نحوه طرح دعوای اثبات حق انتفاع
حق انتفاع
نحوه طرح دعوای اثبات حق انتفاع
حق انتفاع، مستند به ماده 40 قانون مدنی، حقی است که بر مبنای آن شخصی می تواند از مالی که عین آن متعلق به فرد دیگری است یا مالک خاصی ندارد، استفاده نماید. بطور مثال شخصی صاحب خانه ای است و به فرد دیگری اجازه می دهد که برای مدتی در ملک او سکونت نماید. حق انتفاع یکی از اقسام مالکیت است و بر اساس قرارداد از سوی مالک ملک به اشخاص دیگر قابل واگذاری می باشد. جهت اثبات حق انتفاع در وهله اول لازم است که رابطه قراردادی میان اصحاب دعوا وجود داشته باشد هم چنین خواهان دعوای اثبات حق انتفاع، جهت اثبات ادعای خود لازم است که از طریق ارائه اسناد و مدارک یا شهادت شهود و ... اقدام نماید مضاف بر آنکه یکی دیگر از شرایط لازم جهت اثبات حق انتفاع، به قبض رسانیدن مال به منتفع (خواهان دعوا) و امکان بقای عین مال با استفاده از آن، لازم و ضروری می باشد. در مقاله حاضر سعی می گردد به تفصیل در خصوص نحوه طرح دعوای اثبات حق انتفاع پرداخته شود.
مطلب مرتبط: نمونه دادخواست اثبات حق انتفاع
نکات مهم در طرح دعوای اثبات حق انتفاع
1- حق انتفاع به دو صورت ذیل قابل واگذاری است:
الف) مالک میتواند حق انتفاع از مال خود را برای مدت معین (بمدت عمر خود یا عمر منتفع یا عمر شخص ثالث) به فرد دیگری واگذار نماید که در اصطلاح به این حق، حق انتفاع به صورت عمری گفته می شود. (مستند به ماده 41 قانون مدنی)
ب) مالک می تواند حق انتفاع را برای مدت معینی برقرار نماید. به این حق، حق انتفاع به صورت رقبی گفته می شود. بطور مثال شخص «الف» به عنوان مالک حق انتفاع از ملک خود را به شخص «ب» به مدت ۵ سال واگذار می نماید. (مستند به ماده 42 قانون مدنی)
2- دعوای اثبات حق انتفاع، در زمره دعاوی مالی محسوب شده که اگر در خصوص مال منقول باشد، تقویم می گردد و اگر در خصوص مال غیرمنقول باشد، براساس ارزش منطقه ای ملک، هزینه دادرسی آن پرداخت می شود. دادگاه صالح جهت اثبات حق انتفاع در خصوص مال منقول، دادگاه محل اقامت خوانده و در خصوص مال غیرمنقول، دادگاه محل وقوع ملک می باشد. پس از رسیدگی و صدور رای مبنی بر اثبات حق انتفاع و قطعیت آن، رای صادره جنبه اعلامی دارد و دیگر نیازی به صدور اجرائیه نمی باشد.
بیشتر بخوانید: نحوه طرح دعوای اثبات حق ارتفاق
3- یکی از مسائل مهم در طرح دعوای اثبات حق انتفاع، مساله بقای مال است این امر بدین معنا است که حق انتفاع فقط نسبت به مالی برقرار می شود که استفاده از آن، با بقای عین ممکن باشد بنابراین اموال مصرف شدنی مثل خوراک و ... مشمول حق انتفاع نخواهند شد (مستنبط از ماده ۴۶ قانون مدنی). مساله مهم دیگر در خصوص مخارج نگهداری مال موضوع انتفاع آن است که پرداخت این مخارج وفق ماده ۴۹ قانون مدنی با مالک است اما پرداخت هزینه هایی که در جهت آسان نمودن بهره برداری از مال موضوع انتفاع است، بر عهده منتفع خواهد بود.
4- اگر مالک، حق انتفاع را برای مدت نامحدودی برقرار نموده باشد، بدان، حبس مؤبد گفته می شود که در زمره عقود لازم می باشد. اگر حبس مؤبد برای امور خیریه و عام المنفعه برقرار شده باشد، در حکم وقف عام خواهد بود.
