نحوه طرح دعوای تایید یا تنفیذ وصیت نامه
تنفیذ وصیت نامه
نحوه طرح دعوای تایید یا تنفیذ وصیت نامه
وصیت به عمل حقوقی گفته می شود که اثر آن، معلق به فوت تنظیم کننده وصیت نامه است. مقنن در پاره ای از مواد قانون مدنی و هم چنین قانون امور حسبی، مقررات ویژه ای را در این خصوص وضع نموده است. وفق مندرجات موجود در قانون امور حسبی، وصیت به جز موارد فورس ماژور، می بایست به یکی از صور رسمی، خودنوشت و یا سری تنظیم گردد و الا فاقد اثر حقوقی خواهد بود (وفق ماده 291 قانون امور حسبی). بنابراین اگر وصیت نامه به صورتی غیر از سه حالت فوق تنظیم گردیده باشد، افرادی که وصیت نامه به نفع آنها تنظیم شده است، می توانند دعوای تایید یا تنفیذ وصیت نامه را در دادگاه صالح مطرح نمایند. در مقاله حاضر سعی می گردد به تفصیل در خصوص نحوه طرح دعوای تایید یا تنفیذ وصیت نامه پرداخته شود.
مطلب مرتبط: نحوه ابطال وصیت نامه در دادگاه
شرایط طرح دعوای تایید یا تنفیذ وصیت نامه
جهت طرح دعوای تایید یا تنفیذ وصیت نامه لازم است که اولاً فوت وصیت کننده (موصی) احراز گردد. ثانیاً وصیت نامه به یکی از طرق سری، رسمی یا خودنوشت تنظیم نگردیده باشد. ثالثاً ارجاع موضوع به کارشناس رسمی دادگستری در خصوص بررسی صحت وصیت نامه و انتساب آن به موصی صورت پذیرد (چنانچه وراث و سایر افراد ذینفع در وصیت نامه به صحت آن اقرار نمایند، نیازی به ارجاع موضوع به کارشناس وجود ندارد). در رویه قضایی دعوای تایید یا تنفیذ وصیت نامه یک دعوای غیرمالی محسوب شده که هزینه دادرسی آن نیز بر همین اساس پرداخت می گردد. دادگاه صالح جهت طرح دعوای تایید یا تنفیذ وصیت نامه وفق ماده 20 قانون آیین دادرسی مدنی، دادگاه حقوقی محل آخرین اقامتگاه متوفی خواهد بود. نکته قابل ذکر این است که عنوان تایید وصیت نامه صحیح تر از تنفیذ وصیت نامه به نظر می رسد، چراکه واژه تنفیذ در خصوص اعمال غیرنافذ کاربرد دارد اما در وصیت بصورت مسامحه ای این دو واژه در کنار یکدیگر بکار می روند که تبدیل به رویه قضایی شده است.
مطلب مرتبط: نمونه دادخواست تنفیذ وصیت نامه عادی
نکات حقوقی مهم در طرح دعوای تایید یا تنفیذ وصیت نامه
1- وصیت وفق مواد 825 و 826 قانون مدنی به دو دسته وصیت تملیکی و وصیت عهدی تقسیم می شود. در وصیت تملیکی، وصیت کننده عین یا منفعتی از مال خود را برای زمان بعد از فوت خویش، بصورت مجانی به دیگری تملیک می نماید. وصیت تملیکی مانند هبه می باشد فقط با این تفاوت که اثر آن، معلق به فوت وصیت کننده است. وصیت عهدی وصیتی است که به موجب آن، فردی یک یا چند نفر را برای انجام اموری مامور می نماید. به وصیت کننده، موصی گفته می شود. به کسی که بموجب وصیت نامه، مامور به انجام اموری می شود، وصی می گویند. وصیت عهدی به نوعی شبیه به عقد وکالت است. وصیت عهدی یا برای اداره اموال می باشد یا برای ولایت بر محجورین.
