هر چیزی را که مالیت داشته و قابل تملک نیز باشد میتوان مهر قرار داد.
تفسیر ماده 1078 قانون مدنی:
1- مهر یا صداق مالی است که زن بر اثر ازدواج مالک آن می گردد و مرد ملزم به دادن آن به زن می شود.
2- سرقفلی، حق اختراع، حق تالیف و دیگر حقوق فکری و معنوی که ارزش اقتصادی و مادی دارند را نیز می توان به عنوان مهر، قرار داد.
3- با توجه به اینکه مهر از حقوق مادی است که به وراث منتقل می گردد، در صورت فوت زوجه، مهر به ورثه منتقل می شود.
4- هرگاه مهر فاقد یکی از شرایط صحت باشد، باطل است ولی عقد نکاح دائم منعقده صحیح است.
مهر باید بین طرفین تا حدی که رفع جهالت آنها بشود معلوم باشد.
تفسیر ماده 1079 قانون مدنی:
مستفاد از ماده 361 قانون مدنی، چنانچه مهر، عین معین باشد، عین باید در زمان عقد موجود باشد و اگر معلوم گردد که آن عین در زمان عقد، موجود نبوده است، تعیین مهر، باطل است.
تعیین مقدار مهر منوط به تراضی طرفین است.
تفسیر ماده 1080 قانون مدنی:
1- اگر شخص ثالثی تعهد به پرداخت مهریه زوجه را بنماید، الزام شوهر به پرداخت مهر همچنان ممکن است و شخص ثالث در حکم ضامن است.
2- افزودن مبلغی بر مهر، پس از نکاح، عنوان مهریه ندارد و تابع احکام آن نیست.
3- زوجین در تعیین میزان مهر محدودیتی ندارند. اما چنانچه زوجه تا 110 سکه تمام بهار آزادی یا معادل آن را مطالبه نماید، وصول آن مشمول ماده 3 قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی و حبس بدهکار می باشد. ولی مطابق با ماده 22 قانون حمایت خانواده، مطالبه مازاد آن منوط به اثبات ملائت و توانایی مالی زوج است.
اگر در عقد نکاح شرط شود که در صورت عدم تأدیه مهر در مدت معین نکاح باطل خواهد بود نکاح و مهر صحیح ولی شرط باطل است.
تفسیر ماده 1081 قانون مدنی:
با توجه به اینکه جهات انحلال نکاح حصری است؛ لذا اگر در عقد نکاح زوجه شرط نماید که در صورتی که زوج در پرداخت مهریه تاخیر کند، زوجه حق فسخ دارد، شرط مزبور باطل اما عقد و مهر تعیین گردیده صحیح می باشد.
به مجرد عقد زن مالک مهر میشود و میتواند هر نوع تصرفی که بخواهد در آن بنماید.
تبصره (الحاقی 29-04-1376)- چنانچه مهریه وجه رایج باشد متناسب با تغییر شاخص قیمت سالانه زمان تادیه نسبت به سال اجرای عقد که توسط بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران تعیین میگردد محاسبه و پرداخت خواهد شد مگر اینکه زوجین در حین اجرای عقد به نحو دیگری تراضی کرده باشند.
آییننامه اجرایی این قانون حداکثر ظرف مدت سه ماه از تاریخ تصویب توسط بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران با همکاری وزارت دادگستری و وزارت امور اقتصادی و دارایی تهیه و به تصویب هیئت وزیران خواهد رسید.
تفسیر ماده 1082 قانون مدنی:
1- جهت مطالعه آیین نامه اجرایی قانون الحاق یک تبصره به ماده 1082 قانون مدنی، اینجا کلیک بفرمایید.
2- مطابق با نظر دکتر کاتوزیان، اثر فوری مالکیت زن بر مهر، در موردی است که مهر، عین معین باشد. در مواردی که مهر کلی فی الذمه یا حقی بر ذمه مرد است، زن به محض وقوع عقد، طلبکار آن می شود و می تواند هر زمان که بخواهد برای مطالبه آن، به شوهر رجوع کند.
3- مطابق با قانون استفساریه 27-02-1384، منظور از زمان تادیه، زمان اجرای حکم قطعی و لازم الاجرا است.
