مصادیق عسر و حرج زوجه کدام‌اند؟

مصادیق عسر و حرج زوجه
09 اردیبهشت 1404 0 1180
مصادیق عسر و حرج زوجه
فهرست مطالب

    مفهوم حقوقی عسر و حرج

    واژه عُسر از منظر لغوی بمعنای سختی و دشواری و واژه حرج، به معنای مشقت می‌باشد. در اصطلاح علم حقوق، عسر و حرج عبارت است از ایجاد شرایطی که به موجب آن شرایط، ادامه زندگی زناشویی برای زوجه با دشواری و مشقت‌های متعددی همراه باشد. اصطلاحاً در این شرایط گفته می‌شود که زوجه در عسر و حرج قرار دارد و بر همین اساس می‌تواند از دادگاه تقاضای طلاق نماید. وفق مندرجات قانونی موجود، در حقوق کشور ما، حق طلاق متعلق به زوج است و او می‌تواند همسر خود در هر زمانی طلاق دهد فلذا مقنن، تمهیداتی را پیش‌بینی نموده است تا به موجب آنها زوجه نیز بتواند در صورت تحقق شرایطی خاص، به حاکم مراجعه و دادخواست طلاق دهد. یکی از این تمهیدات، قرار گرفتن زوجه در عسر و حرج می‌باشد که مقنن در تبصره ذیل ماده 1130 قانون مدنی مصادیقی از آن را از باب تمثیل، برشمرده است. فلذا در صورتی که زوجه در عسر و حرج قرار بگیرد، می‌تواند از دادگاه خانواده صالح، تقاضای طلاق نماید. وی مکلف است که عسر و حرج حادث گردیده را با استناد به دلایل محکمه‌پسند در دادگاه ثابت نماید. در صورت اثبات این امر توسط زوجه، دادگاه حکم به الزام زوج به طلاق همسر خود را صادر خواهد نمود. در مقاله حاضر که توسط گروه وکلای عدالت سرا تحریر یافته است، سعی می‌گردد به تفصیل در خصوص مصادیق عسر و حرج زوجه پرداخته شود.

    بیشتر بخوانید: طلاق توافقی چیست؟

    مصادیق عسر و حرج زوجه

    همانگونه که پیش‌تر نیز عرض گردید، مقنن در تبصره ماده 1130 قانون مدنی در 5 بند مصادیق عسر و حرج زوجه را بصورت تمثیلی بیان نموده است که در ذیل توضیحاتی در خصوص هر یک از آنها به تفکیک بیان می‌گردد:

    الف) ترک زندگی خانوادگی توسط زوج حداقل به مدت شش ماه متوالی و یا نه ماه متناوب در مدت یک سال بدون عذرموجه:

    در خصوص مساله ترک زندگی خانوادگی توسط زوج و قرار گرفتن زوجه در عسر و حرج، لازم به توضیح است که این موضوع، در شرط شماره 8 از شروط 12 گانه ضمن عقد نکاح که در عقدنامه نیز درج گردیده است، فلذا با توجه به مزایای نسبی استناد به شروط ضمن عقد نکاح به جای استناد به مبنای عسر و حرج در پرونده‌های طلاق از سوی زوجه، استناد به بند ۱ تبصره ماده 1130 قانون مدنی کمتر مورد استفاده قرار می‌گیرد چراکه وفق شرط شماره 8 از شروط 12 گانه ضمن عقد نکاح، تشخیص ترک زندگی خانوادگی و‌ تشخیص عذرموجه با دادگاه است. 

    شایان ذکر است که ترک زندگی مشترک و غیبت زوج در کنار مسائل دیگری مانند شروع زندگی مشترک، برگزاری جشن عروسی، تمکین، حق حبس و ... معنا دارد چراکه جدا زندگی نمودن زن و شوهر، نمی‌تواند در همه موارد دال بر ترک منزل مشترک توسط زوج باشد این امر بدان علت است که در برخی موارد ممکن است زوجه، باکره بوده و از حق حبس خود استفاده نموده، فلذا این مورد از مصادیق ترک منزل توسط زوج، قلمداد نمی‌گردد. علی‌ایحال از آنجایی که تهیه لوازم منزل و هم‌چنین تهیه منزل مشترک، در زمره وظایف قانونی زوج می‌باشد، جدا زندگی کردن زوجین و مفارقت جسمانی میان آنان (به غیر از مواردی که حق حبس یا نشوز زوجه وجود دارد) ترک تعهد از سوی زوج خواهد بود چراکه مدیریت و ریاست زندگی خانوادگی، وظیفه او بوده و چنانچه زن و شوهر بیش از 6 ماه زندگی جداگانه داشته باشند و علت جداگانه زندگی کردن هم، مربوط به زوجه نباشد، زوجه مستحق طرح دادخواست طلاق خواهد بود.

