بررسی موانع اجرای قرارداد در حقوق ایران

23 خرداد 1398 0 791
بررسی موانع اجرای قرارداد در حقوق ایران

موانع انحلال قرارداد

در انجام موضوع یک قرارداد گاهی ممکن است بعضی عوامل سبب گردند که در انجام تعهدات قراردادی تخلف صورت بگیرد. مهم ترین این عوامل، عوامل خارجی می باشند. قانونگذار در ماده ٢٢٧ قانون مدنی بیان می دارد:

"متخلف از انجام تعهد وقتی محکوم به تادیه خسارت می‌شود که نتواند ثابت نماید که عدم انجام به واسطه علت خارجی بوده است که‌ نمی‌توان مربوط به او نمود."

یکی از مهم ترین عوامل خارجی که باعث معافیت متعهد از انجام مسئولیت می شود، قوه قاهره می باشد.

بیشتر بخوانید: تفاوت میان دعوای اعلام بطلان قرارداد و دعوای ابطال قرارداد

قوه قاهره به چه معناست؟

قوه قاهره یا قوه قهریه، یعنی هر حادثه غیرقابل پیش بینی و غیرقابل اجتناب که باعث می گردد متعهد نتواند تعهد خود را انجام دهد. ویژگی بارز قوه قاهره این است که اجرای تعهد را غیرممکن می کند. مانند جنگ، زلزله، سیل، انقلاب و ... . مقنن در ماده ٢٢٩ قانون مدنی در مورد بروز قوه قاهره عنوان می دارد:

"اگر متعهد به واسطه حادثه که دفع آن خارج از حیطه اقتدار اوست نتواند از عهده تعهد خود برآید محکوم به تادیه خسارت نخواهد بود."

نتیجه اینکه قوه قاهره یکی از عوامل سلب مسئولیت متعهد می باشد.

بیشتر بخوانید: الزام به ایفای تعهد به چه معناست؟

انحلال قرارداد به چه معناست؟

بطور معمول پس از اینکه قرارداد میان طرفین منعقد می گردد، اصل بر بقای آن می باشد مگر اینکه بعضی عوامل سبب گردند که قرارداد منحل گردد. مهم ترین عوامل انحلال قرارداد عبارتند از:

  1. اقاله
  2. فسخ قرارداد
  3. انفساخ
  4. ابطال

الف) اقاله

گاهی اوقات پیش می آید که طرفین پس از انعقاد قرارداد، با یکدیگر توافق می نمایند که قرارداد را منحل نمایند. به این روش از انحلال قرارداد، اقاله می گویند. بطور کلی میتوان اینگونه بیان نمود که اقاله روش برهم زدن معامله با توافق طرفین می باشد. انجام اقاله تشریفات خاصی نیاز ندارد یعنی توافق دو طرف برای منحل شدن قرارداد کفایت می کند اما معمولاً اقاله قرارداد را نیز مانند تنظیم قرارداد، بصورت مکتوب در پشت همان قرارداد اصلی، می نویسند.

نکته مهم این است که در بعضی موارد، طرفین قرارداد می توانند با یکدیگر توافق نمایند که فقط بخشی از قرارداد را منحل نمایند. این توافق کاملاً قانونی و معتبر می باشد.

ب) فسخ قرارداد

فسخ قرارداد به معنای این است که یکی از طرفین قرارداد بر طبق اجازه ای که قانون یا قرارداد به او داده است، بتواند قرارداد را منحل نماید. در عقود جایز هر یک از طرفین هر زمان که بخواهند می توانند قرارداد را فسخ نمایند اما در عقود لازم تنها در موارد خاصی به وسیله یک طرف، میتوان این کار را انجام داد. این موارد خاص در قانون تحت عنوان "خیار" نامگذاری شده اند.