4- سابقاً مستند به بند ب ماده 113 قانون برنامه ششم توسعه 1395، در صورتی که مهر در سند رسمی درج شده بود، زوجه می بایست ابتدا از طریق اجرائیات ثبت، وصول مهر خویش را پیگیری می نمود و اگر ظرف دو ماه، از زوج مالی پیدا نمیشد یا آن که ظرف شش ماه طلب وی وصول نمی گردید، می توانست به دادگاه رجوع کند. این الزام قانونی، نظر به تصویب و اجرای قانون برنامه پنج ساله هفتم پیشرفت جمهوری اسلامی ایران و حذف بند “ب” ماده ۱۱۳ قانون برنامه پنج ساله ششم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران از قانون مذکور، جهت ارائه گواهی اداره اجرای ثبت برای طرح دعوا در خصوص اسناد رسمی ملغی گردیده است.
برای تأدیه تمام یا قسمتی از مهر می توان مدت یا اقساطی قرار داد.
تفسیر ماده 1083 قانون مدنی:
1- گرچه زوجه به محض وقوع عقد مالک مهر می گردد و می تواند آن را از زوج مطالبه نماید، لکن چنانچه برای پرداخت مهر مهلت در نظر گرفته شده باشد، تا زمان سررسید حق مطالبه فوری آن را نخواهد داشت.
2- زوج می تواند مهریه زوجه را عندالاستطاعه پرداخت نماید. مهریه دینی بر ذمه زوج بوده و در صورت استطاعت مالی، زوج می بایست به زوجه پرداخت گردد.
بیشتر بخوانید: نحوه مطالبه مهریه از طریق دادگاه
3- اگر در سند نکاح، عندالاستطاعه بودن مهریه مورد توافق قرار گرفته است، اعتبار این شرط تا زمانی است که رابطه زوجیت آنان تداوم داشته باشد. لذا با انحلال عقد نکاح اعتبار شرط منتفی بوده و در صورت مطالبه مهریه از ناحیه زوجه، زوج مکلف به پرداخت آن خواهد بود.
هرگاه مهر عین معین باشد و معلوم گردد قبل از عقد معیوب بوده و یا بعد از عقد و قبل از تسلیم معیوب و یا تلف شود شوهر ضامن عیب و تلف است.
تفسیر ماده 1084 قانون مدنی:
هرگاه مهر عین معین بوده باشد و قبل از تسلیم به زوجه، تلف گردد زوج باید قیمت یا مثل آن را به زوجه تحویل دهد ولو تلف عین مستند به زوج نباشد.
زن میتواند تا مهر به او تسلیم نشده از ایفای وظایفی که در مقابل شوهر دارد امتناع کند مشروط بر اینکه مهر او حال باشد و این امتناع مسقط حق نفقه نخواهد بود.
تفسیر ماده 1085 قانون مدنی:
1- هرگاه بخشی از مهر زوجه حال و بخش دیگری موجل باشد، حق حبس تنها نسبت به بخشی که حال است، حاصل می شود.
مطلب مرتبط: سقوط حق حبس در مهریه موجل
2- در مهریه موجل قصد مشترک طرفین این است که تمکین زوجه مقدم بر پرداخت مهر از سوی زوج باشد.
3- حق حبس در نکاح، احتصاص به زن باکره ندارد؛ لذا چنانچه زنی سابقاً ازدواج نموده باشد، در ازدواج جدید هم حق حبس خواهد داشت و تا زمانی که به اختیار خود به امر زناشویی اقدام نکرده باشد می تواند تمکین از همسر خود را منوط به تسلیم مهر نماید ولو عقد جدید با همان مرد سابق باشد.
4- تقسیط مهر و دادن مهلت عادله به مرد از سوی دادگاه، سبب ساقط گردیدن حق حبس زوجه نیست.
اگر زن قبل از اخذ مهر به اختیار خود به ایفای وظایفی که در مقابل شوهر دارد قیام نمود دیگر نمی تواند از حکم ماده قبل استفاده کند معذلک حقی که برای مطالبه مهر دارد ساقط نخواهد شد.
تفسیر ماده 1086 قانون مدنی:
چنانچه زن مکره به تمکین شده باشد، موجب سقوط حق حبس وی نخواهد شد. چراکه حق قانونی که برای وی ایجاد شده است تنها با رضایت قلبی وی یا به حکم قانون ساقط می شود.
اگر در نکاح دائم مَهر ذکر نشده یا عدم مهر شرط شده باشد نکاح صحیح است و طرفین می توانند بعد از عقد مهر را به تراضی معین کنند و اگر قبل از تراضی بر مهر معین بین آن ها نزدیکی واقع شود زوجه مُستّحِق مهرالمثل خواهد بود.
