات خود وی صورت میگیرد و در واقع سفارشی است که نسبت به ثلث ماترک نفوذ دارد و قانونگذار جعل وصی از ناحیه حاکم را پیشبینی نکرده است؛ لذا چنین دعوایی قابلیت استماع را ندارد.
جهت مشاوره حقوقی با وکیل پایه یک دادگستری به صفحه تماس با ما مراجعه فرمائید.