 
خیارات قرارداد به چه معناست؟

یکی از مهم ترین مواردی که یکی از طرفین قرارداد یا هر دوی آنها بتوانند قرارداد را منحل نمایند، استفاده از خیارهای قراردادی یا قانونی است. خیار یعنی حق بر هم زدن معامله که همیشه بر اساس یک عقد بوجود می آید یعنی اینکه باید در ابتدا یک عقدی وجود داشته باشد تا بتوان از خیار مربوط به آن نیز استفاده نمود. اگر هر یک از طرفین قرارداد بخواهند، می توانند چند خیار مختلف را در یک عقد بیاورند پس خیارات قابل جمع می باشند. اما حق خیار قابل اسقاط است یعنی اینکه میتوان سقوط تمام یا بعضی از خیارات را در قرارداد شرط نمود. در قانون مدنی ایران خیارات شامل انواع مختلفی می باشند:

خیار مجلس

خیار مجلس یعنی اینکه هر یک از فروشنده یا خریدار تا زمانی که در مکانی که معامله در آنجا صورت می گیرد، حضور داشته باشند (تا قبل از جدا شدن از یکدیگر) می توانند معامله را فسخ نمایند. نتیجه اینکه زمانی که خریدار و فروشنده از یکدیگر جدا می شوند خیار مجلس از بین می رود. این خیار مختص عقد بیع است و در عقود لازم دیگر وجود ندارد.

 
خیار حیوان

خیار حیوان به معنای این است که کسی که حیوانی را خریداری می نماید تا ٣ روز فرصت دارد که معامله را فسخ نماید چرا که ممکن است در حیوان (حیوان زنده) عیبی وجود داشته باشد که در زمان معامله مشخص نباشد و بعداً مشخص گردد. خیار حیوان فقط مختص خریدار می باشد یعنی حقی است که قانونگذار برای خریدار قائل شده است. خیار حیوان نیز مخصوص عقد بیع است.

 
خیار تأخیر ثمن

زمانی که مبیع (مورد معامله) عین معین باشد و برای پرداخت ثَمَن (پول) یا تسلیم مبیع (مال) مهلتی تعیین نشده باشد، اگر سه روز بگذرد و طی این مدت فروشنده، جنس را به خریدار تحویل ندهد و فروشنده نیز پول را پرداخت نکرده باشد، در اینصورت فروشنده میتواند معامله را فسخ نماید. این خیار نیز مختص عقد بیع می باشد.

بیشتر بخوانید: تقاضای تایید فسخ قرارداد به جهت خیار تاخیر ثمن چگونه انجام می گیرد؟

خیار شرط

هر یک از طرفین قرارداد می توانند شرط کنند که در مدت معینی برای یکی از طرفین یا هر دوی آنها یا برای شخص ثالثی، اختیار فسخ معامله وجود داشته باشد، این امر به معنای خیار شرط می باشد. مدت تعیین شده در خیار شرط می تواند کوتاه یا بلند باشد ولی حتماً می بایست در خیار شرط مدت تعیین گردد.

بیشتر بخوانید: نمونه رای بطلان معامله به جهت مجهول بودن مدت خیار شرط

خیار رؤیت و تخلف وصف

گاهی اوقات ممکن است که خریدار، مالی را بدون دیدن و تنها با شنیدن اوصاف و ویژگی های آن خریداری نماید ولی بعد از دیدن مال، مشخص گردد که مال دارای اوصافی که ذکر شده، نبوده است در اینصورت خریدار می تواند بیع را فسخ نماید یا به همان شکل که هست قبول کند.

 
خیار غَبْن

اگر خریدار مورد معامله را بیش از قیمت واقعی آن خریداری نموده باشد، در اینصورت خیار غبن ایجاد می گردد. همین طور اگر فروشنده مال خود را به ارزشی کمتر از قیمت واقعی فروخته باشد، باز هم خیار غبن ایجاد می شود. در حقیقت خیار غبن برای جلوگیری از ضررهای هر یک از طرفین قرارداد پیش بینی شده است. اما این ضرر باید فاحش باشد یعنی اینکه تفاوت قیمت عرفاً قابل مسامحه نباشد و تشخیص این امر نیز با عرف می باشد. شخص متضرر پس از آگاهی از اختلاف قیمت، می بایست فوراً معامله را فسخ نماید.

