معامله با حق استرداد چیست؟

18 اسفند 1402 0 3465
معامله-با-حق-استرداد

معامله با حق استرداد

منظور از معامله با حق استرداد یا بیع شرط، عقدی است که مطابق با آن برای یکی از طرفین یا برای شخص ثالثی حق فسخ، شرط شود. حق فسخ عموماً برای فروشنده شرط می شود و بدین صورت در قرارداد نوشته می شود که اگر فروشنده ظرف مدت مشخصی، ثمن (پول) معامله را به خریدار برگرداند، حق فسخ معامله و تملیک مجدد مبیع (مال مورد معامله)، را دارا می باشد. در قانون مدنی به این عقد، "بیع شرط" گفته می شود و در قانون ثبت به آن، "معامله با حق استرداد" می گویند. در واقع معامله با حق استرداد، عقدی است معوض، به این معنا که مطابق با آن، انتقال دهنده می تواند با برگرداندن مبلغی که دریافت کرده است، مال تملیک شده را استرداد نماید. نکته مهم این است که در بیع شرط، خیار برای فروشنده شرط می شود و استفاده از این خیار، منوط به پرداخت ثمن از جانب خریدار می باشد.

مطلب مرتبط: تایید فسخ قرارداد به جهت شرط خیار

معمولا روال انجام این کار به اینصورت است که فردی مال خود را فروخته و در آن شرط می گردد که اگر در ظرف مدت مشخص، فروشنده بتواند پول را برگرداند، عقد فسخ می شود و مبیع باید برگردانده شود. فروشنده تنها در صورتی می تواند عقد را فسخ کند که تمامی پول را برگرداند. البته ناگفته نماند که طرفین می توانند در مورد استرداد کل یا بخشی از مبیع نیز با یکدیگر توافق نمایند. در این ارتباط ماده 458 قانون مدنی بیان میدارد:

«در عقد بیع متعاملین می توانند شرط نمایند که هرگاه بایع در مدت معینی تمام مثل ثمن را به مشتری رد کند خیار فسخ معامله را نسبت ‌به تمام مبیع داشته باشد و همچنین می توانند شرط کنند که هرگاه بعض مثل ثمن را رد کرد خیار فسخ معامله را نسبت ‌به تمام یا بعض مبیع داشته باشد در هر حال حق خیار تابع قرارداد متعاملین خواهد بود و هرگاه نسبت ‌به ثمن قید تمام یا بعض نشده باشد خیار ثابت نخواهد بود مگر با رد تمام ثمن.»

شایان ذکر است که اگر ثمن، اموال مثلی مانند پول نباشد و از اموال قیمی مانند یک کتاب خطی، باشد، در صورت تلف شدن ثمن، باید بهای آن پرداخت گردد و بنظر می رسد که بهای روز فسخ ملاک می باشد. ماده 950 قانون مدنی بیان می دارد:

«مثلی که در این قانون ذکر شده عبارت از مالی است که اشباه و نظایر آن نوعاً زیاد و شایع باشد مانند حبوبات و نحو آن و قیمی مقابل ‌آن است. معذلک تشخیص این معنا با عرف می باشد.»

بیشتر بخوانید: چگونه می توان ثمن معامله را استرداد نمود؟

شرایط معامله با حق استرداد چیست؟

در بیع شرط، مالکیت مبیع به خریدار منتقل می شود با این شرط که فروشنده حق خیار دارد یعنی اگر فروشنده در مدت مشخص شده، پول را برنگرداند و قرارداد را فسخ نکند، بیع قطعی می شود و مبیع جزء دارایی خریدار می شود. اما اگر فروشنده در مدت معین شده، با رد ثمن، بیع را فسخ کند، از آن زمان مبیع به مالکیت او برمی گردد. ماده 459 قانون مدنی بیان نموده است:

«در بیع شرط به مجرد عقد، مبیع ملک مشتری می شود با قید خیار برای بایع. بنابراین اگر بایع به شرایطی که بین او و مشتری برای ‌استرداد مبیع مقرر شده است عمل ننماید بیع قطعی شده و مشتری مالک قطعی مبیع می گردد و اگر بالعکس بایع به شرایط مزبوره عمل ننماید و مبیع را‌ استرداد کند از حین فسخ مبیع مال بایع خواهد شد ولی نمائات و منافع حاصله از حین عقد تا حین فسخ مال مشتری است.»

وجود خیار شرط اگر چه مانع انتقال مالکیت به خریدار نمی شود اما تسلط او بر مبیع (مال مورد معامله) را محدود می کند. در این ارتباط ماده 460 قانون مدنی عنوان نموده است:

«در بیع شرط مشتری نمی تواند در مبیع تصرفی که منافی خیار باشد از قبیل نقل و انتقال و غیره بنماید.»

مطابق با ماده فوق الذکر مشخص می شود که هدف از وجود خیار شرط، این است که امکان اجرای خیار برای فروشنده وجود داشته باشد و مالک، اقدامی نکند که حق فروشنده از بین برود بنابراین خریدار نمیتواند مبیع را به فرد دیگری انتقال بدهد یا تغییری در آن بدهد و ... . ماده 500 قانون مدنی بیان نموده است:

«در بیع شرط، مشتری می تواند مبیع را برای مدتی که بایع حق خیار ندارد اجاره دهد و اگر اجاره منافی با خیار بایع باشد به وسیله جعل ‌خیار یا نحو آن حق بایع را محفوظ دارد و الا اجاره تا حدی که منافی با حق بایع باشد باطل خواهد بود.»


امیدواریم مطالب برای شما مفید بوده باشد. لطفا مطالب را با دوستان خود به اشتراک بگذارید و با امتیاز دادن به مطالب، ما را در جهت بهبود و تولید هر چه بیشتر مطالب یاری فرمایید. همچنین می توانید نظرات یا سوالات خود را در بخش دیدگاه ها مطرح نمایید در اسرع وقت به سوالات شما پاسخ داده خواهد شد.

جهت اخذ مشاوره، می توانید به بخش مشاوره حقوقی مراجعه نمایید.

درخواست مشاوره

افزودن دیدگاه

امتیاز شما :

دیدگاه کاربران

دیدگاهی ثبت نشده است.
تماس با وکیل