خیارات مختص بیع کدام‌اند؟

خیارات مختص عقد بیع
14 خرداد 1404 0 120
خیارات مختص بیع
فهرست مطالب

    مفهوم خیارات در حقوق

    در اصطلاح علم حقوق، خیار (اختیار) به معنای توانایی طرف معامله در فسخ عقد می‌باشد. علی‌الاصول عقود لازم به دو طریق قابلیت انحلال و از بین رفتن را دارند، این دو روش عبارتند از الف- اقاله (به معنای تراضی و توافق طرفین عقد در انحلال عقد می‌باشد.) و ب- فسخ (به معنای پایان دادن یا انحلال یک جانبه قرارداد توسط اراده یکی از طرفین می‌باشد که در اصطلاح به آن خیار نیز می‌گویند.). مقنن در قانون مدنی انواع خیارات را برشمرده است که عبارتند از: خیار مجلس، خیار حیوان، خیار تأخیر ثمن، خیار عیب، خیار تبعض صفقه، خیار تدلیس، خیار تخلف شرط، خیار غبن، خیار رویت و تخلف وصف (وفق ماده 396 قانون مدنی). در میان خیارات فوق‌الاشاره، خیار مجلس، خیار حیوان و خیار تأخیر ثمن در زمره خیارات مختص بیع می‌باشند که در معاملات دیگر، وجود ندارند. در مقاله حاضر که توسط گروه وکلای عدالت سرا تحریر یافته است، سعی می‌گردد به تفصیل در خصوص خیارات مختص بیع پرداخته شود.

    بیشتر بخوانید: آثار فسخ قرارداد کدامند؟

    خیارات مختص بیع

    همانگونه که در ابتدای مقاله عرض گردید، از میان خیارات موجود در قانون مدنی، خیار مجلس، خیار حیوان و خیار تأخیر ثمن در زمره خیارات مختص بیع می‌باشند (وفق ماده 456 قانون مدنی) که در ذیل به تفصیل به آنها پرداخته خواهد شد.

    الف) خیار مجلس

    خیار مجلس به عنوان یکی از خیارات مختص بیع، به خیاری گفته می‌شود که بر طبق آن، هر یک از طرفین معامله بعد از انعقاد عقد تا زمانی که از یکدیگر جدا نشده‌اند، اختیار فسخ معامله را دارا می‌باشند (مستند به ماده 397 قانون مدنی). ذکر این نکته حائز اهمیت است که تفرق (جدا شدن) طرفین معامله، زمانی باعث از بین رفتن خیار مجلس خواهد شد که آنان بنابر خواست و اراده خویش از یکدیگر جدا شده باشند فلذا اگر فردی باعث ایجاد تفرق میان طرفین عقد بیع شده باشد، خیار مجلس پابرجا خواهد ماند. مضاف بر آنکه در فرضی که یکی از طرفین عقد بیع از محل انعقاد عقد، خارج شود اما دیگری در آنجا بماند، خیار مجلس از بین خواهد رفت چراکه میان طرفین عقد، جدایی ایجاد شده است.

    ب) خیار حیوان

    خیار حیوان به عنوان یکی از خیارات مختص بیع، زمانی اعمال می‌گردد که مبیع (مورد معامله) حیوان باشد در این‌صورت خریدار ظرف سه روز از زمان انعقاد معامله، حق فسخ معامله را خواهد داشت. (مستند به ماده ۳۹۸ قانون مدنی) 

    جهت اعمال خیار حیوان لازم است که:

    اولاً مبیع، حیوان باشد:

    در عقد بیعی که فروشنده اقدام به فروش یک حیوان مانند سگ به خریدار می‌نماید، خریدار اختیار اعمال خیار حیوان، ظرف سه روز از تاریخ انعقاد معامله را خواهد داشت.

    ثانیاً مبیع، عین معین، کلی (کلی فی‌الذمه) یا کلی در معین باشد:

    جهت تحقق خیار حیوان، مبیع می‌تواند بصورت عین معین (زمانی که مبیع مشخص، موجود و متمایز است) یا کلی (زمانی که مبیع قابل انطباق بر افراد متعدد باشد مانند زنبور عسل) یا کلی در معین (مانند فروش صد کیلو برنج از هزار کیلو موجود در انبار بایع).