5- گاهی اوقات ممکن است تصور شود که مالکیت منفعت همان حق انتفاع است در صورتی که این تصور، بسیار نادرست می باشد چراکه در حق انتفاع، منتفع مالک منفعت نیست بلکه صرفاً حق استفاده از آن را دارد اما در مالکیت منفعت (مانند مالکیت مستاجر) ذرات منفعت در ملک صاحب آن (منتفع) ایجاد می شود و اصولاً می تواند آن را به غیر تملیک نماید.
مساله مهم دیگری که گاهی اوقات ممکن است با حق انتفاع یکی دانسته شود که این نیز صحیح نمی باشد، بحث اذن در انتفاع (اباحه) است. در اذن در انتفاع که در زمره ایقاعات است، همیشه امکان رجوع وجود دارد و حتما نیازمند احراز قصد مالک است فی الواقع به بیانی دیگر، حق انتفاع طی یک قرارداد و عقد دو طرفه ایجاد می شود و این قرارداد لازم است، یعنی اینکه هیچ یک از طرفین به تنهایی حق بر هم زدن آن را ندارد؛ اما اذن در انتفاع یک عمل حقوقی یک طرفه است (=ایقاع). بدین معنی که مالکی که اجازه استفاده از ملک خود را به فرد دیگری داده است، هر موقع که بخواهد می تواند از اذن خود رجوع کند و فرد منتفع باید ملک را تخلیه کند.
6- بصورت معمول حق انتفاع از طریق تنظیم صلح نامه میان مردم برقرار می گردد بطور مثال در قالب صلح عمری شخص «الف» حق انتفاع از ملک خویش را تا زمان حیات شخص «ب» برای وی برقرار می نماید در اینصورت شخص «الف» در صورت بروز اختلاف، تا پایان عمر شخص «ب» نمی تواند او را از ملک بیرون نماید. حال اگر فردی اقدام به مزاحمت یا ممانعت از حق صاحب حق انتفاع نماید، او این حق را دارد که دعوای رفع مزاحمت یا ممانعت از حق را مطرح نماید.
نکته مهم دیگر که می بایست بیان گردد آن است که اصولاً متصالح (فردی که به نفع او صلح شده است) که حق انتفاع برای او با تنظیم صلح نامه بصورت عمری برقرار شده است، نمی تواند ملک را به دیگری اجاره دهد مگر آنکه مصالح بعنوان مالک منافع، به او وکالت در اجاره دادن ملک را داده باشد.
7- همانگونه که پیش تر نیز عرض گردید، حق انتفاع یک حق مالی است و اصولا قابل انتقال به غیر است مگر آنکه بر حسب عرف و عادت یا قرارداد طرفین، این حق از منتفع سلب گردیده باشد. در مورد حق سکنی فقها معتقدند که این حق، غیرقابل انتقال است.
8- برقرار نمودن حق انتفاع برای شخصی که هنوز بدنیا نیامده است نیز صحیح می باشد که بدان حق انتفاع برای معدوم به تبع موجود گفته می شود مانند آنکه شخص «الف» بعنوان مالک به شخص «ب» حق انتفاع واگذار نماید و مقرر نماید که این حق پس از فوت شخص «ب» به فرزندش که هنوز بدنیا نیامده است برسد. حق انتقاع برای جنین به شرطی که زنده متولد شود صحیح است. (مستنبط از مواد ۸۵۱ و ۹۵۷ قانون مدنی)
9- حق انتقاع در صورت اتمام مدت، تلف شدن مال موضوع انتفاع، فوت یکی از طرفین در حق انتفاع عمری، بدنیا نیامدن معدوم در حق انتفاع برای معدوم به تبع موجود، در حبس مطلق که در هر زمان قابل رجوع است، از بین می رود.
10- اگر مالک برای حق انتفاع مدتی تعیین ننموده باشد، بدان حبس مطلق گفته می شود که این حق تا زمان فوت مالک برقرار خواهد بود مگر آنکه مالک قبل از فوت خود رجوع نموده باشد. (وفق ماده ۴۴ قانون مدنی)
امیدواریم مطالب برای شما مفید بوده باشد. لطفا مطالب را با دوستان خود به اشتراک بگذارید و با امتیاز دادن به مطالب، ما را در جهت بهبود و تولید هر چه بیشتر مطالب یاری فرمایید. همچنین می توانید نظرات یا سوالات خود را در بخش دیدگاه ها مطرح نمایید در اسرع وقت به سوالات شما پاسخ داده خواهد شد.
افزودن دیدگاه
دیدگاه کاربران