     

    ب) اعتیاد زوج به یکی از انواع مواد مخدر و یا ابتلا وی به مشروبات الکلی که به اساس زندگی خانوادگی خلل وارد آورد و امتناع یا عدم امکان الزام وی به ترک آن در مدتی که به تشخیص پزشک برای ترک اعتیاد لازم بوده است یکی از مصادیق عسر و حرج زوجه می‌باشد:

    مقنن در بند 2 تبصره ماده 1130 قانون مدنی در ارتباط با اعتیاد زوج به عنوان یکی از مصادیق عسر و حرج زوجه صحبت نموده است، که مقنن وفق بند یاد شده علاوه بر لزوم اثبات اصل اعتیاد، اثبات امتناع یا عدم امکان الزام زوج به ترک اعتیاد در مدتی که بنا به تشخیص پزشک برای ترک اعتیاد، لازم بوده را هم برای تحقق عسر و حرج زوجه، مدنظر قرار داده است. لازم به توضیح است که مساله اعتیاد زوج در شرط شماره 7 از شروط 12 گانه ضمن عقد نکاح در عقدنامه نیز آمده است. طبق این شرط، ابتلا زوج به هرگونه اعتیاد مضری که بنا بر تشخیص دادگاه به زندگی خانوادگی لطمه وارد نماید و ادامه زندگی را برای زوجه با سختی همراه کند، زوجه حق تقاضای احراز شرایط اعمال وکالت در طلاق به جهت تحقق اعتیاد زوج (یکی از شروط 12 گانه عقدنامه) از دادگاه خانواده (محل اقامت زوجه یا محل اقامت زوج- وفق ماده 12 قانون حمایت خانواده) را خواهد داشت. نکته مهم و قابل توجه آن است که منظور از اعتیاد مضر، اعتیاد به مواد مخدر است که از طرقی اعم از آزمایش اعتیاد، بررسی سوابق تشکیل پرونده درمانی زوج در یکی از مراکز ترک اعتیاد و ... جزء ادله اثبات این ادعا می‌باشند. فلذا از آنجایی که در شرط شماره 7 عقدنامه، فقط به صرف اثبات اعتیاد مضر اشاره شده و تنها اثبات این موضوع کافی دانسته شده است، مشخص است که زوجه می‌بایست تقاضای طلاق به دلیل اعتیاد زوج را بر طبق این بند (احراز شرایط اعمال وکالت در طلاق به جهت تحقق شرط شماره 7 از شروط 12 گانه عقدنامه) مطرح نماید نه به دلیل بند 2 تبصره ماده 1130 قانون مدنی، چراکه در تقاضای صدور حکم طلاق به جهت عسر و حرج زوجه در خصوص اعتیاد زوج، زوجه هم می‌بایست اصل اعتیاد زوج را ثابت کند و هم خودداری یا عدم امکان الزام زوج به ترک اعتیاد در مدت زمانی که به تشخیص پزشک برای ترک اعتیاد لازم بوده است که اثبات این مسائل برای زوجه، امری بسیار دشوار خواهد بود.

     

    ج) محکومیت قطعی زوج به حبس پنج سال یا بیشتر:

    بند 3 تبصره ماده 1130 قانون مدنی (محکومیت قطعی زوج به حبس پنج سال یا بیشتر) در مقایسه با ذکر همین موضوع در شرط شماره 6 از شروط 12 گانه عقدنامه که علاوه بر اصل محکومیت زوج به حبس بیشتر از 5 سال، شرط در حال اجرا بودن حکم را هم بیان داشته است، شرایط مساعدتری را برای زوجه لحاظ نموده است. بدین ترتیب در صورتی که زوج به حبس 5 سال یا بیشتر محکوم شده باشد، زوجه در عسر و حرج قرار گرفته و می‌تواند بدین جهت تقاضای صدور حکم طلاق به جهت در عسر و حرج بودن را مطرح نماید که تفاوتی نمی‌نماید که حکم محکومیت زوج اجرا شده یا نشده باشد.