بیشتر بخوانید: چگونگی مطالبه وجه، بابت ارش ملک معیوب

خیار عیب

اگر بعد از معامله مشخص گردد که مورد معامله معیوب بوده است خریدار می تواند به دو طریق برای جبران ضرر خود اقدام نماید. روش اول این است که بطور کلی معامله را فسخ نماید و مال خریداری شده را به فروشنده برگرداند و پول پرداختی خود را پس بگیرد.

روش دوم این است که مال معیوب را به همان صورتی که هست قبول کند و در عوض از فروشنده مبلغی را بعنوان ارش برای جبران نقص و عیب مال، دریافت کند. خیار عیب زمانی ایجاد می گردد که در زمان انجام معامله، مورد معامله معیوب بوده اما از نظر خریدار مخفی بوده باشد.

بیشتر بخوانید: نمونه رای مطالبه ارش و تاخیر در اعمال خیار عیب

خیار تدلیس

در صورتی که در انجام معامله، فروشنده با انجام عملیاتی باعث فریب طرف معامله شود و برای بهتر نشان دادن کالای خود، با دروغ و تزویر، خریدار را فریب دهد، خیار تدلیس ایجاد می شود و خریدار حق فسخ خواهد داشت. برای ایجاد خیار تدلیس لازم است که حتماً اقداماتی توسط فروشنده انجام شود که موجب فریب خریدار گردد مثل دروغ گفتن، تبانی با اشخاص دیگر، انجام اعمالی جهت پنهان کردن نقایص کالا و یا ... . همچنین لازم است که انجام آن کارها توسط فروشنده در نهایت موجب فریب خوردن خریدار شود یعنی اگر با وجود انجام آن امور، خریدار فریب نخورد، خیار تدلیس ایجاد نمی شود.

بیشتر بخوانید: تایید فسخ قرارداد به جهت خیار تدلیس

خیار تبعض صفقه

زمانی که عقد بیع نسبت به بخشی از مبیع، به جهتی از جهات باطل باشد، خیار تبعض صفقه بوجود می آید. در اینصورت خریدار می تواند یا معامله را نسبت به قسمت دیگر مبیع که صحیح است، فسخ کند یا اینکه معامله را نسبت به آن قسمت نگه دارد و بخشی از مبلغ قرارداد را در برابر قسمت باطل شده، استرداد کند.

بطور مثال فردی خانه ای را از کس دیگری خریداری می نماید و بعد از انجام معامله مشخص می گردد که سه دانگ از آن خانه متعلق به فرد دیگری بوده است در اینصورت خیار تبعض صفقه ایجاد می گردد.

بیشتر بخوانید: تایید فسخ قرارداد به جهت خیار تبعض صفقه

خیار تخلف شرط

گاهی اوقات ممکن است طرفین در قرارداد شرط نمایند که یکی از آنها عملی را انجام دهد، در اینصورت او ملزم به انجام تعهد می باشد. در صورتی که به انجام تعهد خود عمل نکند و اجبار او هم ممکن نباشد، خیار تخلف شرط ایجاد می گردد و طرف مقابل می تواند معامله را فسخ نماید.

بیشتر بخوانید: تایید فسخ قرارداد به جهت خیار تخلف شرط

ج) انفساخ

انفساخ یعنی از بین رفتن غیر ارادی قرارداد. یعنی بدون وجود عمل جدیدی از سوی طرفین قرارداد یا دادگاه، عقد منحل می گردد. در اینصورت همین که طرفین از قبل توافق کرده باشند که در صورت ایجاد شرایط خاصی، معامله از بین برود و آن شرایط ایجاد شود، معامله از بین می رود.

