خیار تدلیس چیست؟ شرایط تحقق آن کدام است؟

خیار تدلیس
15 مرداد 1404 0 35
خیار تدلیس
فهرست مطالب

    مفهوم خیار در قانون مدنی

    واژه خیار در لغت به معنای اختیار است و در اصطلاح علم حقوق، به اختیاری گفته می‌شود که مقنن جهت فسخ قرارداد برای یکی از طرفین یا هر دوی آنان یا شخص ثالث در نظر گرفته است. خیارات اعم‌اند از خیارات مشترک در تمامی عقود لازم و خیارات مختص عقد بیع. خیارات مشترک در تمامی عقود لازم عبارتند از: خیار عیب، خیار غبن، خیار تبعض صفقه، خیار تدلیس، خیار شرط، خیار رویت و تخلف وصف، خیار تفلیس، خیار تخلف شرط و خیار تعذر تسلیم. خیارات مذکور علی‌الاصول در تمامی عقود لازم ممکن است ایجاد شوند. علت آنکه مقنن خیارات را ویژه عقود لازم برشمرده است، این امر می‌باشد که عقود جایز در هر زمانی قابل فسخ بوده و نیازی به فراهم شدن موجبات خاصی برای فسخ آنها وجود ندارد اما از آنجایی که عقود لازم، علی‌الاصول قابل فسخ نمی‌باشند، بنا به وجود خیارات، در برخی موارد امکان فسخ آنها پیش‌بینی شده است (به دلالت مواد 185 و 186قانون مدنی). خیارات مختص عقد بیع عبارتند از: خیار مجلس، خیار حیوان و خیار تاخیر ثمن. خیار تدلیس در زمره خیارات مشترک می‌باشد که مقنن در مواد 438 الی 440 قانون مدنی بدان اشاره نموده است. در مقاله حاضر که توسط گروه وکلای عدالت سرا تحریر یافته است، سعی می‌گردد به تفصیل در خصوص خیار تدلیس و شرایط تحقق آن پرداخته شود.

    مطلب مرتبط: نحوه طرح دعوای تایید فسخ قرارداد به جهت خیار تدلیس

    خیار تدلیس به چه معناست؟

    واژه تدلیس در لغت به معنای پوشاندن عیب و فریب دادن می‌باشد. در اصطلاح حقوقی، تدلیس به معنای فریبکاری در معامله با پنهان نمودن عیب یا وانمودن کردن چیزی که واقعیت ندارد، می‌باشد. مقنن در ماده 438 قانون مدنی، تدلیس را عملیاتی عنوان نموده که باعث فریب طرف معامله می‌شود؛ بطور مثال شخص «الف»، تابلوی نقاشی را به شخص «ب» می‌فروشد و به دروغ بیان می‌کند که نقاش تابلو، یک هنرمند معروف و مشهور است و از این راه، شخص «ب» را فریب می‌دهد و بعد مشخص می‌شود که تابلو، اثر یک نقاش تازه‌کار و گمنام بوده است. در این حالت، شخص «الف» مرتکب تدلیس شده است. نکته مهم و قابل توجه آن است در فرضی که عرف بیان و اظهار عیب را لازم بداند و طرف معامله از روی عمد، در خصوص عیب یا عیوب موجود در مورد معامله، سکوت نماید نیز تدلیس محقق شده است. بنابراین عملیاتی که مقنن در ماده 438 قانون مدنی بدان اشاره نموده است، هم عملیات مثبت را در برمی‌گیرد و هم عملیات منفی را. بطور مثال شخص «الف» ملکی را به شخص «ب» می‌فروشد اما در خصوص عیب موجود در خانه، سکوت می‌کند و به شخص «ب» چیزی نمی‌گوید، در این وضعیت شخص «الف» مرتکب تدلیس شده است.

    شایان ذکر است که به دلالت ماده 440 قانون مدنی، خیار تدلیس در زمره خیارات فوری می‌باشد. این امر بدان معنی است که به محض آگاهی دارنده خیار از تدلیس اتفاق افتاده، صاحب خیار می‌بایست در کوتاه‌ترین زمان عرفی ممکن، نسبت به اعمال خیار و طبیعتاً فسخ قرارداد اقدام نماید در غیر این‌صورت خیار وی ساقط خواهد شد.

