نمونه رای الزام زوج به طلاق به لحاظ سوء رفتار و عسر و حرج

19 فروردین 1403 1 3210
رای الزام زوج به طلاق به لحاظ سوء رفتار

بازدید کننده بزرگوار، در این مقاله یک نمونه رای الزام زوج به طلاق به لحاظ سوء رفتار و عسر و حرج برایتان قرار داده ایم تا با نحوه صدور رای در این زمینه آشنا شوید.

این نمونه رای که از شعبه ... دادگاه تجدیدنظر استان مرکزی صادر شده است درباره این موضوعات می باشد: طلاق به درخواست زوجه، الزام زوج به طلاق، طلاق به لحاظ عسر و حرج، وجود پرونده های متعدد زوجین بر علیه یکدیگر، ماده 1130 قانون مدنی، طلاق بائن، رای الزام زوج به طلاق به لحاظ سوء رفتار

مطلب مرتبط: درخواست طلاق از سوی زوجه چگونه است؟

چکیده رای الزام زوج به طلاق به لحاظ سوء رفتار

زوج نتوانسته زندگی مشترک را مدیریت کند و تقریباً در تمام طول مدت زناشویی، زوجین اختلاف داشته و در رفت و آمد در دادگاهها و کلانتری ها و شوراهای حل اختلاف بوده اند، لیکن ادامه زندگی مشترک زوجین غیرممکن شده است و فلسفه زندگی مشترک که به فرموده قرآن کریم رسیدن به آرامش است «و من آیاته ان خلق لکم من انفسکم ازواجا لتسکنوا الیها» که این آرامش، جای خود را به نزاع و جدلهای بی پایان داده است و به خانواده طرفین نیز سرایت نموده است لذا به نظر این دادگاه زوجه در وضعیت عسر و حرج قرار دارد.

بیشتر بخوانید: مصادیق عسر و حرج زوجه

رای دادگاه نخستین

در خصوص دعوی خانم ... فرزند ... با وکالت آقای ... به طرفیت آقای ... فرزند ... به خواسته طلاق به درخواست زوجه و صدور حکم به الزام زوج به طلاق به لحاظ سوء رفتار و عسر و حرج، به شرح مندرج در متن دادخواست تقدیمی، اختصاراً با این بیان که وکیل زوجه طی لایحه ای در مورخ 18-10-1400 اظهار میدارد: موکله در دی ماه سال 97 به عقد شرعی و دائمی خوانده محترم درآمد ولیکن از همان ابتدا بجهت رفتار و اعمال نامتناسب و نامتعارف ایشان زندگی مشترک بیش از 4 ماه دوام نیاورد و موکله زندگی را ترک نمود زوج بدواً بجای دعوت به آرامش موکله و سوق دادن ایشان به زندگی، با ایشان بارها و بارها درگیر شد بطوری که در 2 سال مرتکب 2 مرتبه ایراد صدمه بدنی منتج به دیه شده است، با موکله و خواهر ایشان در خیابان بدرفتاری کرد، نسبت به برادر موکله با موضوع توهین در شعبه 109 کیفری در اراک شکایت نمود. و حتی با توهین و نسبت دادن رابطه نامشروع به موکله انشقاق و اختلاف را بیش از پیش تشدید نمود. خوانده نیز در مقام پاسخ اظهار میدارند که: استناد به محکومیت دو سال پیش به پرداخت دیه کبودی انگشت که یک فقره آن به صورت لوث اثبات شده و استناد به محکومیت تعلیقی به توهین تلفنی آن هم بر اساس شهادت خواهر خواهان و استناد به اینکه با وجود پنج مرحله طرح دادخواست تمکین خواهان به زندگی مشترک بازنگشته است دلیلی برای عدم امکان ادامه زندگی و اثبات عسر و حرج و یا تحقق شرایط 12 گانه عقد نامه نمی تواند باشد 3) در مقام پاسخ به اینکه بعد از 4 ماه خواهان زندگی مشترک را ترک نموده است وکیل محترم چنین استدلال نموده که این مربوط به سوء مدیریت بنده است!!! و از سوی دیگر مدعی است که خواهان تمایلی به ادامه زندگی مشترک ندارد و بنده ایشان را 2 سال است که بلاتکلیف رها نمودم و در مقام ارائه دلایل هم به دعاوی متعدد تمکین بنده اشاره می نماید و از این طریق قصد دارد تا اثبات کند که امکان ادامه زندگی وجود ندارد. این تعارضات خود اثبات می کند که خواهان هیچ دلیلی برای اثبات عسر و حرج و ترک زندگی ندارد. کاملا محرز و مسلم است که خواهان بدون هرگونه دلیل شرعی و قانونی منزل را ترک نموده و تمامی پرونده سازی هایی که علیه بنده صورت گرفته بعد از ترک زندگی مشترک از سوی خواهان بوده و نه دلیلی برای اثبات عسر و حرج است و نه دلیلی برای تحقق شروط 12 گانه طلاق 4) خواهان به جهت عدم قصد و تمایل به زندگی مشترک (که صراحتا در اظهارات و مکالمات خود بارها بیان داشته که قصد ادامه زندگی ندارد) و خارج نویسی آن به محکمه تقدیم شده است تمام تلاش خود را نموده تا علیه بنده و خانواده ام پرونده سازی کند و از نهایت سادگی بنده استفاده نموده تا جایی که با تحریف شخصی ترین مکالمات و ارائه آن به محکمه به قصد تخریب اقدام نموده است که اساساً نه ارتباطی به پرونده حاضر دارد و نه ادعای کذب و دروغ وی را اثبات می کند. و تقاضای بطلان دعوی خواهان را از محضر دادگاه خواستارند.