بیشتر بخوانید: تفسیر ماده 825 قانون مدنی
2- در دعوای تایید یا تنفیذ وصیت نامه دادگاه در وهله اول وقت رسیدگی تعیین می نماید. پس از آن با تشکیل جلسه و استماع اظهارات طرفین و بررسی مدارک ابرازی، در صورتی که صلاح بداند، موضوع را به کارشناس رسمی دادگستری ارجاع می دهد و یا آنکه شهادت شهود را استماع می نماید. پس از آن اگر ادعای خواهان ثابت شود، حکم بر تنفیذ وصیت نامه صادر می نماید در غیر این صورت دعوای خواهان رد می شود. در خصوص ماهیت وصیت میان حقوقدانان اختلاف نظر وجود دارد عده ای مانند دکتر کاتوزیان وصیت تملیکی را عقد و وصیت عهدی را ایقاع می دانند عده ای دیگر من جمله دکتر صفایی ماهیت هر دو وصیت را ایقاع می دانند.
مطلب مرتبط: وصیت عهدی به چه معناست؟
3- وصیت نامه رسمی به وصیت نامه ای گفته می شود که در دفترخانه اسناد رسمی تنظیم شده باشد. اعتبار این وصیت نامه همانند سایر اسناد تنظیمی در دفتر اسناد رسمی می باشد. (مستنبط از ماده 277 قانون امور حسبی)
وصیت نامه سری وصیت نامه ای است که ممکن است که به خط فرد دیگری باشد اما در هر صورت باید به امضای موصی برسد و در اداره ثبت اقامتگاه موصی به امانت گذاشته شده باشد افرادی که سواد ندارند نمی توانند این قسم از وصیت نامه را تنظیم کنند (مستنبط از ماده 279 قانون امور حسبی).
وصیت نامه خودنوشت به وصیت نامه ای گفته می شود که تمامی آن به خط وصیت کننده نوشته شده باشد و هم چنین دارای تاریخ مشخص و دقیق (روز/ماه/سال) باشد بنابراین افراد بی سواد نمی توانند این قسم از وصیت نامه را نیز تنظیم نمایند.
مساله مهم در خصوص تنظیم وصیت نامه به هر یک از صور فوق آن است که اگر کسی بموجب وصیت، یک یا چند تن از وراث خود را از وصیت محروم کند، این وصیت بدلیل مخالفت با قوانین آمره و نظم عمومی، نافذ نخواهد بود. (مستنبط از ماده 837 قانون مدنی)
4- در رویه قضایی علی الاصول به وصیت نامه شفاهی که صرفاً با شهادت شهود به اثبات برسد توجه نگردیده و دعوای تایید یا تنفیذ وصیت نامه رد می شود مگر آنکه دلایل اثباتی مستدلی وجود داشته باشد اما وصیت نامه کتبی عادی مورد بررسی دقیق دادگاه ها قرار می گیرد. در ارتباط با دعوی تنفیذ وصیت نامه شفاهی، شعبه 16 دادگاه تجدیدنظر استان تهران طی دادنامه شماره 9309980242600760 مورخه 30-04-1394 بیان داشته است:
«از نظر قانونگذار وصیت شفاهی قابل تصور نیست و دعوی تنفیذ وصیت، صرفاً ناظر به وصیت عادی کتبی است و استفاده از لفظ «وصیت نامه»; ناظر به کتبی بودن آن است؛ مگر در شرایط اضطراری از قبیل جنگ یا خطر مرگ فوری و امراض مسری یا مسافرت در دریا.»
5- بعضاً مشاهده می گردد که فرد پیش از فوت خود، سهم الارث کلیه وراث خود را با تنظیم صلح نامه و یا ... تقسیم نموده اما اثر آن را به بعد از فوت خویش معلق می نماید و آن را به امضای تمامی وراث می رساند. این تقسیم نامه یا صلح نامه از آنجایی که اثر خود را معلق به فوت قرار داده، در حکم وصیت بوده و وفق ماده 834 قانون مدنی اگر برخلاف قواعد ارث و مازاد بر ثلث اموال، تقسیم شده باشد، امضای تمامی وراث ذیل آن به منزله تنفیذ وصیت نامه قلمداد می گردد. ناگفته نماند که هر یک از وراث می توانند تا قبل از فوت موصی از اذن و تنفیذ خود رجوع نمایند چراکه تنفیذ وصیت تا پیش از فوت موصی قابل رجوع است اما بعد از فوت او دیگر قابل رد نخواهد بود.