    لازم به توضیح است که مورد معامله اگر مال باشد، براساس یک تقسیم‌بندی به دو صورت الف- عین (عین بر سه قسم عین معین (عین شخصی)، کلی در معین و کلی فی‌الذمه) و ب- منفعت قابل تصور است. اما اگر عمل باشد، می‌تواند به شکل عمل مثبت (فعل) و یا ترک فعل باشد.

    عین معین (نام دیگر آن عین شخصی است.) به عینی می‌گویند که قابل اشاره با این و آن باشد مانند آنکه شخصی خودروی خود را که در پارکینگ خانه‌اش پارک شده است را بفروشد، در این حالت مبیع، عین معین است. لذا عین معین وجود خارجی دارد. همچنین عین معین می‌تواند مفروز باشد یا مشاع.

    کلی فی‌الذمه (نام دیگر آن بیع سفارشی است)، کلی یعنی صادق بر افراد عدیده بدان معنی که اگر مبیع مصادیق زیادی داشته باشد، به آن اصطلاحاً کلی فی‌الذمه گویند. بنابراین در کلی فی‌الذمه، در زمان انعقاد عقد، مبیع به صورت فیزیکی قابل اشاره نیست. بطور مثال اگر شخصی ضمن ورود به نمایندگی هیوندا، یک دستگاه خودروی سانتافه 2024 با آپشن‌های مشخص، سفارش دهد، مبیع کلی فی‌الذمه است.

    کلی در معین عبارت است از یک مقدار کلی به طور مشخص از شیء متساوی‌الاجزا (مجموعه تجزیه‌پذیر) معین.

    ثالثاً حیوان مورد معامله، زنده باشد: 

    یکی از شروط مهم در تحقق خیار حیوان به عنوان یکی از خیارات مختص بیع، آن است که حیوان مورد معامله (مبیع)، حتما می‌بایست زنده باشد اما بزرگ یا کوچک بودن حیوان، اهمیتی ندارد.

    ج) خیار تاخیر ثمن

    مستنبط از ماده 402 قانون مدنی، خیار تأخیر ثمن به عنوان یکی از خیارات مختص بیع، به خیاری گفته می‌شود که به موجب آن در فرضی که مبیع عین معین یا کلی در معین بوده باشد و طرفین عقد، جهت پرداخت ثمن معامله یا تسلیم مبیع، مدتی را مشخص ننموده باشند، چنانچه سه روز از تاریخ انعقاد معامله بگذرد و نه مشتری ثمن معامله را پرداخت نموده باشد و نه فروشنده، مبیع را تسلیم نموده باشد، فروشنده حق فسخ معامله به جهت تحقق خیار تأخیر ثمن را خواهد داشت.

    مطابق با ماده فوق‌الاشاره مشخص می‌گردد که جهت تحقق خیار تأخیر ثمن لازم است که اولاً مبیع عین معین یا کلی در معین باشد (در مبیع کلی فی‌الذمه، خیار تأخیر ثمن وجود ندارد.)، ثانیاً برای تسلیم نمودن مبیع یا پرداخت ثمن، مدتی تعیین نشده باشد (در صورتی که برای هر یک از این دو‌ مورد، مدتی تعیین شده باشد، خیار تأخیر ثمن منتفی می‌گردد.)، ثالثاً نه خریدار تمام ثمن را پرداخت نموده باشد و نه فروشنده تمام مبیع را تسلیم نموده باشد (حتی اگر قسمتی از ثمن هم پرداخت شده باشد یا قسمتی از مبیع، تسلیم شده باشد، باز هم خیار تأخیر ثمن برقرار خواهد بود.)، رابعاً از تاریخ انعقاد معامله، سه روز گذشته باشد (خیار تأخیر ثمن پس از پایان یافتن سه روز از زمان انعقاد معامله بوجود می‌آید نه پیش از آن).