    بیشتر بخوانید: خیار عیب چیست؟ شرایط تحقق آن کدام است؟

    شرایط تحقق خیار تدلیس

    1- خیار تدلیس بر حسب مورد، هم نسبت به بایع و هم نسبت به خریدار می‌تواند ایجاد شود. در صورتی که خریدار، مال عین معینی را به عنوان ثمن به فروشنده تحویل داده باشد و بعداً تدلیس وی مشخص شود، فروشنده خیار تدلیس خواهد داشت و هم‌چنین در صورتی که بایع نسبت به مورد معامله، تدلیس نموده باشد، مشتری خیار تدلیس خواهد داشت. (مستفاد از ماده 439 قانون مدنی)

    2- خیار تدلیس مختص مبیع یا ثمن، عین معین می‌باشد (زمانی که مبیع مشخص، موجود و متمایز است) و در بیع کلی (زمانی که مبیع قابل انطباق بر افراد متعدد باشد مانند زنبور عسل) خیار تدلیس وجود ندارد. چراکه در بیع کلی، فروشنده مکلف است مصداقی را که دارای ویژگی‌های مورد توافق است، تحویل خریدار دهد.

    3- در فرضی که شخص ثالث بدون علم و اطلاع فروشنده، عملیات فریبکارانه‌ای را انجام دهد و باعث ترغیب و تشویق خریدار به انجام معامله شود، در این‌صورت خیار تدلیس و حق فسخ برای خریدار ایجاد نخواهد شد چراکه فروشنده، مرتکب تدلیس نشده است در صورتی که بر اثر تدلیس شخص ثالث، ضرری متوجه طرف معامله شده باشد، او می‌تواند برای جبران آن به شخص ثالث مراجعه کند ولی حق فسخ قرارداد را ندارد اما اگر شخص ثالث ضمن تبانی با فروشنده، اقدام به فریب خریدار نماید و با اعلام اوصاف غیرواقعی در مورد معامله، خریدار را ترغیب به انجام معامله نماید، در این حالت، خریدار حق فسخ معامله را خواهد داشت چراکه در این قبیل موارد، طرف معامله مقصر است و تدلیس شخص ثالث به منزله تقصیر او قلمداد می‌شود.

    4- مقنن در صورتی تدلیس را باعث فسخ قرارداد دانسته است که اولاً توسط یکی از طرفین قرارداد (بایع یا خریدار) ایجاد شده باشد. ثانیاً تدلیس حادث گردیده مؤثر در انعقاد قرارداد بوده باشد. ثالثاً تدلیس باعث اشتباه در اوصاف غیر اصلی و غیر اساسی موضوع معامله باشد چراکه اگر تدلیس باعث اشتباه در اوصاف اساسی مورد معامله شده باشد، وفق ماده 200 قانون مدنی، معامله به جهت اشتباه در خود موضوع معامله، باطل خواهد بود.


    امیدواریم مطالب برای شما مفید بوده باشد. لطفا مطالب را با دوستان خود به اشتراک بگذارید و با امتیاز دادن به مطالب، ما را در جهت بهبود و تولید هر چه بیشتر مطالب یاری فرمایید. همچنین می توانید نظرات یا سوالات خود را در بخش دیدگاه ها مطرح نمایید در اسرع وقت به سوالات شما پاسخ داده خواهد شد.

