موانع ارث در قانون مدنی چیست؟

موانع ارث
29 آذر 1402 0 589
موانع ارث در قانون مدنی چیست؟

موانع ارث در قانون مدنی

واژه ارث از منظر لغوی بمعنی بقاء می باشد و در اصطلاح حقوقی به مجموع احکام و مقرراتی گفته می شود که مربوط به اداره ترکه (ارثیه) و نحوه انتقال آن به وراث است. بی شک ارث در زمره یکی از مهمترین وقایع حقوقی می باشد چراکه مانند هر یک از وقایع حقوقی اراده مورث یا وارث در تحقق آن نقشی نداشته است. نقش ارث قطعاً در خانواده و به تبع آن جامعه انکار ناپذیر می باشد. در میان فقیهان نیز مساله ارث دارای اهمیت بسزایی است. هر انسانی تا زمانی که در قید حیات است، اختیار تصرف در اموال خویش را دارد اما پس از آنکه دارفانی را وداع گوید، این اختیار به ورثه وی انتقال می یابد. نحوه انتقال دارایی و هم چنین میزان آن به وراث را قانونگذار تعیین نموده است. اما گاهی اوقات ممکن است شرایطی ایجاد شود که با وجود تحقق ارث (مرگ مورث و وجود ترکه) چیزی از ترکه به ورثه یا وراث نرسد. این موضوع تحت عنوان موانع ارث می باشد که در مقاله حاضر بدان پرداخته می شود.

 

موانع ارث

مقنن وجود برخی از شرایط و ویژگی ها را در ارتباط با وارث یا مورث یا هر دوی آنها برای تعلق ترکه ضروری دانسته است اما رخ دادن بعضی از اتفاقات و امور، صلاحیت وارث را برای بهره مندی از ترکه از بین خواهد برد. این موانع عبارتند از: قتل مورث، لعان، کفر و‌ ولادت از زنا.

۱) قتل مورث

همانگونه که مقنن نیز صراحتاً بیان نموده است قتل در زمره یکی از موانع ارث می باشد. اگر ورثه ای تعمداً مورث خود را به قتل برساند، از او ارث نخواهد برد اما اگر این قتل برای دفاع از خود بوده یا به حکم قانون بوده باشد، مانع از ارث نخواهد بود. ماده ۸۸۰ قانون مدنی در این ارتباط اشعار می دارد:

«قتل از موانع ارث است بنابراین کسی که مورث خود را عمداً بکشد از ارث او ممنوع می‌شود اعم از اینکه قتل بالمباشره باشد یا‌ بالتسبیب و منفرداً باشد یا به شرکت دیگری.»

همچنین ماده ۸۸۱ قانون مدنی بیان داشته است:

«(اصلاحی ۱۳۷۰/۸/۱۴)- در صورتی که قتل عمدی مورث به حکم قانون یا برای دفاع باشد، مفاد ماده فوق مجری نخواهد بود.»

ذکر این نکته حائز اهمیت است که فقط کسی که مورث خود را به قتل رسانده باشد، از ارث محروم می شود اما اولاد و اقوام وی (کسی که از ارث به سبب قتل مورث محروم شده است) محروم از ارث نمی باشند. در همین راستا ماده ۸۸۵ قانون مدنی بیان داشته است:

«اولاد و اقوام کسانی که به موجب ماده ۸۸۰ از ارث ممنوع می‌شوند محروم از ارث نمی‌باشند بنابراین اولادی کسی که پدر خود را کشته باشد از جد مقتول خود ارث می‌برد اگر وارث نزدیکتری باعث حرمان آنان نشود.»

مطابق با توضیحات فوق مشخص می گردد که قتل زمانی باعث ممنوعیت ارث بردن می شود که عمدی بوده (اعم از اینکه قاتل به تنهایی قتل را مرتکب شده باشد یا با کمک افراد دیگر)، قاتل، مورث خود را به قتل رسانده باشد و در جهت مشروع یا دفاع از خویش نباشد. لذا قتل شبه عمد، خطای محض و قتل غیرعمد ناشی از تصادفات رانندگی، مانع از ارث بردن نیست. همچنین قتل عمدی فرزند توسط پدر و قتل عمدی مورث غیرمسلمان توسط مسلمان، مانع ارث بری است.