    ذکر این نکته حائز اهمیت است که در فرضی که فروشنده، تمام مبیع را به خریدار تسلیم نموده باشد، حق فسخ معامله به جهت خیار تأخیر ثمن برای بایع وجود نخواهد داشت حتی اگر مشتری ظرف سه روز تمام ثمن را به بایع پرداخت ننموده باشد.

    مطلب مرتبط: تقاضای تایید فسخ قرارداد به جهت خیار تاخیر ثمن چگونه انجام می‌گیرد؟

    نکات مهم در خصوص خیارات مختص بیع

    1- در صورتی که عقد بیع توسط وکیل انعقاد یافته باشد چنانچه تا پیش از خروج وکیل از محل انعقاد عقد، موکل وی (اصیل) وارد شود، خیار مجلس باقی خواهد ماند چراکه اصیل یا همان موکل که طرف اصلی معامله است در آنجا حاضر شده است اما اگر موکل بعد از خروج وکیل از محل انعقاد عقد در آنجا حاضر شود، خیار مجلس از بین خواهد رفت چراکه با خارج شدن وکیل، جدایی طرفین معامله ایجاد شده است.

    2- در صورتی که مشتری ظرف سه روز از تاریخ انعقاد بیع، خیار حیوان را اعمال ننماید، حق فسخ وی ساقط می‌گردد چرا که مقنن در ماده 398 قانون مدنی، به طور صریح، مدت اعمال حق فسخ معامله در خیار حیوان را سه روز از تاریخ انعقاد معامله اعلام نموده است.

    3- خیار تأخیر ثمن بعنوان یکی از خیارات مختص بیع، فقط برای بایع، وجود دارد این امر بدان معنا است که حتی در فرضی که در تسلیم مبیع، تاخیری ایجاد شود، مشتری با استناد به این خیار، نمی‌تواند معامله را فسخ نماید. (مستنبط از ماده 406 قانون مدنی)

    4- در صورتی که مورد معامله در زمره اشیایی باشد که بعد از گذشت سه روز، دیگر قابلیت استفاده به نحو مطلوب را برای فروشنده نداشته باشد و ظرف یک الی دو روز بعد از انجام معامله، فاسد شود مانند میوه، سبزیجات و ... در این حالت خیار فسخ معامله برای بایع به جهت خیار تأخیر ثمن از زمانی بوجود می‌آید که اگر مورد معامله بیشتر از آن بلاتکلیف بماند، فاسد و بلا استفاده می‌گردد. بطور مثال اگر بایع چند کیلو سبزی فروخته باشد و خریدار تا سه الی چهار ساعت پس از انعقاد معامله، ثمن معامله را پرداخت ننموده باشد، بایع می‌تواند از خیار تأخیر ثمن استفاده نموده و معامله را فسخ نماید.

    5- مطابق با نظر آقای دکتر امامی در فرضی که یکی از طرفین عقد بیع، در مجلس عقد، دار فانی را وداع گوید، فوت او در حکم جدایی بوده و وراث وی نمی‌توانند پس از فوت وی در آن جلسه حاضر شده و از خیار مجلس استفاده نمایند مگر آنکه همگی وراث در زمان فوت مورث خود، در مجلس عقد حاضر بوده باشد که پس از فوت او، به قائم‌مقامی از وی بتوانند عقد را فسخ نمایند.

    6- در فرضی که مبیع، حیوان باشد و فروشنده، حیوان را تسلیم خریدار نموده باشد و آن حیوان بدون دخالت هیچ عامل انسانی، در مدت زمان خیار حیوان، فوت نماید، بیع منفسخ گردیده و بایع مکلف است که ثمن را به خریدار عودت نماید.


    امیدواریم مطالب برای شما مفید بوده باشد. لطفا مطالب را با دوستان خود به اشتراک بگذارید و با امتیاز دادن به مطالب، ما را در جهت بهبود و تولید هر چه بیشتر مطالب یاری فرمایید. همچنین می توانید نظرات یا سوالات خود را در بخش دیدگاه ها مطرح نمایید در اسرع وقت به سوالات شما پاسخ داده خواهد شد.

    افزودن دیدگاه

    امتیاز شما :

    دیدگاه کاربران

    دیدگاهی ثبت نشده است.