علیهذا دادگاه با عنایت به مجموع اوراق و محتویات پرونده و اظهارات طرفین خواسته خواهان را قابل اجابت نمی داند زیرا عمده استنادات وکیل محترم خواهان مبنی بر حصول سوء رفتار و عسر و حرج زوجه دعاوی تمکینی است که در همین شعبه توسط قاضی محکمه رد شده است این در حالی است که به موجب ماده 1115 قانون مدنی دادگاه میتواند به مجرد خوف و ترس از ضرر شرافتی و بدنی و مالی به زوجه حکم به بازگشت منزل شوهر ندهد اما این آراء به معنای حصول شرط ضمن عقد نکاح و یا عسر و حرج زوجه نمی باشد که منجر به اسقاط حق طلاق زوج گردد چراکه دلایل دعوی تمکین و عسر و حرج متفاوت از یکدیگر می باشد و رد دعاوی تمکین زوج به جهت اصلاح رفتار زوج بوده است نه فراهم کردن دلایل طلاق برای زوجه، همچنان که ملاحظه میگردد زوجه نیز به جهت توهین به زوج به جزای نقدی محکوم شده است در ثانی زوجه تاکنون نسبت به تمام حقوق مالی خود اعم از مهریه و نفقه اقدام نموده است و زوج نیز در حال پرداخت دیون خود می باشد، لذا دادگاه با کیفیت مطروحه دعوی خواهان را مردود اعلام و مستنداً به مفهوم مخالف ماده 1133 و عموم قاعده فقهی: ((الطلاق بید من اخذبالساق)) حکم بر بطلان دعوی خواهان را صادر و اعلام می نماید، رای صادره حضوری است و ظرف بیست روز پس از ابلاغ قابل اعتراض در محاکم تجدیدنظر استان مرکزی است.

