فصل اول - در امکان فسخ نکاح قانون مدنی

ماده ۱۱۲۱

جنون هر یک از زوجین به شرط استقرار اعم از این که مستمر یا ادواری باشد برای طرف مقابل موجب حق فسخ است.


تفسیر ماده 1121 قانون مدنی:

1- اگر هر یک از زوجین در زمان عقد، مجنون بوده باشد، مستند به ماده 212 قانون مدنی، جنون موجب بطلان ازدواج می شود و در عقد باطل، حق فسخی وجود نخواهد داشت. به دیگر سخن مجنون بودن یکی از زوجین در زمان عقد نکاح، در صورتی باعث ایجاد حق فسخ می شود که نکاح در زمان افاقه اتفاق افتاده باشد و یا آنکه ازدواج به نمایندگی از مجنون منعقد شده و نماینده، اشاره ای به مجنون بودن زوج یا زوجه ننموده باشد.

2- وفق ماده 1125 قانون مدنی اگر مرد بعد از عقد نکاح دچار جنون شود، زوجه حق فسخ نکاح را خواهد داشت.

3- جنونی که برای هر یک از زوجین ایجاد حق فسخ می نماید، می بایست استقرار داشته باشد (پایدار باشد) چراکه مطابق با نظر دکتر کاتوزیان اگر جنون زودگذر و‌ موقتی باشد، حق فسخ ایجاد نمی شود.

مطلب مرتبط: نمونه دادخواست تایید فسخ نکاح به جهت جنون زوج


ماده ۱۱۲۲

(اصلاحی 14-08-1370)- عیوب زیر در مرد موجب حق فسخ برای زن خواهد بود:

۱- خِصاء.

۲- عِنَن به شرط اینکه ولو یک ‌بار عمل زناشویی را انجام نداده باشد.

۳- مقطوع بودن آلت تناسلی به اندازه ای که قادر به عمل زناشویی نباشد.


تفسیر ماده 1122 قانون مدنی:

1- منظور از خِصاء عیبی است که مرد بدون بیضه باشد به شرطی که این موضوع پیش از ازدواج اتفاق افتاده باشد نه پس از آن و زن نیز نسبت به این موضوع آگاهی نداشته باشد.

2- عِنَن به نوعی ناتوانی جنسی گفته می شود که بموجب آن زوج از برخاستن آلت تناسلی خود عاجز بوده به حدی که قادر به انجام نزدیکی نباشد و حتی یک مرتبه هم‌ نتوانسته باشد که این کار را انجام دهد تفاوتی نمی نماید که این عیب پیش از ازدواج رخ داده باشد یا پس از آن.

3- چنانچه عیبی که بموجب آن حق فسخی ایجاد شده است، قبل از اعمال این حق، از بین برود، حق فسخ نیز ساقط می گردد.

مطلب مرتبط: نحوه طرح دعوای فسخ نکاح از سوی زوجه به جهت عیوب زوج

4- اگر مرد قادر به انجام نزدیکی با زن باشد اما قدرت باردار نمودن زن را نداشته باشد، مورد از موارد فسخ نکاح یا گواهی عدم امکان سازش نخواهد بود.


ماده ۱۱۲۳

عیوب ذیل در زن موجب حق فسخ برای مرد خواهد بود.

۱- قَرَن

۲- جذام

۳- بَرَص

۴- افضاء

۵- زمین‌گیری

۶- نابینایی از هر دو چشم.


تفسیر ماده 1123 قانون مدنی:

1- قَرَن به استخوان زائدی در آلت تناسلی زن گفته می شود که مانع انجام نزدیکی می گردد. 

2- جذام به نوعی بیماری مزمن و عفونی گفته می شود که منجر به ایجاد زخم در نقاط مختلف بدن شده و بافت های نرم صورت را از بین می برد.

3- بَرَص ایجاد لک و‌ پیس که منجر به از دست رفتن رنگدانه های پوست بصورت تکه ای می شود، است.

4- افضاء بمعنای یکی بودن دو مجرای زن می باشد.

مطلب مرتبط: نحوه فسخ نکاح از سوی زوج بدلیل عیوب هفت گانه زوجه

5- مطابق با قوانین و مقررات موجود اگر فسخ نکاح قبل از وقوع نزدیکی میان زن و مرد صورت پذیرد، مهریه ای به زوجه تعلق نخواهد گرفت اما چنانچه فسخ نکاح بعد از وقوع نزدیکی اتفاق افتد، مرد می بایست کل مهریه زوجه را پرداخت نماید.

6- مستنبط از ماده 1131 قانون مدنی، فسخ نکاح فوریت داشته و باید در مدت متعارف اعمال گردد البته بدان شرط که زوج نسبت به فسخ و فوریت آن مطلع بوده باشد.


ماده ۱۱۲۴

عیوب زن در صورتی موجب حق فسخ برای مرد است که عیب مزبور در حال عقد وجود داشته است.


تفسیر ماده 1124 قانون مدنی:

مطابق با نظر دکتر کاتوزیان اگر شرایط به گونه ای باشد که امکان درمان و جراحی برای زوجه وجود داشته باشد تا عیب یا عیوب وی مرتفع گردد، بدیهی است مرد نمی تواند با استناد به عیب سابق، نکاح را فسخ نماید.