تفسیر ماده 1087 قانون مدنی:
1- زوج و زوجه نمی توانند در سند نکاحیه شرط نمایند که زوجه هیچگونه مهری نداشته باشد چراکه مهریه از آثار قانونی ازدواج است و توافق طرفین تنها در میزان و نحوه پرداخت آن موثر است. لذا شرط عدم استحقاق زوجه به مهر به جهت مخالفت با قاعده امری استحقاق زوجه به مهر، نامشروع و باطل است.
2- ذکر مهر در صحت عقد دائم شرط نیست، لذا اگر مردی زنی را عقد کند و برایش مهری لحاظ نکند عقد صحیح است. به زنی که مهری در عقدش ذکر نشده، «مُفَوَّضَةُ البُضع» گفته می شود.
در مورد ماده قبل اگر یکی از زوجین قبل از تعیین مهر و قبل از نزدیکی بمیرد زن مستحق هیچگونه مهری نیست.
تفسیر ماده 1088 قانون مدنی:
اگر در نکاح دائم مَهر ذکر نشده و یکی از زوجین پیش از تعیین مهر و قبل از نزدیکی فوت شود، زن مستحق هیچ مهری نخواهد بود. اما اگر مهر تعیین شده باشد و یکی از زوجین فوت شود، حتی در فرض عدم نزدیکی، زوجه مستحق تمام مهر خواهد بود.
ممکن است اختیار تعیین مهر به شوهر یا شخص ثالثی داده شود در این صورت شوهر یا شخص ثالث میتواند مهر را هر قدر بخواهد معین کند.
تفسیر ماده 1089 قانون مدنی:
1- دکتر کاتوزیان معتقدند که شخص ثالثی که جهت تعیین مهریه توسط زوجین تعیین می شود، فی الواقع داور هر دو طرف محسوب می شود و هیچ یک از زوج یا زوجه بدون رضایت دیگری، حق عزل او را ندارند.
2- زمانی که اختیار تعیین مهریه به زوج یا شخص ثالثی سپرده شده باشد، آنها می توانند مهریه را به هر میزانی که می خواهند تعیین نمایند اما اگر اختیار تعیین مهریه به زوجه سپرده شود، او این حق را ندارد که بیش از مهرالمثل تعیین نماید.
3- اگر شخص ثالث یا همان داور، قبل از تعیین مهریه و بعد از نزدیکی زوجین، فوت نماید به زن مهرالمثل تعلق خواهد گرفت.
اگر اختیار تعیین مهر به زن داده شود زن نمیتواند بیشتر از مهرالمثل معین نماید.
تفسیر ماده 1090 قانون مدنی:
گاهی اوقات ممکن است که زوجین توافق نمایند که زوجه، مهریه را تعیین نماید. در اینصورت مطابق با ماده 1090 قانون مدنی، زوجه نمی تواند مهریه خود را بیشتر از مهرالمثل تعیین نماید که در اینصورت زوج این اختیار را دارد که آن مبلغ اضافه را قبول یا رد نماید.
برای تعیین مهرالمثل باید حال زن از حیث شرافت خانوادگی و سایر صفات و وضعیت او نسبت به اماثل و اقران و اقارب و همچنین معمول محل و غیره در نظر گرفته شود.
تفسیر ماده 1091 قانون مدنی:
مهرالمثل به مهریه ای گفته می شود که در سند نکاحیه تعیین نگردیده است و بموجب مقررات مندرج در ماده 1091 قانون مدنی تعیین می شود که در تعیین آن، ویژگی هایی اعم از میزان تحصیلات زوجه، موقعیت خانوادگی وی و ... در نظر گرفته می شود.
هرگاه شوهر قبل از نزدیکی زن خود را طلاق دهد زن مستحق نصف مهر خواهد بود و اگر شوهر بیش از نصف مهر را قبلا داده باشد حق دارد مازاد از نصف را عیناً یا مثلاً یا قیمتاً استرداد کند.
تفسیر ماده 1092 قانون مدنی:
1- مطابق با نظر دکتر صفایی، اگر زوجه، مهریه را به شوهر خویش ابراء یا هبه و ... نموده باشد و پیش از نزدیکی میان آنان جدایی حاصل شود، مرد حقی بر زن ندارد چراکه مقررات مندرج در ماده 1092 قانون مدنی ناظر به موردی است که مرد واقعا مهریه زوجه را داده باشد.
2- اگر مهریه توسط شخص ثالثی دارای عیب شده باشد، زن می بایست به مرد، ارش پرداخت نماید اما می تواند از این جهت به شخص ثالث مراجعه نماید.
