نمونه رای اثبات حیله و تقلب منتهی به صدور حکم

12 خرداد 1402 2 9597
نمونه رای اثبات حیله و تقلب منتهی به صدور حکم

بازدید کننده بزرگوار، در این مقاله یک نمونه رای اثبات حیله و تقلب منتهی به صدور حکم برایتان قرار داده ایم تا با نحوه صدور رای در این زمینه آشنا شوید.

این نمونه رای که از شعبه ۹ دادگاه عمومی حقوقی گرگان صادر شده است درباره این موضوعات می باشد: اثبات حیله و تقلب، اعاده دادرسی، فعل مادی متقلبانه، ترک فعل عامدانه، رای اثبات حیله و تقلب منتهی به صدور حکم

بیشتر بخوانید: اعاده دادرسی حقوقی چیست؟

چکیده رای اثبات حیله و تقلب منتهی به صدور حکم

وقتی سخن از حیله و تقلب می گردد منظور وضعیتی است که احدی از اصحاب دعوا با فعل مادی متقلبانه یا ترک فعل عامدانه و از روی نیرنگ و حیله مسیر دادرسی را تغییر دهد آنچه در بادی امر به ذهن متبادر می شود اینکه ابزار و وسیله ای که با استفاده از آن نیرنگ و حیله جاری می شود نیز می بایست ساختگی و صوری و مبتنی بر تقلب باشد.