ماده ۱۱۲۵

جنون و عِنَن در مرد هرگاه بعد از عقد هم حادث شود موجب حق فسخ برای زن خواهد بود.


تفسیر ماده 1125 قانون مدنی:

1- اگر مردی پس از عقد دچار جنون شود، برای زن حق فسخ نکاح ایجاد می شود اما اگر زنی بعد از ازدواج دچار جنون شود، مرد حق فسخ نکاح را نخواهد داشت.

مطلب مرتبط: تاثیر جنون هر یک از زوجین در فسخ نکاح

2- خِصاء و مقطوع بودن آلت تناسلی مرد اگر بعد از عقد ازدواج ایجاد شود، زن حق فسخ نکاح را نخواهد داشت اما اگر پیش از ازدواج بوده و زن اطلاع نداشته باشد میتواند نکاح را فسخ نماید.


ماده ۱۱۲۶

هر یک از زوجین که قبل از عقد عالم به امراض مذکوره در طرف دیگر بوده بعد از عقد حق فسخ نخواهد داشت.


تفسیر ماده 1126 قانون مدنی:

هر یک از زن یا شوهر در صورتی که پیش از ازدواج از عیوب طرف مقابل که باعث ایجاد حق فسخ نکاح می شود، مطلع باشند، بعد از ازدواج نمی توانند بدان علت نکاح را فسخ نمایند چراکه با آگاهی از عیوب طرف مقابل، با وی ازدواج نموده اند.


ماده ۱۱۲۷

هرگاه شوهر بعد از عقد مبتلا به یکی از امراض مقاربتی گردد زن حق خواهد داشت که از نزدیکی با او امتناع نماید و امتناع به علت ‌مزبور مانع حق نفقه نخواهد بود.


تفسیر ماده 1127 قانون مدنی:

1- مقنن در ماده 1127 قانون مدنی شرایطی را مقرر نموده است که بموجب آن اگر مردی بعد از ازدواج به بیماری های مقاربتی مانند ایدز و‌ ... مبتلا گردد، همسر وی این حق را داشته باشد که با او رابطه جنسی برقرار نکند مضاف بر آنکه نفقه وی نیز پابرجا بوده و مرد مکلف به پرداخت می باشد.

2- مانع مشروعی که در ماده 1127 قانون مدنی ذکر شده است حالتی است که زن با وجود نُشوز مستحق نفقه است. مطابق با ماده 1108 قانون مدنی، هر‌گاه زن بدون مانع مشروع از ادای وظایف زوجیت امتناع کند، مستحق نفقه نخواهد بود.


ماده ۱۱۲۸

هر‌گاه در یکی از طرفین صفت خاصی شرط شده و بعد از عقد معلوم شود که طرف مذکور فاقد وصف مقصود بوده برای طرف مقابل ‌حق فسخ خواهد بود خواه وصف مذکور در عقد تصریح شده یا عقد متبایناً بر آن واقع شده باشد.


تفسیر ماده 1128 قانون مدنی:

1- مستند به ماده 1067 قانون مدنی، اشتباه در هویت مادی و مدنی همسر، موجب می گردد نکاح باطل گردد. اما اشتباه در وصف اساسی (مانند اینکه مردی خود را خلبان معرفی نماید و عقد بر این مبنا واقع شود.) موجب ایجاد حق فسخ می گردد و عقد نکاح باطل نیست.

2- تخلف از شرط صفتی که وارد قلمرو تراضی طرفین شده و یا عقد متبایناً بر آن واقع شده نیز موجب حق فسخ می گردد. در این حالت وجود سوء نیت ضروری نمی باشد.

مطلب مرتبط: نحوه طرح دعوای فسخ نکاح به جهت تدلیس یا تخلف از شرط صفت


ماده ۱۱۲۹

در صورت استنکاف شوهر از دادن نفقه و عدم امکان اجرای حکم محکمه و الزام او به دادن نفقه زن می‌تواند برای طلاق به حاکم ‌رجوع کند و حاکم شوهر او را اجبار به طلاق می‌نماید ‌همچنین است در صورت عجز شوهر از دادن نفقه.


ماده ۱۱۳۰

(اصلاحی 14-08-1370)- در صورتی که دوام زوجیت موجب عسر و حرج زوجه باشد، وی می‌تواند به حاکم شرع مراجعه و تقاضای طلاق کند، چنانچه عسر و حرج مذکور در محکمه ثابت شود، دادگاه می‌تواند زوج را اجبار به طلاق نماید و در صورتی که اجبار میسر نباشد زوجه به اذن حاکم شرع طلاق داده می‌شود.

تبصره (الحاقی 29-04-1381 مصوب مجمع تشخیص مصلحت نظام)- عسر و حرج موضوع این ماده عبارت است از به وجود آمدن وضعیتی که ادامه زندگی را برای زوجه با مشقّت همراه ساخته و تحمل آن مشکل باشد و موارد ذیل در صورت احراز توسط دادگاه صالح از مصادیق عسر و حرج محسوب می‌گردد:

۱- ترک زندگی خانوادگی توسط زوج حداقل به مدت شش ماه متوالی و یا نه ماه متناوب در مدت یک سال بدون عذر موجه.