3- مطابق با نظر دکتر صفایی اگر مهریه عین معین بوده باشد اما زوج با موافقت زوجه، مال دیگری را به او داده باشد، اگر پیش از نزدیکی طلاق اتفاق افتد، زن می بایست مثل یا قیمت نصف مهریه را به شوهر پرداخت نماید نه نصف آن عوضی که دریافت نموده است.
هرگاه مهر در عقد ذکر نشده باشد و شوهر قبل از نزدیکی و تعیین مهر زن خود را طلاق دهد زن مستحق مهرالمتعه است و اگر بعد از آن طلاق دهد مستحق مهرالمثل خواهد بود.
تفسیر ماده 1093 قانون مدنی:
1- مهرالمتعه به مهریه ای گفته می شود که در سند نکاحیه درج نگردیده و شوهر پیش از تعیین آن و پیش از نزدیکی، زن را طلاق می دهد.
2- دکتر کاتوزیان معتقدند که مهرالمتعه مختص عقد دائم است و در عقد موقت وجود ندارد چراکه تعیین ننمودن مهریه در عقد موقت، باعث بطلان آن خواهد شد.
3- در صورت تعیین نگردیدن مهریه در سند نکاحیه، اگر طلاق پس از نزدیکی باشد، زن تحت هر شرایطی مستحق دریافت مهرالمثل خواهد بود. مگر آنکه فسخ نکاح بنا به تدلیس و خدعه زن بوده باشد.
برای تعیین مهرالمتعه حال مرد از حیث غنا و فقر ملاحظه میشود.
تفسیر ماده 1094 قانون مدنی:
در تعیین میزان مهرالمتعه، برخلاف مهرالمثل، وضع و شأن زن ملاک عمل قرار نمی گیرد بلکه وضع مالی شوهر مدنظر قرار می گیرد.
در نکاح منقطع عدم مهر در عقد موجب بطلان است.
تفسیر ماده 1095 قانون مدنی:
در نکاح منقطع، تعیین مهر شرط صحت نکاح است. لذا در نکاح منقطع همین که مهر تعیین شود برای صحت نکاح کافی است و زوجه می تواند آن را مطالبه کند.
در نکاح منقطع موت زن در اثنای مدت موجب سقوط مهر نمیشود و همچنین است اگر شوهر تا آخر مدت با او نزدیکی نکند.
تفسیر ماده 1096 قانون مدنی:
در نکاح منقطع به محض وقوع عقد، زن مالک مهر می شود.
در نکاح منقطع هرگاه شوهر قبل از نزدیکی تمام مدت نکاح را ببخشد باید نصف مهریه را بدهد.
در صورتی که عقد نکاح اعم از دائم یا منقطع باطل بوده و نزدیکی واقع نشده زن حق مهر ندارد و اگر مهر را گرفته شوهر میتواند آن را استرداد نماید.
در صورت جهل زن به فساد نکاح و وقوع نزدیکی زن مستحق مهرالمثل است.
تفسیر ماده 1099 قانون مدنی:
در صورت علم زن به فساد نکاح، مهرالمثل به وی تعلق نمی گیرد.
در صورتی که مهرالمسمی مجهول باشد یا مالیت نداشته باشد یا ملک غیر باشد در صورت اول و دوم زن مستحق مهرالمثل خواهد بود و در صورت سوم مستحق مثل یا قیمت آن خواهد بود مگر اینکه صاحب مال اجازه نماید.
تفسیر ماده 1100 قانون مدنی:
1- در صورتی که مهر ملک متعلق به غیر بوده باشد یا اینکه زوج قادر به تسلیم عین مهر نباشد، وی می بایست مثل یا قیمت آن را به زن پرداخت نماید.
2- منظور از مهرالسمی در ماده 1100 قانون مدنی، مال معینی است که به عنوان مهر با توافق طرفین تعیین می شود.
هرگاه عقد نکاح قبل از نزدیکی به جهتی فسخ شود زن حق مهر ندارد مگر در صورتی که موجب فسخ عنن باشد که در این صورت با وجود فسخ نکاح، زن مستحق نصف مهر است.
تفسیر ماده 1101 قانون مدنی:
1- در صورت فسخ نکاح قبل از نزدیکی و همچنین فوت قبل از تعیین مهر و قبل از نزدیکی (مستند به ماده 1088 قانون مدنی)، زن مستحق دریافت مهر نمی باشد.
2- در صورت نزدیکی و فسخ نکاح، زن مستحق تمام مهر است.
3- در صورتی که مهر تعیین نشده باشد و فسخ نکاح در اثر عنن باشد، زن مستحق نصف مهرالمثل است.
افزودن دیدگاه
دیدگاه کاربران