    مطلب مرتبط: نحوه طرح دعوای طلاق به درخواست زوجه به جهت عدم پرداخت نفقه

    د) ضرب و شتم یا هرگونه سوء رفتار مستمر زوج که عرفاً با توجه به وضعیت زوجه قابل تحمل نباشد:

    در خصوص اعمال این شرط دال بر ضرب و شتم یا هرگونه سوءرفتار استمرار یافته زوج که در بند 4 تبصره ماده 1130 قانون مدنی بدان پرداخته شده است و هم‌چنین شرط شماره 2 از شروط 12 گانه عقدنامه برای تحقق وکالت در طلاق که به سوء رفتار یا سوء معاشرت زوج به حدی که ادامه زندگی مشترک را برای زوجه غیرقابل تحمل نماید، لازم به توضیح است که شاید در ابتدای امر بنظر برسد که یکبار محکومیت کیفری زوج در خصوص ضرب و جرح زوجه یا توهین و تهدید وی، نتواند مصداق هر یک از شروط فوق‌الذکر تلقی گردد چراکه به مساله استمرار این قبیل رفتارهای زوج تاکید شده است اما چنین برداشتی صحیح بنظر نمی‌رسد چراکه در واقع، شکایت کیفری زوجه از زوج دال بر ضرب و جرح یا تهدید و توهین معمولاً در شرایطی مطرح می‌شود که زوجه به جهت خشونت خانگی مجبور به ترک منزل مشترک شده و جدای از زوج زندگی می‌کند به بیانی دیگر بسیار امر بعیدی می‌باشد که شکایت کیفری بین زوجین مطرح باشد و آنها همچنان زیر یک سقف با هم زندگی کنند!! بنابراین زمانی که حتی خفیف‌ترین رای دادگاه کیفری هم دال بر محکومیت زوج صادر شده باشد، عموماً باعث می‌گردد که مفارقت جسمانی میان زوجین و هم‌چنین جداگانه زندگی کردن میان آنها برقرار شده باشد و این زندگی جداگانه به زوجه حق مطالبه نفقه خویش را می‌دهد. با مطالبه نفقه از سوی زوجه در این شرایط معمولاً مشاهده می‌گردد که زوج دعوای الزام زوجه به تمکین را مطرح می‌نماید. زوجه در دعوای تمکین با استناد به وجود دعوای کیفری با زوج دال بر ضرب و جرح و ... می‌تواند برای دادگاه ثابت نماید که زندگی زیر یک سقف برای او متضمن خوف ضرر است فلذا عموماً در این شرایط الزام زوجه به تمکین صادر نخواهد شد که این امر در صدور رای در دعوای مطالبه نفقه نیز نقش بسزایی خواهد داشت.

    نتیجتا آنکه زوجه با استناد به صدور حکم محکومیت کیفری زوج دال بر ضرب و جرح، توهین یا تهدید و هم‌چنین ارائه دلایلی اعم از مفارقت جسمانی زوجین، زندگی جداگانه زوجین، وجود پرونده‌های متعدد من‌جمله مطالبه مهریه، مطالبه نفقه و ... می‌تواند دادخواست طلاق خویش بدین شرط را مطرح نماید.

    مطلب مرتبط: تقاضای طلاق از سوی زوجه بدلیل ابتلای زوج به بیماری صعب‌العلاج

    ه‍) ابتلای زوج به بیماری‌های صعب‌العلاج روانی یا ساری یا هر عارضه‌ی صعب‌العلاج دیگری که زندگی مشترک را مختل نماید:

    یکی از موارد مهمی که به کرات در پرونده‌های طلاق از سوی زوجه، مطرح می‌گردد بحث ابتلاء زوج به یکی از بیماری‌های صعب‌العلاج می‌باشد که در بند 5 تبصره ماده 1130 قانون مدنی و هم‌چنین شرط 3 از شروط 12 گانه مندرج در عقدنامه بیان شده است که یکی دیگر از مصادیق عسر و حرج زوجه می‌باشد. بیماری صعب‌العلاج به آن بیماری گفته می‌شود که در جامعه عمومیت نداشته و برای درمان آنها شرایط ویژه‌ای می‌بایست فراهم گردد. فی‌الواقع این بیماری درمان دائمی نداشته و فرد تا آخر عمر خویش این بیماری را خواهد داشت و می‌بایست مداوم تحت درمان پزشک متخصص قرار داشته باشد مانند اوتیسم، تالاسمی، ام اس، و ... .

