دلیل چیست؟ اقسام آن کدام است؟

28 فروردین 1403 0 1354
دلیل

مفهوم دلیل مطابق با قانون آیین دادرسی مدنی

واژه دلیل در معنای لغوی به معنی راهنما، نشان، علامت و ... آمده است. در اصطلاح علم حقوق، دلیل به دو مفهوم بکار می رود. دلیل در مفهوم خاص، همان معنایی است که مقنن در ماده ۱۹۴ قانون آیین دادرسی مدنی، بیان نموده است که در دادگاه، سبب قناعت وجدانی قاضی رسیدگی کننده به دعوا نسبت به واقعیت ادعای مطروحه می شود. اما دلیل در مفهوم عام خود، بمعنای فراهم نمودن وسایلی است که سبب قناعت وجدانی قاضی می شود. آنچنان که گفته می شود بار اثبات دلیل بر عهده مدعی می باشد که در واقع، دلیل در اینجا به مفهوم اعم خود بکار رفته است. ماده ۱۹۴ قانون آیین دادرسی مدنی در این ارتباط بیان داشته است: «دلیل عبارت از امری است که اصحاب دعوا برای اثبات یا دفاع از دعوا به آن استناد می نمایند.» در مقاله حاضر سعی می گردد به تفصیل در خصوص مفهوم دلیل و اقسام آن وفق قانون آیین دادرسی مدنی پرداخته شود.

 

اقسام دلیل کدام است؟

پیش از ورود به مبحث اقسام دلیل، لازم است این توضیح داده شود که هر چند دلیل، موجب اقناع وجدانی قاضی رسیدگی کننده به دعوا می شود اما در برخی موارد مانند سوگند یاد نمودن، قاضی بنا بر تجویز و تکلیف مقنن، مکلف به واقع شمردن سوگند است حتی اگر این موضوع با باور درونی او مطابقت نداشته باشد. مورد دیگر آنکه دلیل، جهت نشان دادن واقعیت ادعای مطروحه بکار می رود اما گاهی اوقات ممکن است که مدعی سعی در واقع جلوه دادن موضوعی باشد که با واقعیت امر منطبق نیست. بطور مثال آقای «الف» بعنوان دارنده یک فقره چک یکصد میلیون تومانی به آقای «ب» در مقام صادرکننده چک، مراجعه می کند و وجه چک را دریافت می نماید اما لاشه چک را به صادرکننده تحویل نمی دهد و مدتی بعد با استناد به همان چک، علیه صادرکننده طرح دعوا می نماید. در این شرایط، دلیلی که خواهان ارائه نموده است (لاشه چک) با واقعیت امر، مطابقت ندارد. مطابق با مندرجات قانونی، دلیل از جهات مختلفی قابل تقسیم می باشد. مهم ترین تقسیم بندی آن عبارت است از: 

۱) دلیل اتفاقی و دلیل از قبل تعیین گردیده

به دلیلی که معمولا حتی پیش از بوجود آمدن اختلافی، فراهم می گردد، دلیل از قبل تعیین شده، می گویند مانند رسید کتبی دال بر پرداخت وجه. اما دلیل اتفاقی به دلیلی گفته می شود که بعد از بوجود آمدن اختلاف و مشکل، تهیه می شود مانند آنکه دو نفر با یکدیگر درگیر می شوند و فردی که مورد ضرب و جرح قرار گرفته، اقدام به تهیه استشهادیه از افراد حاضر در صحنه درگیری می نماید.

۲) دلیل اخلاقی و دلیل قانونی 

دلیل قانونی به دلیلی گفته می شود که مقنن استفاده از آن دلیل را به قاضی تحمیل نموده و او مکلف به تبعیت است. این امر بدین معنا است که قاضی دادگاه، مکلف است که تنها به دلایلی که در قانون ذکر شده، استناد نماید و از طرفی دیگر می بایست هر کدام از دلایل را به با توجه به شرایطی که در قانون در مورد اثبات آنها ذکر شده، مورد استناد قرار دهد بطور مثال مقنن صراحتاً مقرر نموده که شرط طرح دعوای خلع ید، داشتن سند رسمی در ید مدعی است و با استناد به یک سند عادی، نمی توان چنین دعوایی را مطرح نمود.

دلیل اخلاقی، دلیلی است که در قانون احصاء نشده و مدعی می تواند بدون هیچ محدودیتی آنها را بیان نماید و قاضی نیز بدون آنکه با مانع قانونی روبرو باشد، می تواند آن دلایل را بر حسب اقناع وجدانی خود، پذیرفته یا رد نماید.

۳) دلیل مستقیم و دلیل غیرمستقیم

اگر دلیلی بدون واسطه و به نحو مستقیم، ادعایی را ثابت یا ساقط نماید، آن دلیل، دلیل مستقیم است مانند رسیدی که حاوی امضای بدهکار دال بر بدهی وی به طلبکار است. اما دلیل غیرمستقیم، دلیلی است که رابطه مستقیمی با حق مورد ادعا ندارد اما نوعاً با آن در ارتباط است. مانند ماده ۳۵ قانون مدنی که بیان داشته است: «تصرف به عنوان مالکیت دلیل مالکیت است مگر اینکه خلاف آن ثابت شود.»

مطابق با ماده فوق، متصرف مال با ثابت نمودن تصرف خویش، نیازی به ارائه دلیل مستقیم دال بر مالکیت خود، ندارد. 


امیدواریم مطالب برای شما مفید بوده باشد. لطفا مطالب را با دوستان خود به اشتراک بگذارید و با امتیاز دادن به مطالب، ما را در جهت بهبود و تولید هر چه بیشتر مطالب یاری فرمایید. همچنین می توانید نظرات یا سوالات خود را در بخش دیدگاه ها مطرح نمایید در اسرع وقت به سوالات شما پاسخ داده خواهد شد.

افزودن دیدگاه

امتیاز شما :

دیدگاه کاربران

دیدگاهی ثبت نشده است.