در فرض ماده 881 قانون مدنی (قتل مشروع مورث)، قاتل باید مشروع بودن قتل را اثبات کند. همچنین مطابق با ماده 630 قانون مجازات اسلامی (تعزیرات)، شوهری که زن خود را در فراش بیگانه بکشد، ممنوع از ارث نخواهد بود زیرا عمل وی از مصادیق قتل به جکم قانون است.

 

۲) کفر و ارتداد

مطابق با مواد مندرج در قانون مدنی، فرد کافر از فرد مسلمان ارث نخواهد برد (ماده 881 مکرر قانون مدنی). مسلمان به کسی گفته می شود که دین اسلام را از روی میل و اختیار خویش پذیرفته باشد. همچنین کافر به فردی گفته می شود که مسلمان نباشد، خواه مذهب او الهی و مورد قبول اسلام باشد (مانند زرتشتی، یهودی، مسیحی) یا الحادی یا به ظاهر هیچ مذهبی نداشته باشد، خواه کافر ذمی باشد یا حربی. اما مرتد کسی است که از اسلام برگشته است. ماده 881 مکرر قانون مدنی متضمن چند قاعده است: الف- کافر از مسلم ارث نمی برد؛ ب- مسلم از کافر ارث می برد؛ ج- کافر از کافر ارث می برد؛ د- وارثان مسلم بر وارثان کافر مقدم هستند.

شرایط ممنوعیت کافر از ارث عبارت است از:

الف) اگر مورث مسلمان و وارث کافر باشد، کافر از مسلمان ارث نخواهد برد اما اگر مورث و وارث هر دو کافر باشند از یکدیگر ارث خواهند برد. همانگونه که مورث و وارث مسلمان نیز از یکدیگر ارث می برند. 

ب) اگر بعضی از وارثان مورث مسلم، کافر باشند در اینصورت وراث کافر ارث نخواهند برد. 

ج) باقی ماندنِ وارثانِ کافرِ مورثِ کافر بر کفر خود، در حالیکه برخی از آنان پیش از تقسیم ترکه اسلام را بپذیرند مانع از ارث بردن وراث کافر خواهد شد. فی الواقع هرگاه بعضی از وارثان متوفای کافری قبل از تقسیم ترکه اسلام را بپذیرند، بقای دیگر وارثان بر کفر خود مانع ارث بردن آنها (کافران) خواهد شد.

مستنبط از مواد 1264 و 1278 قانون مدنی، در صورتی که یکی از وارثان کافر ادعای اسلام کند، صرف اقرار او، سایر وارثان کافر را از ارث محروم نمی کند. مگر اینکه مسلمان شدن او با دلایل دیگر اثبات شود.

 

۳) لعان

قانونگذار شرایطی را مقرر نموده است که بموجب آن اگر زن و شوهر همدیگر را لعان نمایند، از یکدیگر ارث نخواهند برد لعان به معنای انجام تشریفات خاصی است که طی آن زن و شوهر یکدیگر را لعنت می کنند. ماده ۸۸۲ قانون مدنی بیان داشته است:

«بعد از لعان زن و شوهر از یکدیگر ارث نمی‌برند و همچنین فرزندی که به سبب انکار او لعان واقع شده از پدر و پدر از او ارث نمی‌برد ‌لیکن فرزند مزبور از مادر و خویشان مادری خود و همچنین مادر و خویشان مادری از او ارث می‌برند.»

همچنین ماده ۸۸۳ قانون مدنی مقرر نموده است:

«هر‌گاه پدر بعد از لعان رجوع کند پسر از او ارث می‌برد، لیکن از ارحام پدر و همچنین پدر و ارحام پدری از پسر ارث نمی‌برند.»