رئیس شعبه ... دادگاه عمومی حقوقی (خانواده) شهرستان اراک

مطلب مرتبط: طلاق به درخواست زن به جهت غیبت شوهر بیش از چهار سال

رای دادگاه تجدیدنظر

در خصوص تجدیدنظر خواهی خانم ... فرزند ... با وکالت آقای ... به طرفیت آقای ... فرزند ... نسبت به دادنامه شماره ... مورخ 14-11-1400 صادره از شعبه ... دادگاه حقوقی اراک که به موجب آن به دعوی تجدیدنظر خواه (زوجه) به خواسته احراز شروط ضمن عقد نکاح به لحاظ سوء رفتار زوج (بند 2 عقدنامه) و الزام زوج به طلاق به لحاظ وقوع در عسر و حرج رسیدگی نموده است و با استدلال مشروح در رای دعوا را وارد ندانسته و حکم به بطلان دعوا صادر گردیده است و پس از ابلاغ دادنامه در مهلت مقرر قانونی تجدیدنظر خواهی به عمل آمده است. با بررسی محتویات پرونده بدوی و دادخواست تجدیدنظر خواهی و لوایح تقدیمی، ملاحظه می شود تاریخ عقد زوجین 22-10-1397 می باشد و نامبردگان فقط قریب چهار ماه زندگی مشترک داشته اند و در تمامی ایام، اختلاف و درگیری شدید داشته اند و به تعدادی از پرونده های زوجین و بعضی از پرونده های خانوادگی آنان که مرتبط با اختلافات طرفین است اشاره می شود. 1. مادر زوج خانم ... و خواهران زوج (... و ...) به اتهام شهادت کذب در خصوص طلاجات زوجه محکومیت یافته اند که رای بدوی در دادگاه تجدیدنظر استان مرکزی تایید شده است (صفحه 1 و 3 پرونده) 2. زوجه به رد طلاها در حق خواهر زوج خانم ... محکوم شده است. (صفحه 4 پرونده) 3. زوجه نسبت به رد طلاها به خواهر زوج اعاده دادرسی نموده که اعاده دادرسی قبول شده و دادگاه تجدیدنظر رای خود را نقض و حکم به بطلان دعوا صادر گردیده است (صفحه 35 پرونده) 4. زوج به اتهام ایراد صدمه بدنی عمدی به پرداخت دیه در حق زوجه در تاریخ 31-03-1399 محکوم شده است. (صفحه 5 پرونده) 5. زوج به اتهام ایراد افتراء رابطه نامشروع و توهین نسبت به زوجه به دو فقره جزای نقدی محکوم گردیده است و رای در مرجع تجدیدنظر استان مرکزی تایید شده است (صفحه 6 پرونده) 6. زوج و خواهرش علیه زوجه و خواهرش به عنوان ایراد افتراء و توهین شاکی بوده اند که شعبه ... دادیاری اراک منع پیگرد متهمان را صادر کرده است (صفحه 7 پرونده) 7. حکم به بطلان دعوی تمکین زوج به لحاظ شدت درگیری زوجین صادر گردیده است تاریخ رای 24-03-1399 می باشد (صفحه 8 پرونده) 8. مجدداً در تاریخ 03-12-1399 حکم به بطلان دعوی تمکین زوج به لحاظ خوف ضرر شرافتی برای زوجه صادر گردیده است که رای در دادگاه تجدیدنظر تایید شده است (صفحه 9 و 14 پرونده) 9. مادر زوج خانم ... علیه زوجه خواهان استرداد طلاها بوده که حکم به بطلان دعوی وی صادر شده است. (صفحه 10 پرونده) 10. در تاریخ 06-05-1400 حکم به تمکین زوجه از زوج صادر شده است (صفحه 11 پرونده) که این رای در دادگاه تجدیدنظر استان مرکزی مستدلاً نقض و حکم به بطلان دعوا صادر گردیده است (صفحه 12 پرونده) 11. زوج خواهان تمکین بوده که در تاریخ 16-06-1399 حکم به بطلان دعوی وی صادر شده است. 12. ایضاً زوج به اتهام ایراد صدمه بدنی عمدی به پرداخت دیه در تاریخ 14-07-1399 در حق زوجه محکوم شده است و به پرداخت دیه به خواهر زوجه خانم ... نیز محکوم شده است و از مزاحمت بانوان تبرئه شده است (صفحه 17 پرونده) 13. برادر زوجه آقای ... به اتهام توهین به زوج به پرداخت جزای نقدی در حق دولت محکوم گردیده است (صفحه 31 پرونده) 14. این بار خواهر زوج خانم ... مطالبه طلا از زوجه نموده که وی در نهایت در شعبه 7 تجدیدنظر استان مرکزی محکوم گردیده است لیکن با اعاده دادرسی زوجه، رای اعاده خواسته نقض شده است در تاریخ 18-06-1400 (صفحه 35 پرونده) 15. زوج به پرداخت نفقه در حق زوجه در شورای حل اختلاف اراک محکوم گردیده است (صفحه 67 پرونده) 16. دادگاه بدوی حقوقی اراک حکم به بطلان دعوی تمکین زوج صادر نموده لیکن این رای در شعبه سوم دادگاه تجدیدنظر استان مرکزی نقض و زوجه به تمکین از زوج محکوم شده است (صفحه 99 پرونده).