    مقالات مرتبط

    مقالات امور قراردادها
    6 سال قبل 2425
    فسخ قرارداد و خیار تخلف شرط خیار اسم مصدر باب اختیار است و آن عبارت است از توانایی طرف معامله بر فسخ عقد. فی الواقع خیار حقی است که قانون به معامله کننده می دهد تا بتواند از ضرری که ناخواسته بر او وارد می شود جلوگیری کند. گاهی اوقات ممکن است که در قرارداد، شرطی ذکر شود که بر مبنای آن یکی از طرفین متعهد به انجام کاری به نفع طرف دیگر می شود، در صورت عدم انجام شرط مورد نظر، مشروط له (شخصی که تعهد به نفع او شده است) می تواند قرارداد...
    مقالات امور قراردادها
    1 سال قبل 5114
    نحوه طرح دعوای تایید فسخ قرارداد به جهت خیار شرط خیار از ریشه خیر به معنای اختیار کردن است. از این رو در معنای لغوی گفته می شود خیار دل نهادن به چیزی با میل و رضا است. فی الواقع خیار حقی است که از عقد یا حکم شرع ایجاد شده و صاحب آن می تواند عقد لازم را منحل یا اثبات و بقاء نماید. گاهی اوقات ممکن است که در قرارداد شرط شود که یکی از طرفین قرارداد بتواند طبق شرایط خاصی در مدت معینی قرارداد مزبور را فسخ نماید. به این حق، اصطلاحاً...
    مقالات دعاوی حقوقی
    3 هفته قبل 8816
    فسخ قرارداد به چه معناست؟ فسخ قرارداد بمعنای برهم زدن ارادی و یک جانبه عقدی می‌باشد که بصورت صحیح منعقد گردیده است. مهم‌ترین ویژگی فسخ، یک‌طرفه بودن آن است. بدین معنی که برای فسخ نیازی به اخذ توافق طرف دیگر نیست و کسی که حق فسخ دارد، می‌تواند قرارداد را یک جانبه فسخ نماید، ولو اینکه طرف دیگر راضی نباشد یا مخالفت کند. هم‌چنین نکته قابل توجه آن است که فسخ باعث می‌شود عقدی از بین برود که به صورت صحیح منعقد شده است. لذا چنانچه عقدی صحیحاً منعقد نگردیده باشد، امکان فسخ آن وجود...
    مقالات امور قراردادها
    12 ماه قبل 2894
    نحوه طرح دعوای تایید فسخ قرارداد به جهت خیار تبعض صفقه واژه تبعض از منظر لغوی بمعنای تجزیه می باشد و در اصطلاح حقوقی بمعنای آن است که عقدی منعقد گردد و پس از انجام معامله مشخص شود که عقد نسبت به قسمتی از مورد معامله، باطل بوده و نسبت به جزئی دیگر، صحیح بوده است بنابراین خریدار این حق را خواهد داشت که وفق ماده 441 قانون مدنی، آن قسمت از معامله را که صحیح بوده است به استناد خیار تبعض صفقه فسخ نماید یا آنکه ثمن آن قسمت از معامله را که باطل...
    مقالات امور قراردادها
    2 هفته قبل 86
    مفهوم عقد در قانون مدنی واژه عقد در لغت به معنای بستن و گره‌زدن است. در اصطلاح علم حقوق، عقد عبارت است از توافق دو یا چند اراده جهت ایجاد یک اثر حقوقی (مستنبط از ماده 183 قانون مدنی). از تعریف عقد در ماده 183 قانون مدنی چنین بر می‌آید که اولاً عقد یک عمل حقوقی است که از توافق اراده‌ی دو یا چند نفر ناشی می‌شود. ثانیاً اثر عقد، ایجاد تعهد بر عهده‌ی یکی به نفع دیگری است. عقود را می‌توان از جهات مختلفی تقسیم‌بندی نمود. مقنن در ماده 184 قانون مدنی، اقسام عقود...
    مقالات امور قراردادها
    2 ماه قبل 148
    مفهوم خیارات در حقوق در اصطلاح علم حقوق، خیار (اختیار) به معنای توانایی طرف معامله در فسخ عقد می‌باشد. علی‌الاصول عقود لازم به دو طریق قابلیت انحلال و از بین رفتن را دارند، این دو روش عبارتند از الف- اقاله (به معنای تراضی و توافق طرفین عقد در انحلال عقد می‌باشد.) و ب- فسخ (به معنای پایان دادن یا انحلال یک جانبه قرارداد توسط اراده یکی از طرفین می‌باشد که در اصطلاح به آن خیار نیز می‌گویند.). مقنن در قانون مدنی انواع خیارات را برشمرده است که عبارتند از: خیار مجلس، خیار حیوان، خیار تأخیر...
    مقالات امور قراردادها
    1 روز قبل 6037
    تایید فسخ قرارداد به جهت خیار تدلیس خیار از ریشه خیر به معنای اختیار کردن است. از این رو در معنای لغوی گفته می‌شود خیار، دل نهادن به چیزی با میل و رضا است. در علم حقوق، خیار حقی است که از عقد یا حکم شرع ایجاد شده و صاحب آن می‌تواند عقد لازم را منحل یا اثبات و بقاء نماید. تدلیس به معنای فریب دادن طرف معامله و پنهان نمودن واقعیت می‌باشد. در اصطلاح علم حقوق مستنبط از ماده 438 قانون مدنی، اگر طرف معامله بابت عملیات فریبکارانه و حیله و تقلب انجام گرفته،...
    مقالات امور قراردادها
    6 ماه قبل 762
    مفهوم خیار عیب قانونگذار شرایطی را مقرر نموده است که بموجب آن اگر بعد از انجام معامله مشخص شود که مال مورد معامله، دارای عیب بوده است، خریدار این حق را خواهد داشت که معامله را فسخ نماید چراکه فردی که معامله‌ای را انجام داده و مالی را خریداری نموده است طبیعتاً می‌بایست مورد معامله را به نحو سالم دریافت نماید نه بصورت معیوب. به این قسم از حق فسخ معامله، خیار عیب می‌گویند. نحوه تشخیص عیب و معیوب بودن کالای خریداری شده، بر حسب تشخیص عرف، متفاوت خواهد بود. مقنن به این موضوع در ماده...

    افزودن دیدگاه

    امتیاز شما :

    دیدگاه کاربران

    دیدگاهی ثبت نشده است.