۲- اعتیاد زوج به یکی از انواع مواد مخدر و یا ابتلای وی به مشروبات الکلی که به اساس زندگی خانوادگی خلل وارد آورد و امتناع یا عدم امکان الزام وی به ترک آن در مدتی که به تشخیص پزشک برای ترک اعتیاد لازم بوده است.

در صورتی که زوج به تعهد خود عمل ننماید و یا پس از ترک، مجدداً به مصرف موارد مذکور روی آورد، بنا به درخواست زوجه، طلاق انجام خواهد شد.

۳- محکومیت قطعی زوج به حبس پنج سال یا بیشتر.

۴- ضرب و شتم یا هرگونه سوء رفتار مستمر زوج که عرفاً با توجه به وضعیت زوجه قابل تحمل نباشد.

۵- ابتلای زوج به بیماری‌های صعب‌العلاج روانی یا ساری یا هر عارضه صعب‌العلاج دیگری که زندگی مشترک را مختل نماید.

موارد مندرج در این ماده مانع از آن نیست که دادگاه در سایر مواردی که عسر و حرج زن در دادگاه احراز شود، حکم طلاق صادر نماید.


تفسیر ماده 1130 قانون مدنی:

1- عسر و حرج که در این ماده آمده به معنی مشقت شدید است. قاعده عسر و حرج یا قاعده لاحرج از قواعد معروف فقهی است که مبتنی بر آیات متعدد از قرآن کریم است.

مانند «ما جعل علیکم فی الدین من حرج...» (آیه 78 از سوره حج)- «یرید الله بکم الیسر و لا یرید بکم العسر...» (آیه 185 از سوره بقره)

2- در زمان مراجعه زوجه به دادگاه جهت طلاق، می بایست سببی که زن را به عسر و حرج دچار نموده است موجود باشد. لذا زوجه جهت جبران ضرر گذشته نمی تواند به حاکم جهت طلاق رجوع نماید.

3- طلاق به جهت عسر و حرج زوجه اصولا بائن است. (مگر در مورد غایب مفقود الاثر موضوع ماده 1030 قانون مدنی)

4- در صورت احراز عسر و حرج زوجه، حاکم زوج را اجبار به طلاق زوجه می نماید. اگر شوهر علی رغم حکم حاکم از طلاق همسر خودداری نماید، حاکم یا وکیل او، به نمایندگی قانونی از شوهر، زن را طلاق می دهد. (قاعده «الحاکم ولی الممتنع» از قواعد مربوط به نظم عمومی می باشد.)

بیشتر بخوانید: طلاق به درخواست زن به جهت غیبت شوهر بیش از چهار سال


ماده ۱۱۳۱

خیار فسخ فوری است و اگر طرفی که حق فسخ دارد بعد از اطلاع به علت فسخ نکاح را فسخ نکند خیار او ساقط می‌شود به شرط این‌که علم به حق فسخ و فوریت آن داشته باشد تشخیص مدتی که برای امکان استفاده از خیار لازم بوده به نظر عرف و عادت است.


تفسیر ماده 1131 قانون مدنی:

1- قانونگذار فوری بودن استفاده از خیار فسخ در نکاح را منوط به علم صاحب حق فسخ نسبت به فوریت آن دانسته است. فرد می تواند مدعی جهل به قانون و فوری بودن حق فسخ باشد اما می بایست ادعای خود را ثابت نماید.

2- فرد می تواند خیار فسخ خود را ساقط نموده و اعمال ننماید مگر در مورد خیار تدلیس که بعد از اطلاع از فریب، قابل اسقاط خواهد بود.


ماده ۱۱۳۲

در فسخ نکاح رعایت ترتیباتی که برای طلاق مقرر است شرط نیست.


تفسیر ماده 1132 قانون مدنی:

1- فسخ نکاح با انجام هر فعل یا لفظی واقع می شود و نیاز به انجام تشریفاتی که در طلاق انجام می شود مانند صدور گواهی عدم امکان سازش، حضور دو شاهد عادل و ... ندارد.

2- در فسخ نکاح، رجوع وجود ندارد اما اگر طلاق، طلاق رجعی باشد برای شوهر در مدت عده حق رجوع وجود دارد.

3- اگر طلاق قبل از نزدیکی انجام شود، نصف مهریه به زن تعلق می گیرد و چنانچه پیش از طلاق، مهریه تعیین نشده باشد، زن مستحق مهرالمتعه خواهد بود اما در فسخ نکاح اگر فسخ قبل از نزدیکی باشد، به زن مهریه ای تعلق نمی گیرد مگر آنکه علت فسخ، وجود عنن باشد که زن مستحق نصف مهریه خواهد بود.

  • اشتراک گذاری |

افزودن دیدگاه

امتیاز شما :

دیدگاه کاربران

دیدگاهی ثبت نشده است.