6- گاهی اوقات ممکن است که وصیت کننده در زمان امضاء و انشای وصیت در سلامت عقلی کامل به سر ببرد اما بعد از تنظیم وصیت، محجور شود در این حالت آنچه که حائز اهمیت است اهلیت موصی در زمان انشای وصیت است نه بعد از آن. اما اگر مصلحت محجور اقتضاء نماید قیم او می تواند از وصیت رجوع کند چراکه رعایت مصلحت و غبطه محجور در زمره وظایف مهم قیم می باشد.
7- مقنن این حق را برای موصی در نظر گرفته است که در هر زمانی که بخواهد بتواند از وصیت رجوع کند حتی اگر موصی به را در تصرف موصی له قرار داده باشد چراکه اثر وصیت، معلق به فوت موصی است و پیش از فوت اثری ندارد. رجوع از وصیت یا بصورت صریح است یا بصورت ضمنی. در خصوص رجوع ضمنی از وصیت می توان اینگونه بیان نمود که از آنجایی که موصی صراحتاً از وصیت رجوع ننموده است با توجه به اوضاع و احوال حاکم بر شرایط، می بایست پی به اراده موصی برد. مقنن در ماده 839 قانون مدنی یک نمونه از رجوع ضمنی از وصیت را نام برده است که طی آن فردی دو وصیت تنظیم می نماید که وصیت دوم مخالف وصیت اول است بنابراین وصیت دوم صحیح خواهد بود.
8- کسی که وارث نداشته باشد می تواند تمامی اموال خود را برای هر کسی که صلاح می داند وصیت کند بدون آنکه نفوذ وصیت وی را محدود به ثلث ترکه باشد (وفق نظر دکتر صفایی). بنابراین متوفی بدون وارث، حق دارد که کلیه اموال خود را وصیت کند حتی اگر مصرف موصی به در امور خیریه نباشد. نکته قابل توجه آن است که در رویه قضایی ما، نظر روشن و واحدی در این خصوص وجود ندارد من جمله آنکه اداره حقوقی قوه قضاییه در نظریه مشورتی، محدودیت وصیت به ثلث را در مورد متوفی بدون وارث نیز قابل اعمال دانسته است.
بیشتر بخوانید: سهم الارث طبقه اول وراث به چه میزان است؟
9- در وصیت تملیکی، قبول موصی له پس از فوت موصی موثر می باشد (وفق ماده 827 قانون مدنی) که این قبول، تشریفات خاصی ندارد و بصورت ضمنی هم می تواند بیان شود. اگر موصی له پیش از فوت موصی وصیت را قبول کرده باشد دیگر بعد از فوت، قبول مجدد لازم نخواهد بود (مستنبط از ماده 830 قانون مدنی). حال با قبول وصیت بعد از فوت موصی و هم چنین قبض موصی به، دیگر امکان رد وصیت وجود ندارد. چنانچه موصی له قبل از فوت موصی، وصیت را رد کند بعد از فوت او می تواند آن را قبول کند. اگر موصی له غیر محصور باشد (مانند وصیت برای فقرا) در این حالت قبول شرط نیست.
در وصیت عهدی وصی بعد از فوت موصی حق رد وصیت را ندارد (وفق ماده 834 قانون مدنی) چراکه اجرای وصیت عهدی در حالت عدم رد در زمان حیات موصی، یک وظیفه اجتماعی است که وصی نمی تواند از آن اجتناب نماید.
10- چنانچه وصیت تملیکی همراه با شرط عوض تنظیم گردیده باشد، از آنجایی که شرط جنبه فرعی دارد و در برابر موضوع اصلی قرار نمی گیرد، بنابراین وصیت با شرط عوض هم چنان رایگان تلقی می گردد. نکته دیگر آنکه وفق ماده 851 قانون مدنی، وصیت برای حمل صحیح خواهد بود به شرط آنکه زنده متولد گردد اما اگر جنین به دلیل ارتکاب جرمی سقط گردد، موصی به به ورثه او خواهد رسید مگر آنکه جرم مانع ارث باشد (مستنبط از ماده 852 قانون مدنی).
امیدواریم مطالب برای شما مفید بوده باشد. لطفا مطالب را با دوستان خود به اشتراک بگذارید و با امتیاز دادن به مطالب، ما را در جهت بهبود و تولید هر چه بیشتر مطالب یاری فرمایید. همچنین می توانید نظرات یا سوالات خود را در بخش دیدگاه ها مطرح نمایید در اسرع وقت به سوالات شما پاسخ داده خواهد شد.
افزودن دیدگاه
دیدگاه کاربران