رای دادگاه

دادنامه شماره: 140003390004295268 تاریخ تنظیم: 12-11-1400

آغاز رسیدگی به پرونده اینکه دعوایی از سوی 1. آقای غلام رضا تاتاری ... فرزند ... 2. خانم هدیه ذبیحی فرزند ... با وکالت ... به خواسته 1. اثبات حیله و تقلب منتهی به صدور حکم بر نقض دادنامه صادره از شعبه نهم دادگاه عمومی حقوقی گرگان در شعبه چهارم محکمه تجدیدنظر استان گلستان 2. مطالبه خسارات دادرسی به طرفیت 1. امید تاتاری فرزند ... 2. آقای بهری بیک محمدی فرزند ... 3. حاج رهبر فرزند ... مطرح شده است بدین شرح که وکیل خواهان مدعی است آقای ... مالک پلاک ثبتی 9472 فرعی از 12 اصلی می باشد که طی وکالت نامه رسمی به شماره ۱۷۳۳۷ با جناب امید تاتاری وکالت در فروش و نقل و انتقال ملک موصوف را اعطا می نمایند و جناب امید تاتاری طی سند رسمی مالکیت به خانم هدیه ذبیحی انتقال و خانم ذبیحی نیز طی صلح نامه عادی مورخ 10-11-1397 تمامت عین پلاک ثبتی موصوف را به آقای غلام رضا تاتاری منتقل می نمایند. جناب رهبر در دعوی تقابل خواسته خلع ید به خواسته ابطال سند نقل و انتقال و ابطال وکالت نامه به این جهت که وکالت از باب ضمانت وجه موضوع اقتراض از جناب امید تاتاری تنظیم و قرض اداء لذا وکالت باطل و انتقال بعدی فاقد وجاهت است در پرونده کلاسه ۹۹۰۹۹۷۰۰۵۹۰۰۰۷۹۸ شعبه نهم محکمه حقوقی گرگان و چهارم محکمه تجدیدنظر استان گلستان طرح می نمایند. دادگاه بدوی حکم له موکل صادر و محکمه تجدیدنظر دفاع خواهان دعوی تقابل را به استناد اظهارات جناب بهری بیک محمدی تایید نموده اند که وجه موضوع را به نمایندگی از جناب تاتاری اخذ و قرض تسویه شده است پذیرش و این در حالی است که جناب بیک محمدی و رهبر با یکدیگر تبانی و با قلب واقعیت در پرداخت قرض مورد ادعا در دادرسی خلل ایجاد می نمایند علی ایحال جهت اثبات حیله و تقلب مشارالیها محتویات پرونده کلاسه ۹۸۰۶۷۴ شعبه نهم حقوقی گرگان استناد و صدور حکم شایسته مورد استدعاست. با توجه به اینکه تقاضای اثبات حیله و تقلب نسبت به فرایند دادرسی گردیده که فرایند آن در همین حوزه قضایی صورت گرفته است در نتیجه صلاحیت این دادگاه محرز و مسلم است. در جلسه مورخ 09-08-1400 طرفین حضور یافتند و مشروح مذاکرات ایشان در صورتمجلس منعکس است سپس پرونده استنادی (پرونده ای که ادعای حیله و نیرنگ در آن شده) مورد مطالبه قرار گرفت و واصل شد آنگاه جهت بررسی آن و تطبیق موارد موضوع ادعای خواهان وقت رسیدگی تعیین و طرفین به دادرسی دعوت گردیده اند. در جلسه مورخ 30-10-1400 و لوایح متعاقب آن اظهارات اصحاب دعوا مورد بررسی قرار گرفت آنچه بر این دادگاه مستنبط است اینکه 1) وقتی سخن از حیله و تقلب مطرح شود منظور رفتار خلاف واقع و قلب حقیقتی است که موجبات گمراهی و سردرگمی محکمه را فراهم آورد و مسیر دادرسی را به سمت خویش سوق دهد به نحوی که رفتار مادی مزبور موثر در تصمیم دادگاه باشد به عنوان نمونه وقتی خواهان در دعوای مطالبه خسارت ملک دیگری را به کارشناس نشان دهد یا اینکه خواهان شخص دیگری را به جای خوانده جا زده و هویتی ساختگی برای خوانده ایجاد دارد این اعمال جلوه ای از تقلب و نیرنگ به خود داشته است. بنابرین وقتی سخن از حیله و تقلب می گردد منظور وضعیتی است که احدی از اصحاب دعوا با فعل مادی متقلبانه یا ترک فعل عامدانه و از روی نیرنگ و حیله مسیر دادرسی را تغییر دهد آنچه در بادی امر به ذهن متبادر می شود اینکه ابزار و وسیله ای که با استفاده از آن نیرنگ و حیله جاری می شود نیز می بایست ساختگی و صوری و مبتنی بر تقلب باشد بنابرین نکته ای که می بایست به آن پرداخت اینکه صرف دروغگویی یا سکوت یا انکار دعوا را نمی توان جلوه ای از حیله و تقلب پنداشت و حیله و تقلب الزاما می بایست مبتنی بر رفتار (اعم از فعل یا ترک فعل) باشد. در پرونده حاضر خواهان منظور خویش از حیله و تقلب را اینگونه اعلام داشته (صفحه ۱۵ پرونده) که دینی که به له آقای ... وجود داشته با دریافت آن از سوی بهری بیک محمدی از دور خارج شده است بی آنکه اساسا بررسی شود آیا پرداخت صحت داشته یا خیر؟ و آیا آقای ... اذن در پرداخت به ایشان داده است یا خیر؟ در واقعه تبانی بین حاج رهبر و بهری بیک محمدی موجب این تصمیم دادگاه شده است. این دادگاه در مقام کنکاش اینکه چه ابزار و وسیله ای برای اثبات حیله و تقلب به کار گرفته شده نیز از خواهان سوال پرسید که خواهان طی لایحه موجود در صفحه ۳۱ و ۳۲ بدان پرداخته است استناد ایشان صفحات ۲۱ و ۱۰۷ و ۱۱۱ پرونده می باشد اوراق مزبور از پرونده کلاسه ۹۸۰۹۹۸۰۰۵۹۰۰۰۶۰۴ شعبه ۹ دادگاه عمومی حقوقی گرگان مورد بازبینی واقع شده که عبارت است از اینکه در صفحه ۲۱ (که احتمالا صفحه ۲۲ صحیح است) از سوی وکیل خوانده (حاج رهبر) گواهانی به دادگاه معرفی شده و در صفحه ۱۰۷ نیز اظهارات گواه استماع شد و نهایتا در صفحه ۱۱۱ پرونده نیز اظهارات اصحاب دعوا مورد استماع واقع شده است. 2) نکته مهم در خصوص این دسته از دعوای اینکه مرز بین نظر قضایی و حیله و تقلب نیز می بایست تفکیک و تمیز گردد آنگاه که دادگاه عالمانه و با لحاظ قرار دادن تمامی جوانب و جزییات مبادرت به اتخاذ تصمیم می نماید از این حیث که رفتار اصحاب دعوا (خواه رفتار متقلبانه یا با حسن نیت و از روی صدق) در تصمیم دادگاه موثر نبوده و تصمیم دادگاه مبتنی و محمول بر نظر قضایی است نمی توان رفتار طرفین دعوا یا یکی از آنها را متقلبانه دانست. حال در پرونده حاضر آنچه بر این دادگاه مستنبط است اینکه 1) ابزار و وسیله ی متقلبانه با توصیفی که در فوق بدان پرداختیم در دادرسی موضوع پرونده مطروح در شعبه نهم دادگاه عمومی حقوقی مورد استفاده واقع نشده چراکه مطابق توضیح فوق، ابزار و وسیله ی حیله و نیرنگ بایست تقلبی و ساختگی و غیرواقعی باشد (همانند مثالی که بدان پرداختیم) در دادرسی مورد استناد هیچ وسیله و ابزاری تقلبی به کار برده نشد. بنابرین از این حیث که ابراز و وسیله ی دفاعی متقلبانه و ساختگی نبوده جریان وقوع حیله و تقلب سالبه به انتفا موضوع می باشد. نتیجه اینکه صرف استفاده از موضع یا سیستم دفاعی در دادرسی را نمی توان مصداقی از حیله و تقلب دانست و با آن خلط نمود. 2) گاهی اوقات دادگاه با علم و اطلاع از تمامی جزییات پرونده مبادرت به انشاء حکم می نماید بدین معنا که از تمامی جوانب اطلاع حاصل کرده و با علم و آگاهی نسبت به آن مبادرت به صدور رای می نماید. در پرونده حاضر دادگاه با اطلاع از جریان و محتویات پرونده رای صادر داشته است بنابرین تصور حیله و تقلب را منتفی می سازد. 3) همانگونه که در توضیحات فوق بیان کردیم حیله و تقلبی مورد پذیرش و قابل اثبات خواهد بود که در روند دادرسی موثر بوده و در تصمیم نهایی دادگاه اثر بخش باشد در پرونده حاضر دادگاه با اخذ نظر کارشناس و ... اتخاذ تصمیم نموده بنابرین ادله ی ابرازی خواهان و همچنین دفاعیات خوانده در میزان و ترازوی ارزیابی قرار گرفته و نهایتا دادگاه با کنکاش و تدقیق به علم خویش رسیده و نهایتا انشاء رای نموده بنابرین مستندات مورد اشاره خواهان این پرونده مورد بررسی دادگاه واقع شده است. 4) ایراد عمده خواهان این دعوا به اظهارات گواهان دادرسی است لازم به توضیح است که تشخیص ارزش و اعتبار گواهی با دادگاه صادر کننده رای است و نمی توان انتظار داشت که دادگاهی دیگر مجددا گواهی گواه به ورطه ارزیابی و سنجش قرار دهد لذا از این حیث نیز ادعای خواهان وارد به نظر نمی رسد. 5) برهان دیگری که مثبت ادعای خواهان باشد یافت نگردیده بنا به مراتب فوق دعوای خواهان وارد به نظر نمی رسد لذا مستنداً به ماده ۱۹۷ و ۴۲۶ و ۴۲۹ قانون آیین دادرسی مدنی و ماده ۱۲۵۷ قانون مدنی حکم به بطلان دعوای خواهان صادر و اعلام می دارد. رای صادره حضوری بوده و ظرف ۲۰ روز از تاریخ ابلاغ در محاکم تجدیدنظر استان گلستان قابل در خواست تجدیدنظر است. پرونده به موجب تصمیم فوق مختومه گردید.