د) ابطال

هر عمل حقوقی که مخالف با قانون و مقررات قانونی باشد، باطل است. بطلان معامله به معنای بی اعتباری معامله از ابتداست. باطل بودن معامله به جهت فقدان یکی از شرایط صحت معامله بوجود می آید مثل نبودن اهلیت در زمان انجام معامله.

مطلب مرتبط: حق یا شرط پشیمانی در قرارداد به چه معناست؟

نکات مهم در ارتباط با موانع اجرای قرارداد

  1. خیار تأخیر ثمن صرفاً در بیع با ثمن موجل وجود دارد و در صورتی که بخشی از ثمن نقداً پرداخت شده باشد، خیار مذکور وجود ندارد.
  2. فسخ قرارداد عمل حقوقی یک جانبه است و ذوالخیار می‌بایست ابتدا آن را اعمال کند و سپس تأیید آن را از دادگاه مطالبه کند در غیر اینصورت به دلیل ترافعی نبودن قابل استماع نیست.
  3. تدلیس در صورتی موجب خیار است که عدم نقص و یا وجود صفت کمال با الفاظ روشن در عقد نکاح ذکر شود.
  4. اعمال خیار عیب بعد از علم به آن فوری است و در صورت عدم اعمال در زمان فوری عرفی، تقاضای پرداخت ارش مسموع نیست.
  5. در صورتی که مبیع کلی فی الذمه باشد، خیار عیب متصور نیست.
  6. در صورتی که در عقد بیع، مطلق خیار غبن اسقاط شده باشد و مقید به مرتبه خاصی از آن نشده باشد، قانوناً و طبق موازین شرعیه، حاکی از مرتبه‌ای از غبن است و در هر مورد که غبن فاحش و غیر متعارف باشد، اسقاط حق خیار غبن، نافی استفاده از حق خیار غبن فاحش نیست.
  7. در صورتی که در قرارداد اولیه اجاره حق فسخ در صورت عدم پرداخت به موقع اجاره ‌بها وجود داشته باشد لیکن در توافق بعدی هیچ اشاره‌ای به حق فسخ موصوف نشود به منزله عدول از خیار فسخ است.
  8. شرط اسقاط کافه خیارات شامل خیار غبن فاحش نمی ‌شود.
  9. درج شرط پشیمانی توأم با تعیین مقطوع خسارت پشیمانی بدون تعیین مدت معین از مصادیق خیار شرط بدون مدت نیست که هم خود شرط باطل باشد و هم باعث بطلان عقد شود بلکه خیار شرط توأم با وجه التزامی است که مدت آن عرفاً تا زمان تسلیم عوضین است بنابراین هم شرط و هم عقد صحیح است.
  10. اسقاط حق فسخ ناشی از خیار تخلف از شرط، ممکن است به لفظ باشد یا به فعل، یعنی عملی که دلالت بر اسقاط شرط نماید و در جایی که فروشندگان بعد از علم به اینکه برای آن‌ها حق فسخ ایجاد شده، حق خویش را اعمال ننموده و در موعد مقرر در دفترخانه اسناد رسمی و با در دست داشتن مدارک لازم و برای تنظیم سند رسمی حاضر شده‌اند، این امر به‌ منزله اسقاط حق حاصل از شرط است.

امیدواریم مطالب برای شما مفید بوده باشد. لطفا مطالب را با دوستان خود به اشتراک بگذارید و با امتیاز دادن به مطالب، ما را در جهت بهبود و تولید هر چه بیشتر مطالب یاری فرمایید. همچنین می توانید نظرات یا سوالات خود را در بخش دیدگاه ها مطرح نمایید در اسرع وقت به سوالات شما پاسخ داده خواهد شد.

افزودن دیدگاه

امتیاز شما :

دیدگاه کاربران

دیدگاهی ثبت نشده است.