    مطلب مرتبط: نحوه درخواست طلاق از سوی زوجه به جهت عسر و حرج

    مستندات قانونی مرتبط با مصادیق عسر و حرج زوجه

    نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضاییه:

    شماره نظریه: 1752/96/7 شماره پرونده: 1335-2/9-96 تاریخ نظریه: 1396/08/01

    تقاضای زوجه در دادخواست تقدیمی علاوه بر الزام زوج به طلاق به جهت عسر و حرج، تقاضای اعمال شرایط تحقق وکالت برای طلاق با اختیار حاصله در سند ازدواج است پس از رسیدگی‌های لازم مشخص می‌شود عسر و حرج برای زوجه وجود دارد از طرفی تحقق شرط وکالت برای طلاق نیز فراهم است در این فرض بایستی حکم بر الزام زوج به طلاق زوجه صادر شود یا اینکه راجع به احراز تحقق شرط وکالت از طلاق اظهارنظر شود به عبارتی وجه تمایز و افتراق این دو خواسته در چیست؟

    اولاً: در فرض سؤال که خواهان (زوجه)، دادخواست خود را مبنی بر صدور حکم طلاق به استناد عسر ‌و حرج و نیز طلاق به استناد تخلف از شروط ضمن عقد نکاح تقدیم نموده است، گرچه در موارد عسر ‌و حرج، دادگاه حکم طلاق و در موارد احراز تخلف از شروط ضمن عقد نکاح، حکم به احراز وکالت در طلاق صادر می‌کند و در صورت اخیر با اقدام زوجه برابر وکالت محقق شده، امکان صدور گواهی عدم امکان سازش فراهم می‌شود و در نتیجه در فرض سؤال، دو خواسته متفاوت به موجب یک دادخواست مطرح شده است که ارتباط کامل نیز با هم ندارند؛ اما با عنایت به ماده 8 قانون حمایت خانواده 1391، رسیدگی توام به این دو خواسته با منع قانونی مواجه نیست. ثانیاً: چنانچه زوجه هم استحقاق صدور حکم طلاق به لحاظ عسر و حرج داشته و هم شرط مندرج در عقدنامه وی محقق باشد، صدور حکم نسبت به هر دو مورد، فاقد اشکال قانونی است، در این صورت زوجه از هر یک از دو حکم می‌تواند استفاده نماید.

    مطلب مرتبط: طلاق به درخواست زن به جهت غیبت شوهر بیش از چهار سال

    نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضاییه:

    شماره نظریه: 7/98/1168 شماره پرونده: 98-9/16-1168 تاریخ نظریه: 1398/09/10

    اولاً تقاضای زوجه مبنی بر طلاق به دلیل عسر و حرج متفاوت از تقاضای وی مبنی بر احراز شرایط تحقق وکالت در امر طلاق می‌باشد. ثانیاً، در فرضی که زوجه با استناد به عسر و حرج متعاقب ازدواج مجدد زوج تقاضای طلاق نماید، وجود حکم دادگاه مبنی بر تجویز ازدواج مجدد زوج مانع رسیدگی به عسر و حرج زوجه به دلیل ازدواج مجدد زوج وفق ماده 1130 قانون مدنی نیست و در صورت احراز عسر و حرج، دادگاه باید حکم به الزام زوج مبنی بر طلاق زوجه را صادر کند. ثالثاً، با توجه به رای وحدت رویه شماره 716 مورخ 1389/07/20 هیات عمومی دیوان عالی کشور در صورت تجویز ازدواج مجدد از سوی دادگاه به علت نشوز زوجه، وکالت وی در امر طلاق موضوع بند دوازدهم از قسمت «ب» سند نکاحیه قابل تحقق و اعمال نیست.

     

    صورت‌جلسه نشست قضایی استان سمنان/ شهر گرمسار مورخ 1397/01/23:

    آیا مطالبه حکم طلاق به دلیل عسر و حرج ناشی از عنن مرد مسموع است یا زن فقط مطابق ماده 1122 قانون مدنی حق فسخ دارد؟

    نظر هیئت عالی

    عنن مرد می‌تواند از مصادیق بیماری‌های موضوع بند 5 ماده 1130 قانون مدنی باشد که دارای دو اثر حقوقی برای زوجه است؛ بنابراین علاوه بر امکان طرح دعوی فسخ نکاح، تقاضای طلاق ناشی از عسر و حرج برای زوجه بلامانع است؛ چه اینکه بیماری عنن مرد از مصادیق عسر و حرج زن می‌باشد. نظریه مشورتی شماره 504/7 مورخ 13/3/1391 اداره حقوقی نیز موافق این نظر است.


    امیدواریم مطالب برای شما مفید بوده باشد. لطفا مطالب را با دوستان خود به اشتراک بگذارید و با امتیاز دادن به مطالب، ما را در جهت بهبود و تولید هر چه بیشتر مطالب یاری فرمایید. همچنین می توانید نظرات یا سوالات خود را در بخش دیدگاه ها مطرح نمایید در اسرع وقت به سوالات شما پاسخ داده خواهد شد.

    افزودن دیدگاه

    امتیاز شما :

    دیدگاه کاربران

    دیدگاهی ثبت نشده است.