جهت تحقق لعان جمیع شرایط ذیل لازم است:

لعان یک عمل تشریفاتی است که می بایست در نزد قاضی یا نماینده وی انجام شود. در ابتدا زن و شوهر به دادگاه مراجعه نموده و درخواست اجرای لعان را می نمایند. اگر دو‌ طرف خودسرانه عمل نمایند، لعان محسوب نخواهد شد. جهت اجرای لعان در ابتدا مرد چهار مرتبه قسم خورده و خدا را شاهد می گیرد که از راست گویان است و در مرتبه پنجم می‌گوید لعنت خدا بر من اگر از دروغ گویان باشم اگر مرد این ترتیب را رعایت نکند، حد قذف می خورد. اگر بعد از اقدام شوهر، زن سکوت کند، حد زنا بر او جاری می شود. اما اگر زن نیز چهار مرتبه خدا را شاهد بگیرد که شوهرش در نسبتی که به او داده از دروغگویان است و مرتبه پنجم بگوید خشم خدا بر من اگر او در این نسبتی که به من داده از راستگویان باشد، لعان صورت پذیرفته و حد زنا از زوجه نیز ساقط می شود. جهت اجرای این کار، لازم است که شوهر، زنی را که لعان می کند، تعیین نماید. زن نیز می بایست مشخصات شوهر را تعیین کند. نکته دیگر آنکه زن و مرد باید هر دو عاقل و بالغ بوده باشند. اگر زوج لال باشد امکان اجرای لعان با الفاظ اشاره وجود دارد اما زوجه نبایست لال باشد.

*جهت اجرای لعان برای نفی ولد، یقین و اطمینان زوج بسیار ضرورت دارد و او در صورت تردید در انتساب کودک به خود، حتی در صورت اثبات زنای همسرش حق ندارد کودک را از خودش نفی نماید مگر اینکه در این مورد مطمئن باشد.

بعد از اجرای لعان، اگر لعان بدلیل نفی ولد بوده باشد، پدر و فرزند از یکدیگر ارث نخواهند برد اما لعان رابطه مادر و فرزند را منحل نمی نماید و آنها از یکدیگر ارث خواهند برد ناگفته نماند که پدر می تواند از لعان خود رجوع نماید در این راستا ماده ۸۸۳ قانون مدنی بیان داشته است:

«هر‌گاه پدر بعد از لعان رجوع کند پسر از او ارث می‌برد، لیکن از ارحام پدر و همچنین پدر و ارحام پدری از پسر ارث نمی‌برند.»

منظور از پسر در ماده 883، فرزند است؛ بنابراین هرگاه پدر پس از لعان رجوع کند، دختر از او ارث می برد. همچنین بعد از لعان، در هیچ صورتی فرزند از ارحام پدری و ارحام پدری از فرزند ارث نمی برد ولو پدر از لعان رجوع نماید.

 

۴) ولادت از زنا

زنا به آمیزش جنسی میان زن و مرد گفته می شود بدون آنکه میان آنان عقد ازدواج واقع شده باشد. میان فرزندی که در اثر زنا متولد شده است با زانی نسب قانونی ایجاد نمی شود بنابراین از یکدیگر ارث نخواهند برد. مطابق با ماده 884 قانون مدنی «ولدالزنا از پدر و مادر و اقوام آنان ارث نمی‌برد لیکن اگر حرمت رابطه که طفل ثمره آنست نسبت به یکی از ابوین ثابت و نسبت به دیگری به واسطه اکراه یا شبهه زنا نباشد طفل فقط از این‌طرف و اقوام او ارث می‌برد و بالعکس.»

منظور از ولادت ناشی از شبهه که در ماده فوق بدان اشاره شده است آنست که در اینصورت این ولادت در حکم نزدیکی صحیح است و فرزند ناشی از آن در حکم فرزند ناشی از نزدیکی صحیح است.

منظور از ولادت ناشی از نزدیکی به اکراه آن است که اگر کسی بدون اختیار زنا کند نه تنها حد زنا از او ساقط می شود بلکه اگر فرزندی نیز از این رابطه متولد شود، از او (اکراه شونده) ارث میبرد اما میان اکراه کننده و فرزند ناشی از آن رابطه قانونی نسب ایجاد نمی شود.


امیدواریم مطالب برای شما مفید بوده باشد. لطفا مطالب را با دوستان خود به اشتراک بگذارید و با امتیاز دادن به مطالب، ما را در جهت بهبود و تولید هر چه بیشتر مطالب یاری فرمایید. همچنین می توانید نظرات یا سوالات خود را در بخش دیدگاه ها مطرح نمایید در اسرع وقت به سوالات شما پاسخ داده خواهد شد.

افزودن دیدگاه

امتیاز شما :

دیدگاه کاربران

دیدگاهی ثبت نشده است.