با شرحی که ذکر شد زوج نتوانسته زندگی مشترک را مدیریت کند و تقریباً در تمام طول مدت زناشویی، زوجین اختلاف داشته و در رفت و آمد در دادگاهها و کلانتری ها و شوراهای حل اختلاف بوده اند به نحوی که بارها دعوی تمکین زوج مردود اعلام شده است و زوج خواهر و مادر خود را تحریک نموده است تا به ناحق علیه زوجه در خصوص طلاها اقدام حقوقی نمایند و سراسر زندگی زوجین دچار تنش و مشاجره بوده اگرچه در یکی از آراء (شعبه 3 تجدیدنظر استان مرکزی) زوجه به تمکین از زوج محکوم گردیده است (صفحه 99 پرونده) لیکن صرف نظر از صحت و سقم این رای، ادامه زندگی مشترک زوجین غیر ممکن شده است و فلسفه زندگی مشترک که به فرموده قرآن کریم رسیدن به آرامش است «و من آیاته ان خلق لکم من انفسکم ازواجا لتسکنوا الیها» که این آرامش، جای خود را به نزاع و جدلهای بی پایان داده است و به خانواده طرفین نیز سرایت نموده است و چه بسا ادامه این وضع، موجب بروز حادثه جبران ناپذیری شود و حاکم اسلامی نمی تواند اجازه ادامه وضعیت موجود را بدهد. و هیچ امیدی به بهبود روابط زوجین نمی رود و داوران نیز نتوانسته اند بین آنان صلح و مصالحه ایجاد نمایند و کماکان اختلافات و نزاع ادامه دارد و ادامه این وضع به نفع هیچ یک از زوجین نمی باشد و زوجه نیز حاضر است در مقابل طلاق عمده مهریه خود را به زوج بذل کند و به نظر این دادگاه زوجه در وضعیت عسر و حرج قرار دارد و رای معترض عنه بدون توجه به مستندات ابرازی صادر گردیده است و دارای ایراد اساسی و مقتضی نقض است و مورد از موارد مذکور در بند ه ماده 348 قانون آئین دادرسی مدنی می باشد و دادگاه به استناد قسمت اول ماده 358 قانون مذکور دادنامه تجدیدنظر خواسته را نقض نموده و به استناد مواد 1130، تبصره ماده 1133، 1143، بند 3 ماده 1145، 1146، 1150 قانون مدنی و مواد 24، 27، 29، 31، 33، 34 قانون حمایت خانواده مصوب 1391 حکم به الزام زوج (تجدیدنظر خوانده) به مطلقه نمودن زوجه (تجدیدنظر خواه) صادر می نماید و زوجه دویست و چهارده سکه بهار آزادی و 1371 شاخه گل رز از مهریه خود را وفق مفاد لایحه شماره 679734 دفتر تجدیدنظر در مقابل طلاق به زوج بذل می نماید (کل مهریه 314 سکه بهار آزادی و 1371 شاخه گل رز است) و نوع طلاق به هر حال بائن است و زوجه باید سه طهر عده نگهدارد و زوجین فرزند مشترک ندارند و زوجه در خصوص بقیه حقوق مالی خود علی حده اقدام می نماید. اجرای صحیح صیغه طلاق به عهده مجری محترم صیغه است و در صورتی که زوج در دفتر طلاق حضور نیابد و به هر حال زوجه را مطلقه نکند سردفتر طلاق به نمایندگی از سوی این دادگاه صیغه طلاق را جاری و قبول بذل مهریه می نماید. این رای ظرف 20 روز از تاریخ ابلاغ قابل فرجام خواهی در دیوان عالی کشور است و به مدت شش ماه از تاریخ ابلاغ رای فرجامی یا اتمام مهلت فرجام خواهی اعتبار اجرائی دارد. دفتر نتیجه ثبت، پرونده از آمار کسر، دادنامه ابلاغ و ارسال گردد.

رئیس شعبه ... دادگاه تجدیدنظر استان مرکزی

توضیح: نمونه رای های منتشر شده در عدالت سرا اعم از نمونه رای بدوی، نمونه رای تجدیدنظر و نمونه رای دیوان عموما از نمونه رای های منتشر شده از سوی قوه قضائیه و مراکز و پژوهشگاه های وابسته به قوه قضائیه برگرفته شده است.


امیدواریم مطالب برای شما مفید بوده باشد. لطفا مطالب را با دوستان خود به اشتراک بگذارید و با امتیاز دادن به مطالب، ما را در جهت بهبود و تولید هر چه بیشتر مطالب یاری فرمایید. همچنین می توانید نظرات یا سوالات خود را در بخش دیدگاه ها مطرح نمایید در اسرع وقت به سوالات شما پاسخ داده خواهد شد.

افزودن دیدگاه

امتیاز شما :

دیدگاه کاربران

شهاب نادری
05 مهر 1403
اصل نظر دیوان می باشد . و‌ نتیجه فرجام خواهی قابل پیش بینی نیست .