شعبه ۹ دادگاه عمومی حقوقی گرگان

توضیح: نمونه رای های منتشر شده در عدالت سرا اعم از نمونه رای بدوی، نمونه رای تجدیدنظر و نمونه رای دیوان عموما از نمونه رای های منتشر شده از سوی قوه قضائیه و مراکز و پژوهشگاه های وابسته به قوه قضائیه برگرفته شده است.


امیدواریم مطالب برای شما مفید بوده باشد. لطفا مطالب را با دوستان خود به اشتراک بگذارید و با امتیاز دادن به مطالب، ما را در جهت بهبود و تولید هر چه بیشتر مطالب یاری فرمایید. همچنین می توانید نظرات یا سوالات خود را در بخش دیدگاه ها مطرح نمایید در اسرع وقت به سوالات شما پاسخ داده خواهد شد.

افزودن دیدگاه

امتیاز شما :

دیدگاه کاربران

علی جعفری مرکید
18 آبان 1403
باسلام: فقط من نمیدونم چرا تمامی رای هایی که دربرابر خواسته منفی‌ رای صادرشده را جهت بازدیدارسال می‌کنید؟ هیچ رای مثبت دربرابر خواسته‌ رویت نمی‌دهید؟ واين باعث رویت آشکار نادانی وبی ارزشی وکیل را اثبات می‌کند پس آن وکیل نادان چطور وکیل بود که رای بطلان صادرشده است؟


جمال احمدی
05 شهریور 1403
با سلام ودرود عالی وفوق العاده بود.